موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Pathological and molecular diagnosis of avian pox in backyard chickens in Khorram Abadتشخیص آسیبشناسی و ملکولی ویروس آبله پرندگان در مرغان بومی شهر خرمآباد21011318510.22092/vj.2017.113185FAحسن نوروزیانگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستانقاسم فرجانی کیشگروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لرستانحسین حسینیگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرجJournal Article20160120Avian pox is a world-wide, contagious and common viral disease of numerous domestic and wild bird species and is generally host specific for different species of birds. In the present study, avian pox infection was identified in backyard chickens of Khorramabad with clinical signs including anorexia, depression and ruffled feathers and morbidity and mortality rates of 50% and 5 to 20%, respectively in affected flocks. On clinical examination, the lesions were observed as wart-like nodules with different sizes on the comb, wattle and around the eyelids. In addition, in some affected birds, fibrinonecrotic lesions in oral mucosa, pharynx and epiglottis was observed. Histopathologic examination of lesions revealed degeneration, vacuolization and hyperplasia of epithelial cells associated with intracytoplasmic eosinophilic inclusion bodies (Bollinger bodies). Based on the phylogenetic analysis, the isolated fowl poxvirus was classified in a different subclade far from other Iranian isolates and near to isolates from Tanzania, Egypt and Germany. The evaluation of avian pox situation in backyard chickens is very important because of its economic losses in rural areas and their role as sources of infection in commercial poultry.آبله یک بیماری ویروسی متداول و واگیردار در گونههای مختلف پرندگان اهلی و وحشی با گسترش جهانی است که عموماً برای گونههای مختلف پرندگان اختصاصی میزبان است. در مطالعه حاضر، همهگیریهای آبله پرندگان در مرغان بومی حومه خرمآباد با علائم بالینی نظیر بیاشتهایی، کز کردن، ژولیدگی پرها، ضایعات به صورت ندولهای زگیل مانند بر روی تاج، ریش و اطراف پلکها، روی سطح دهان، حلق و اپیگلوت با میزان ابتلای 50 درصد و تلفات پنج تا 20 درصد مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمایش هیستوپاتولوژی ضایعاتی از قبیل دژنرسانس، واکوئلدار شدن و هیپرپلازی سلولهای پوششی و گنجیدگیهای ائوزینوفیلیک درون سیتوپلاسمی (بولینجر بادی) در سلولهای مبتلا مشاهده گردید. در آنالیز فیلوژنی جدایههای Fowl pox virus تعیین توالی شده در مطالعه حاضر دور از دیگر جدایههای ایران و در کنار جدایههایی از تانزانیا، مصر و آلمان قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که آگاهی از وضعیت وقوع آبله در مرغان بومی با توجه به آسیب این بیماری به اقتصاد مناطق روستایی و نقش آنها به عنوان منبع بیماری برای گلههای طیور صنعتی واجد اهمیت زیادی است.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Study on Experimental Infection of Newcastle Disease Virus in Local Breeder Chicks Infected with Infectious Bursal Disease Virusمطالعه عفونت تجربی ویروس بیماری نیوکاسل در جوجههای مادر بومی متعاقب آلودگی ویروس بیماری بورس عفونی1123113186FAمنصور میاحیبخش بهداشت و بیماریهای طیور گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران0000-0002-4084-0990زهرا برومندبخش بهداشت و بیماریهای طیور گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانرمضانعلی جعفریبخش بهداشت و بیماریهای طیور گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانحسام الدین ذهبیبخش بهداشت و بیماریهای طیور گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20161104Clinical signs, macroscopic lesions, virus tissue distribution, shedding and humoral immune responses to virulent Newcastle disease virus in native breeder chicks were studied .One hundred and twenty day-old native breeder chicks were divided randomly into four equal groups. Groups one and two were infected with 103 CID50 infectious bursal disease virus (IBDV) by intra-bursal route on day-old. Groups one and three chicks were infected with 105EID50 virulent ND virus by nasal route on 30th days. Fourth group 4 chicks were kept as uninfected control group. Clinical signs were observed daily after each inoculation. Tracheal and cloacal swabs from four live birds of each group collected on days of two, 5, 10, 15 and 18 post NDV infection and on the same days except days eighteen, four chicks were randomly euthanized and organ tissue samples from brain, trachea, lung, kidney and liver were collected to detect ND virus by RT-PCR method. Clinical signs was more severe in IBDV and ND virus infected group and ND virus was detected from trachea and cloaca swabs for a longer period and mean HI titer to ND virus in these birds was lower. Two-way analysis of variance showed IBD infection significantly affected immune humoral response (P<0.001). The study showed that infection of native breeder chicks with IBDV increased bird sensitivity, ND pathogenicity and virus shedding.نشانههای بالینی، جراحات ماکروسکوپی، گسترش ویروس در بافتها و انتشار در محیط و پاسخ ایمنی هومورال به ویروس حاد نیوکاسل در جوجههای مادر بومی متعافب آلودگی به ویروس گامبورو مورد بررسی قرارگرفت. یکصد و بیست جوجهی مادر بومی یک روزه بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. جوجههای گروه اول و دوم در سن یکروزگی به ویروس بیماری بورس عفونی با دوزCID50 103 به داخل بورس تلقیح شدند. جوجههای گروه یک و سه در 30 روزگی با 1/0 میلی لیتر از مایع آلانتوئیک حاوی EID50105 ویروس نیوکاسل به روش چشمی- بینی تلقیح شدند و گروه چهارم به عنوان کنترل منفی نگهداری شدند. جوجهها بعد از تلقیح، روزانه چهار بار ازنظر نشانههای درمانگاهی مشاهده شدند. در روزهای دو، ۵، 10، 15 و 18 پس از تلقیح ویروس نیوکاسل، سوآب از نای و کلواک چهار جوجه ازهر گروه تهیه شد. همچنین چهار جوجه از هر گروه در روزهای دو، ۵، 10 و 15، کشتارشده و نمونههای بافتی از مغز، نای، ریه، کلیه و کبد برای ردیابی ویروس با روش RT-PCRبرداشته شدند. نتایج نشان داد نشانههای بالینی بیماری نیوکاسل درگروههای آلوده به ویروس گامبورو و نیوکاسل شدیدتر بود و این جوجهها مدت طولانیتری ویروس نیوکاسل را از نای و کلواک دفع کردند وعیار پادتن ضدویروس نیوکاسل کمتری داشتند. آنالیز واریانس دوطرفه نشان داد آلودگی جوجههای مادر بومی به ویروس گامبورو بر پاسخ ایمنی هومورال پرنده تاًثیر داشته است (001/0>P). مطالعه نشان داد ویروس بیماری گامبورودرجوجههای مادر بومی میتواند منجربه حساسیت بیشترآنها به بیماری نیوکاسل و تشدید بیماریزایی و دفع ویروس شود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Prevalence rate and risk factor of bluetongue disease in dairy cattle farms of fars provinceبررسی میزان شیوع و عوامل خطر بیماری زبان آبی در گاوداریهای شیری استان فارس242811318710.22092/vj.2017.113187FAمحسن معنویانموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.مجید هاشمیموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.فرهنگ توانموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.سید محمد حسین حسینیموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.داوود نیکوموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.Journal Article20160724Bluetongue is a ruminant viral disease which transmits by Culicoides flies and is important in economical and hygienic aspects. There is no published document on bluetongue in Fars province and this study was done to determine seroprevalence of Bluetongue virus (BTV) and related risk factors in dairy cattle farms in Fars province, Iran. Blood samples were collected from 521 apparently healthy cows in selected farms which was in two hot and moderate climates of province. Serum was detected from samples and evaluated for antibodies against BTV. The results showed 19.77% of samples had BTV antibodies. Associations between each independent variables including age, environmental temperature, sex, breed and farming system and BTV infection were statistically significant (P<0.05). Logistic regression model was not significant when all of risk factors entered. Finally it can be concluded that bluetongue seroprevalence was not very high in Fars province, but since cow has been proved as the main reservoir for virus, further studies including distribution of Culicoides vectors in the region, virus isolation and genome sequencing of the isolated viruses are suggested.بیماری زبان آبی یکی از بیماریهای ویروسی نشخوارکنندگان است که توسط پشههای کولیکوئیدس منتقل میشود و دارای اهمیت اقتصادی و بهداشتی میباشد. تاکنون گزارشی از میزان شیوع بیماری زبان آبی در گاوداریهای استان فارس منتشر نشده است، لذا این تحقیق با هدف بررسی میزان شیوع سرمی ویروس زبان آبی و تعیین فاکتورهای خطر آن در گاوداریهای شیری استان فارس انجام گرفت. برای این منظور نمونه خون از 521 راس گاو در گاوداریهای منتخب استان و در دو منطقه گرمسیر و معتدل اخذ گردید. پس از جداسازی سرم از نمونههای خون وجود آنتیبادیهای ضد ویروس زبان آبی با استفاده از کیتهای تجاری الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 77/19 درصد از نمونهها دارای آنتیبادیهای ضد ویروس زبان آبی بودند. بین بیماری و فاکتورهای خطر مورد بررسی شامل سن، درجه حرارت محیط، جنس، نژاد و نوع پرورش ارتباط معنیداری (05/0 > p) مشاهده شد، اما در رگرسیون لجستیک با در نظر گرفتن همه عوامل خطر، مدل معنیدار نشد. در نهایت میتوان نتیجهگیری کرد که اگرچه میزان شیوع سرمی ویروس زبان آبی در گاوداریهای استان فارس خیلی بالا نیست، ولی با توجه به این که گاو به عنوان مخزن اصلی ویروس شناخته شده، لذا تحقیقات بیشتر در این زمینه همچون تعیین الگوی توزیع پشههای ناقل، جداسازی ویروس و تعیین سکانس ژنی آن پیشنهاد میشود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Association of virulence genes of Staphylococcus aureus and somatic cell count in clinical and subclinical mastitis cases in Alborz province during April to September 2014ارتباط ژنهای حدت استافیلوکوکوس اورئوس با شمارش سلولهای بدنی در ورم پستانهای بالینی و تحت بالینی در استان البرز در فروردین تا شهریور 1393293911318810.22092/vj.2017.113188FAهادی پورتقیگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج- ایرانJournal Article20160922The aim of present study was to detect some important virulence genes of Staphylococcus aureus that were isolated from clinical and subclinical mastitis cases and their correlation with Somatic Cell Count (SCC) as inflammatory indicator of udder was found. Presence of six important genes “clfA, coa, SpaA, agrIII, hla and hlb” encoding clamping factor, coagulase, X region of protein A gene spa, accessory gene regulator, hemolysin A and hemolysin B, respectively, were detected using PCR and the results were compared with SCC. After statistical analysis, a significant correlation between virulence genes and increase in somatic cells was observed (P ≤ 0/05). According to the results, the six virulence gene patterns except one, were presented only in the clinical mastitis isolates and all these isolates were corelated to SCC above 5000000 cell/ml. According to the results, increase in virulence genes that were present in Staphylococcus aureus could lead to change the signes of intra mammary infection from subclinical to clinical mastitis. Furthermore, the results indicates that increasing in the number of virulence genes present in Staphylococcus aureus improves virulence of bacteria to damage mammary tissues, which leads to increase in SCC.هدف از این مطالعه بررسی حضور برخی ژنهای مهم در ارتباط با حدت در باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از موارد ورم پستان بالینی و تحت بالینی و بررسی ارتباط این ژنها با میزان (Somatic Cell Count (SCC یا شمارش سلولهای بدنی به عنوان یک شاخص التهابی در بافت پستان بود. برای این منظور حضور شش ژن مهم حدت hla ،agrIII ،SpaA ،coa ،clfA و hlb به ترتیب مربوط به عامل تودهایکننده، کواگولاز، ناحیه X کدکننده پروتئین A، ژن تنظیم کننده فرعی، همولیزین A و همولیزین B، با استفاده از روش PCR بررسی شد. میزان فراوانی این ژنها تعیین شد و با میزان SCC مقایسه شد. بعد از آنالیز ارتباط معنیدار بین ژنهای حدت و افزایش SCC مشاهده شد (05/0 ≥ p). طبق نتایج، شش پروفایل مربوط به ورم پستانهای بالینی بود و تمامی این شش پروفایل مربوط به ورم پستان بالینی، به غیر از یک پروفایل، به صورت انحصاری در محدوده SCC بیش از 5،000،000 قرار داشتند. این موضوع حاکی از این امر است که افزایش حضور ژنهای حدت باعث افزایش قدرت بیماریزایی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و موجب تغییر ورم پستان ازحالت تحت بالینی به بالینی میگردد. همچنین این موضوع حاکی از این امر است که هر چقدر سهم حضور ژنهای حدت در باکتری بیشتر باشد، حدت باکتری افزایش یافته و با ایجاد تخریب و التهاب بیشتر در بافت پستان باعث افزایش SCC در شیر میگردد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Evaluation of three dilutions of E. coli antigen in immunogenicity in balb/c miceارزیابی سه رقت آنتیژن E. coli در ایمنیزایی موشهای نژاد Balb/C4049113189FAیحیی تهمتنبخش میکروب شناسی، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی- شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران0000-0002-6566-4081نازیلا علیمحمدیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، ایرانJournal Article20160820Enterotoxigenic Escherichia coli (E. coli) (ETEC) is the common cause of bacterial diarrhea and mortality in calves. Due to antibiotic resistant, study on vaccination as the main prevention method is important. In current study, three dilutions of E. coli K99 antigen were evaluated for immunization of balb/C mice. Bacterial culture was inactivated by formaldehyde and washed twice by sterile PBS. Sedimentation products were adjusted in three dilutions of 3 × 107, 3× 1011 and 3× 1013 CUF/m1 due to McFarland standard tubes. Three groups each consisting of 10 mice were set as experimental groups which received two subcutaneous injections doses of different concentrations with two weeks intervals. The control groups (10) received placebo. Mice blood samples were collected during 10 weeks and antibody titer was evaluated by Elisa. Serum titers in all three experimental groups increased from 4th to 8th week and then decreased gradually. No differences were observed between groups two and three, but differences were observed between groups one and two, and one and three. Immunization by whole cell antigen was not specific but was complete. On the other hand; immunization was carried out against each antigenic epitope. When the immune cells sites are occupied by antigenic epitopes and then saturated, excessive concentration of antigen does not have much impact on the immunogenicity.ای-کولی انتروتوکسیژنیک (ETEC) شایعترین عامل اسهال باکتریایی و مرگ و میر درگوسالهها است. به علت مقاومتهای آنتیبیوتیکی مطالعه بر روی واکسن به عنوان مهمترین راه پیشگیری از این بیماری مورد توجه است. سه رقت آنتیژن<br />ای-کولی K99 به منظور ایمنیزایی آن در موشهای نژاد balb/C مورد ارزیابی قرار گرفت. باکتری کشت شده با فرمالین غیر فعال و دو بار با PBS شسته شد. رسوب حاصل طبق استاندارد مک فارلند در سه غلظت 107×3 ،1011× 3 و1013×3 واحد تشکیل کلنی بر میلیلیتر به ترتیب در گروههای اول، دوم و سوم تنظیم گردید. سه گروه 10 تایی موش به عنوان گروه مورد آزمایش دو دز تزریق به فاصله دو هفته به صورت زیر پوستی دریافت نمودند. به گروه 10 تایی کنترل نیز تمام محتویات بجز جرم باکتری به همین روش تزریق شد. خونگیری ازموشها به مدت ده هفته ادامه یافت و عیار آنتیبادی با روش الایزا تعیین شد. تیترسرمی درگروههای آزمایش از هفته چهارم تا هشتم افزایش و سپس بتدریج کاهش داشت. در حالیکه تفاوت در گروه دوم و سوم مشاهده نشد (05/0 < p)، اما بین گروههای اول و دوم، و اول و سوم افزایش تیتر ملاحظه گردید<br />(05/0 < p). اگرچه این ایمنیزایی ممکن است اختصاصی نباشد اما کامل است، یعنی برعلیه هر کدام از اپیتوپهای آنتیژن باکتری آنتیبادی تولید شده است. زمانیکه جایگاههای سلولهای ایمنی توسط اپی توپهای آنتیژن پر و سپس اشباع شود، افزایش بیش از حد غلظت آنتیژن تاثیر چندانی بر میزان ایمنیزایی ندارد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222A survey on Campylobacter spp. in chicken presented in retail stores in Kermanshah cityبررسی حضور کمپیلوباکتر در مرغهای عرضهشده در فروشگاههای سطح شهرستان کرمانشاه5057113190FAزهرا رادفرگروه میکروبیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فراهان، اراک، ایرانآزاده فروغیگروه علوم پایه و پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانمهرداد پویانمهرگروه علوم پایه و پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0001-6657-5913Journal Article20161103Campylobacter (C.) jejuni is the most common cause of gastroenteritis in humans. Campylobacter spp. often colonize in a large amount in poultry guts. C. jejuni infection is usually caused by eating undercooked chicken. The aim of this study was to evaluate the frequency of Campylobacter in chicken carcasses presented in Kermanshah city stores using the PCR technique. A total of 100 samples from the end of the chicken clone were prepared from live poultry markets. After preparation of the samples, DNAs were extracted by phenol-chloroform method and optical density of the nucleic acid was measured by spectrophotometer. PCR reactions were performed and positive samples were identified. Among 100 samples, frequency of Cadf, flaA and hipO was 30%, 31% and 20%, respectively. It means that 31 out of 100 samples were contaminated with Campylobacter species, 20 of which were C. jejuni (64.5%) and 10 were Campylobacter species other than C. jejuni (35.5%). Sixty nine samples were campylobacter negative, (69%). In one sample that only flaA was amplified, it seems that Cadf gene has been missed. Studies showed that the prevalence of Campylobacter species and Campylobacter jejuni infection is variable in different parts of Iran and the world. The reason has been attributed by different researchers to sampling sites of carcasses, different diagnostic techniques, sampling season and etc. According to the results, the importance of poultry meat was determined as a potential source of Campylobacter infection.کمپیلوباکتر بهویژه گونه کمپیلوباکتر ژژونی شایعترین علت گاستروانتریت در انسان است. گونههای کمپیلوباکتر غالباً بهمیزان زیادی در مجرای رودهای طیور کلونیزه میشوند. آلودگی با کمپیلوباکتر ژژونی معمولاً بهوسیله خوردن مرغ نیمپز ایجاد میشود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی کمپیلوباکتر در لاشههای مرغ عرضهشده در فروشگاههای سطح شهرستان کرمانشاه با استفاده از تکنیک PCR بود. در مجموع 100 نمونه از انتهای کلون مرغ از مغازههای عرضهکننده مرغ زنده تهیه شد. پس از آمادهسازی نمونهها، با استفاده از روش فنل-کلروفرم استخراج DNA از نمونهها صورت گرفت. واکنش PCR با استفاده از سه جفت آغازگر اختصاصی Cadf، flaA و hipO صورت گرفت و نمونههای مثبت مشخص شدند. از بین 100 نمونه مورد بررسی فراوانی ژنهای Cadf ، flaA و hipO به ترتیب 30، 31 و 20 درصد بدست آمد. یعنی 31 نمونه از 100 نمونه مورد بررسی به گونههای کمپیلوباکتر آلوده بودند (31 درصد) که 20 تای آنها کمپیلوباکتر ژژونی (20 درصد) بودند و 10 نمونه دیگر، گونههای کمپیلوباکتر بجز کمپیلوباکتر ژژونی (10 درصد) بودند. 69 نمونه هم از نظر حضور کمپیلوباکتر منفی (69 درصد) بودند. در یک نمونه هم که فقط ژن flaA تکثیر شد، بهنظر می رسد که ژن Cadf از دست رفته است. بررسی مطالعات نشان داد که میزان آلودگی به گونههای کمپیلوباکتر و نیز میزان شیوع آلودگی به گونه کمپیلوباکتر ژژونی در مناطق مختلف ایران و جهان متفاوت است. دلیل این امر توسط محققین مختلف به محل نمونهگیری از لاشه، تکنیکهای مختلف تشخیصی، فصول نمونهگیری و غیره نسبت داده شده است. با توجه به نتایج حاصل، اهمیت گوشت طیور بهعنوان منبع بالقوه عفونت کمپیلوباکتر مشخص شد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222The effect of bacterial inoculant on the histology of japanese quail jejunum under protein-deficient dietsاثر افزودنیهای باکتریایی بر بافتشناسی ژژنوم بلدرچینهای ژاپنی با کمبود پروتئین تغذیهای5868113191FAمحمدرضا اسدیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانرسول شهروزگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانشاپور حسن زادهگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانسید داوود شریفیگروه دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانفرهاد سلطانعلی نژادگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20161119After discovery of the harmful effects of antibiotics on health of poultry flocks and humans efforts in using alternative materials increased. Some of the most appropriate materials known and used are prebiotics, probiotics and synbiotics. The purpose of this study was to investigate the effect of probiotics, prebiotics and synbiotics in Histomorphometry parameters of jejunum, as the main location of food absorption, in the Japanese quail. The effect of probiotics, prebiotics and synbiotics in jejunum was studied using a 2×4 factorial experiment with two levels of protein (recommended and 10% less than requirements) and four treatments of additives (without additives, probiotic Gallipro, prebiotic Technomos and a mixture of them in a completely randomized design with eight treatments and four replicates and 25 birds per replicate). Results indicated a significant increase in villus height:crypt depth ratio in groups nourished with protein deficiency (P<0.05). Villus height:crypt depth ratio in the jejunum of birds fed with a diet containing the recommended protein and synbiotic was higher than other bird (P<0.05). The number of goblet cells in the low-protein diet significantly increased compared with the normal diet (P<0.05). The thickness of muscle in the low-protein diet without additives, showed a significant increase (P<0.05), while there was no significant difference in other parameters. Results showed that use of probiotics, prebiotics and synbiotics in diets with protein deficiency can improve intestinal absorption with improvement of histomorphometric parameters of intestinal jejunum.پس از پیبردن به اثرات مضّر مصرف آنتیبیوتیکها بر سلامت گلههای طیور و بهدنبال آن سلامت جوامع بشری، تکاپو برای استفاده از مواد جایگزین افزایش یافت. ازجمله مناسبترین موادی که تاکنون شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند، مواد پریبیوتیک، پروبیوتیکها و سینبیوتیکها میباشند. هدف از این تحقیق بررسی اثر پروبیوتیک، پریبیوتیک و سینبیوتیک در جیره غذایی بر فراسنجههای هیستومورفومتری ژژنوم، بهعنوان محل اصلی جذب مواد غذایی، در بلدرچین ژاپنی است. تأثیر پروبیوتیک، پریبیوتیک و سینبیوتیک در جیرههای با کمبود پروتئین بر هیستومورفومتری ژژنوم در یک آزمایش فاکتوریل 2×4 با دوسطح پروتئین (توصیهشده و 10 درصد کمتر) و چهارنوع افزودنی (بدون افزودنی، پروبیوتیک گالیپرو، پریبیوتیک تکنوموس و مخلوط آنها بهعنوان سینبیوتیک) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار و 25 قطعه بلدرچین در هر تکرار بررسی شد. نتایج حاصل از این بررسی نشاندهنده کاهش معنیدار نسبت طول پرز به عمق کریپت در گروههای تغذیه شده با جیرههای کمبود پروتئین بود (05/0 > p). نسبت طول پرز بهعمق کریپت در ژژنوم پرندگانی که با جیره حاوی پروتئین توصیهشده بههمراه افزودنی سینبیوتیک تغذیه شدند، بالاتر از سایر پرندگان بود (05/0 > p). تعداد سلولهای جامی در جیرههای کم پروتئین افزایش معنیدار نسبت به جیره معمولی داشت (05/0 > p). همچنین ضخامت لایهعضلانی در جیرههای کم پروتئین و بدون افزودنی، افزایش معنیداری نشان داد (05/0 > p). این درحالی بود که در بررسی سایر فراسنجهها اختلاف معنیداری مشاهده نشد. براساس نتایج حاصل، استفاده از پروبیوتیک، پریبیوتیک و سینبیوتیک در جیرههائی با کمبود پروتئین، با بهبود فراسنجههای هیستومورفومتریک ژژنوم روده بلدرچین ژاپنی، میتواند موجب بهبود جذب رودهای در آنها شود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Evaluation of chemical composition and in-vitro antibacterial activity of oregano (Mentha pulegium) growing wild in maku and its inhibitory effect on Staphylococcus aureus in sausageبررسی ترکیب شیمیایی و فعالیت ضدمیکروبی اسانس پونه کوهی (Mentha pulegium) منطقه ماکو و اثر مهاری آن بر روی استافیلوکوکوس اورئوس در سوسیس6977113192FAپیمان غلامی پورناکیگروه مهندسی علوم و صنایع غذایی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران.معصومه آقازادهگروه مهندسی علوم و صنایع غذایی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران.محمدرضا صادقیگروه مهندسی علوم و صنایع غذایی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران.Journal Article20170129The use of natural substances that have antibacterial activity could reduce the consumption of chemical and synthetic agents in food industry for inhibition of the growth pathogens. Based on plants attract the main concentration on this topic. Oregano plant that grows in different parts of Iran has antibacterial and antioxidant effects, which due to its flavor can be used in the food industry. The aim of this study was to evaluate the antibacterial effect of Mentha pulegium essence on the growth of Staphylococcus aureus in sausage dough. For this purpose, fresh Mentha pulegium harvested from Maku Mountains and dried at dark and cool place, finally the essence were prepared by using the Clevenger apparatus. The higher compound in Mentha pulegium essence was Pulegone (51/4 %) and the lower substance was Camphene (0.29 %). The antibacterial property of Mentha pulegium was determined by microbroth dilution method in three different levels of essence (0.25, 0.5 and 1 percentage) for measuring the minimal inhibition concentration (MIC) and minimal bactericidal concentration (MBC) at laboratory scale. Results showed that the MIC and MBC amount for this essence against Staphylococcus aureus were obtained 31.26 and 125µg in mL respectively. Also, results documented that the addition of 1 percent Mentha pulegium essence in contaminated sausage dough matrix could statistically inhibit the growth of Staphylococcus aureus. It should be concluded that the addition of Mentha pulegium essence into the contaminated matrix of Sausage dough with Staphylococcus aureus resulted in the inhibition of bacterium and its number until 15 days storage at refrigerator.استفاده از ترکیبات طبیعی دارای اثرات ضدباکتریایی میتواند مصرف مواد شیمیایی و سنتزی را که به منظور مهار رشد عوامل بیماریزا در مواد غذایی استفاده میشوند به حداقل برساند. در این راستا گیاهان دارویی توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات ضدباکتریایی اسانس گیاه پونه ماکو علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در مخلوط خمیر سوسیس میباشد. برای این منظور ابتدا گیاه تازه پونه ماکو از کوههای مشرف به شهر ماکو در شمال استان آذربایجان غربی جمعآوری و پس از شناسایی در زیر سایه خشک و اسانس آن با استفاده از کلونجر به دست آمد. بیشترین ماده موجود در ترکیب اسانس پولگون (4/51 درصد) بوده و کمترین ماده موجود در آن کامفن (29/0 درصد) میباشد. اثرات ضدباکتریایی اسانس علیه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس به روش میکرودایلوشن در سه سطح 25/0، 5/0 و 1 درصد در مخلوط خمیر سوسیس برای تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظتکشندگی اسانس علیه استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب 26/31 و 125 میکروگرم در میلیلیتر میباشد و افزودن 1 درصد اسانس به مخلوط سوسیس میتواند به طور معنیداری از رشد استافیلوکوکوس اورئوس جلوگیری مینماید. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که افزودن اسانس گیاه پونه ماکویی به مخلوط خمیر سوسیس آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس سبب مهار رشد باکتری و کاهش تراکم آن تا 15 روز نگهداری در شرایط یخچال میگردد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Health monitoring of Razi Institute laboratory mice (NIH strain) to Clostridium piliforme in 1395پایش بهداشتی موشهای آزمایشگاهی نژاد NIH موسسه رازی نسبت به باکتری کلستریدیوم پیلی فورم در سال 13957884113193FAروزبه فلاحیدانشیار پژوهش بخش تحقیق، تولید و پرورش حیوانات آزمایشگاهی، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانمحمد علی منصوریکارشناس ارشد بخش تحقیق، تولید و پرورش حیوانات آزمایشگاهی، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران، کرج، ایرانJournal Article20170124The cause of tyzzer's disease is Clostridium piliforme bacteria. Since the international standards on determination of contamination in laboratory animals in Iran It's not done.This study intends review the incidence of Clostridium piliforme infection in laboratory NIH mice colonies in a laboratory animals breeding center. 82 mice from a colony of breeding laboratory animals were randomly selected and were examined by indirect ELISA method for specific antibodies against Clostridium piliforme in serum. Also after necropsy the gastrointestinal were studied examined for symptoms of the disease. Of these, two positive cases were identified in ELISA and any symptoms of disease was not observed in necropsy. According to the FELASA instructions, it can be concluded with 99.9% confidence, the contamination with Clostridium piliforme in breeding facilities, much less than 10% (2.43%) in the NIH mice colony is obtained and is not need to remove the colony. However, should be considered carefully and be more sensitive to this bacteria in periodic testing.عامل بیماری تایزر باکتری کلستریدیوم پیلیفورم میباشد. از آنجاکه تاکنون استانداردهای بینالمللی در مورد تعیین آلودگی حیوانات آزمایشگاهی در ایران بدلیل اهمیت ندادن به این موضوع صورت نگرفته است، در این تحقیق میزان شیوع این باکتری در کلنی موشهای آزمایشگاهی نژاد NIH مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی موسسه رازی در سال 1395 مورد بررسی گرفته است. 82 سر موش پرورشی بهصورت تصادفی از کلنی پرورشی انتخاب و بعد از خونگیری، در کالبدگشایی دستگاه گوارش از لحاظ علائم بیماری و در سرمهای تهیهشده با روش الایزای غیرمستقیم از نظر آنتیبادی اختصاصی ضدکلستریدیوم پیلیفورم مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد هیچگونه علائم بیماری در کالبدگشایی مشاهده نگردید ولی در آزمایش الایزا، دو مورد مثبت شناسایی شد. با توجه به عدم مشاهده علائم بیماری در کلنی موشهای پرورشی و بر طبق دستورالعمل FELASA میتوان چنین نتیجهگیری نمود که با اطمینان 9/99 درصد، آلودگی به کلستریدیوم پیلیفورم در سالنهای پرورشی، بسیار کمتر از 10 درصد (43/2 درصد) در بین موشهای نژاد NIH بوده و نیاز به حذف کلنی نمیباشد. ولی باید در آزمایشات دورهای، دقت و حساسیت بیشتری نسبت به این باکتری لحاظ نمود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222A study of the thermal stability of Brucellosis IRIBA strain vaccine after reconstituteبررسی پایداری واکسن بروسلوز سویه (IRIBA) بعد از محلول کردن واکسن لیوفیلیزه859111319410.22092/vj.2017.109872.1287FAسجاد دوستداریکارشناس ازمایشگاه موسسه رازیسید ابراهیم حسن نیابخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی، موسسه تحقیقاتی واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانابوالفضل خفریبخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی، موسسه تحقیقاتی واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانآناهیتا عمادیبخش کنترل کیفی واکسنهای باکتریایی، موسسه تحقیقاتی واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانرامین باقری نژادبخش تولید واکسن بروسلوز، موسسه تحقیقاتی واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-5672-6586Journal Article20170306Brucellosis is one of the most important zoonotic diseases, in most countries, including Mediterranean and Middle Eastern countries in the region, including Iran prevalent, animals vaccination is the best way to prevent Brucellosis. The purpose of this study was to evaluate the quality IRIBA vaccines after reconstitution of lyophilized vials vaccine. In this experimental study after reconstitution Six vials of Brucellosis IRIBA strain vaccine, In different temperature conditions 4°C, 25°C and 37°C were put, and at zero time, one hour, four hours and 12 hours, accordance with OIE 2016 requirment live bacteria in vaccine (viable count test) was examined, Fisher was used For measuring the moisture content of the device Caral, The results of this study showed average moisture content for 3 vials of vaccine selected as a statistical sample is equal to 2/49 percent, and also the loss of live IRIBA vaccines for the suspension is placed at 4 ° C at one, four and 12 hours after the respectively is equal to 12.37%,14.29%,18.13%, and suspension is placed at 25 ° C, 15.83%, 20.06%, 25.05%, and suspension is placed at 37 ° C, 22.9%, 26,97% ,55.41%. According to these results, IRIBA Brucellosis vaccines can be stabled at least 12 hours after reconstitution at 4°C, 25°C and 37°C and conforming to the requirements of OIE 2016 (10-34 × 109 cfu/dose).بیماری بروسلوز یکی از مهمترین بیماری مشترک بین انسان و دام محسوب میشود که در اغلب کشورهای منطقـه مدیترانـه و خاورمیانـه از جملـه ایـران شـایع مـیباشد، بهترین راه برای مقابله با این بیماری واکسیناسیون دامها میباشد، هدف از انجام این مطالعه بررسی کیفیت واکسن IRIBA بعد از محلول کردن واکسن لیوفیلیزه میباشد، در این مطالعه از واکسن بروسلوز سویه IRIBA شش ویال به عنوان نمونه آماری انتخاب شد، پس از محلولسازی با سرم فیزیولوژی 9/0 درصد در دماهای چهار، 25 و 37 درجه سانتیگراد نگهداری شد، سپس در زمانهای صفر، یک، چهار و 12 ساعت پس از محلولسازی مطابق با الزامات (OIE 2016) میزان جرم زنده باکتری بررسی شد. برای اندازهگیری رطوبت از دستگاه کارال فیشر استفاده شد، نتایج پژوهش نشان داد که میانگین رطوبت برای سه ویال واکسن انتخاب شده به عنوان نمونه آماری برابر با 49/2 درصد بود، و همچنین میزان افت جرم زنده واکسن IRIBA برای سوسپانسیون نگهداری شده در دمای چهار درجه سانتیگراد در یک، چهار و 12 ساعت بعد از محلولسازی به ترتیب برابر است با 37/12، 29/14 و 13/18 درصد، برای سوسپانسیون نگهداری شده در دمای 25 درجه سانتیگراد 83/15، 06/20 و 05/25 درصد و برای سوسپانسیون نگهداری شده در دمای 37 درجه سانتیگراد 9/22، 97/26 و 41/55 درصد بود. با توجه به نتایج پژوهش، واکسن IRIBA بعد از محلولسازی به مدت 12 ساعت در دمای چهار، 25 و 37 درجه سانتیگراد از نظر میزان جرم زنده واکسن منطبق با الزامات icfu/dose) OIE 2016ا109×10-34) است و پایدار میباشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Comparison of virulence and histopathological changes of NC-1 and NC-SweB1 isolates of Neospora caninum in in chicken embryonated eggsمقایسه حدت و تغییرات هیستوپاتولوژی جدایههای NC-1 و NC-SWEB1 نئوسپورا کانینوم در تخممرغ جنیندار9299113195FAزهرا بابایی گورچین لودانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج. کرج، ایرانمرضیه کفایتگروه انگلشناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج کرج، ایرانمهدی نام آوریشعبه شیراز، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج
کشاورزی، شیراز، ایران.Journal Article20161031Inspite of limited data on the role of birds in the field of infection with Neospora caninum, there is no report about the role of chicken in the field of infection with this parasite. In this study, two isolates of NC-1 and NC-SewB1 in Ross embryonated eggs were used. For each of the isolates, six different dilutions (10, 102 ,103,104,105,106) were prepared for infection. Group 7 was considered as control group. Insemination was conducted in chorioallantoic liquid of embryonated eggs in 9 days. Rates of death, macroscopic changes, and tissue histopathology of dead chicken and chickens that were kept one month after hatching were evaluated. The results showed that the mortality rate in both NC-1 and NC-SweB1 was dependent on amount of inseminated tachyzoite. Thus, in greater quantities of tachyzoite, rates of death and histopathological lesions were higher. The comparison of death of embryonated eggs in isolated NC-1 and NC-SweB1 both using Fisher test showed that the total mortality rate in both groups was statistically significant. According to the average lethal dose (LD50) that was 101.5 and 101.1 for NC-1 and NC-SweB1, respectively, we can conclude that virulence of the NC-1 is higher than NC-SweB1. The results of this study showed that the study of embryonated eggs can be a valuable approach to test live and attenuated vaccines in the in vivo environments.علیرغم وجود اطلاعات محدود در مورد نقش پرندگان در زمینه عفونت با نئوسپورا کانینوم، تا کنون گزارشی در مورد نقش جوجههای نژاد گوشتی در زمینه عفونت با این انگل وجود ندارد. در این مطالعه، دو جدایه NC-1 و NC-SweB1 نئوسپورا کانینوم جهت تلقیح در تخممرغ جنیندار نژاد گوشتی مورد استفاده قرار گرفت. برای هر یک از جدایهها، شش رقت مختلف (10، 102، 103، 104، 105 و 106) تهیه گردید. برای هر رقت یک گروه 10 تایی تخممرغ جنیندار و یک گروه نیز به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. تلقیح رقتهای مختلف هر جدایه در مایع کوریوآلانتوئیک تخممرغهای جنیندار در روز نهم انجام شد. میزان مرگ و میر، تغییرات ماکروسکوپی و هیستوپاتولوژی بافتهای جنینهای مرده و جوجههایی که تا یک ماه بعد از جوجهریزی نگهداریشده بودند مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان مرگ و میر در هر دو جدایه NC-1 و NC-SweB1 نئوسپورا کانینوم وابسته به دوز تاکیزوئیت تلقیح شده بود و بدین صورت که در مقادیر بیشتر تاکیزوئیت مرگ و میر و ضایعات هیستوپاتولوژی بیشتر و شدیدتر بود. از طرفی مقایسه میزان مرگ و میر تخممرغهای جنیندار با هر دو جدایه NC-1 و NC-SweB1 با استفاده از آزمون آماری فیشر نشان داد که میزان تلفات کل در دو گروه از لحاظ آماری تلفات معنیداری دارد (05/0 > p) و با توجه به متوسط دوز کشنده (LD50) که برای جدایههای NC-1 و NC-SweB1 به ترتیب 5/1 10 و 1/1 10 بود، میتوان نتیجه گرفت که حدت نئوسپورا جدایه یک از جدایه سوئد بیشتر است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که از تخممرغ جنیندار میتوان به عنوان یک مدل حیوانی در ارزیابی حدت جدایههای مختلف نئوسپورا کانینوم استفاده کرد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222A comparative study on Cryptosporidium infection in household and stray dogs in Urmia and Tabriz municipalities, Iranمطالعهی آلودگی به انگل کریپتوسپوریدیوم در سگهای خانگی و ولگرد شهرستانهای تبریز و ارومیه100106113196FAآرش خانزاد کرویقگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانمحمد یخچالیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانمجتبی هادیانگروه بیماری های درونی و کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.Journal Article20160823Cryptosporidium is an important intestinal pathogenic protozoan of livestock and human worldwide. The present study was carried out to compare Cryptosporidium infection in dogs of Urmia and Tabriz municipalities, Iran. A total of 300 fecal samples were collected from stray dogs and domestic dogs of the regions. Cryptosporidium oocysts were removed using floatation method and purified with sucrose and Percoll gradients. Finally, the slides were stained using modified Ziehl-Neelsen technique. Microscopically, overall prevalence was 1% (3/300) with distributions of 0.67% (1/150) and 1.33% (2/150) in Tabriz and Urmia, respectively. There was no cryptosporidial infection in household dogs. The highest infection rate was found in stray dogs less than 1 year old (0.66%, 1/150). In the infected dogs, the consistency of feces was diarrheal and soft. There was no significant association between season and prevalence. The results indicated that Cryptosporidium infection existed in dogs of Tabriz and Urmia municipalities with low prevalence. It is necessary as a zoonotic agent to do further investigations on Cryptosporidium species diversity and genotypes in human and animal populations of northwestern Iran.تکیاخته کریپتوسپوریدیوم یکی ازتکیاختههای انگلی رودهای مهم در حیوانات و قابل انتقال به انسان با انتشار جهانی است. هدف مطالعهی فراوانی آلودگی کریپتوسپوریدیوم در سگهای شهرستان تبریز و ارومیه بود. به این منظور از مدفوع 150 قلاده سگ ولگرد و 150 قلاده سگ خانگی نمونهبرداری به روش تصادفی ساده انجام شد. برای جدا سازی و تخلیص اووسیستهای کریپتوسپوریدیوم از روش شناورسازی و گرادیانت سوکروز و پرکول استفاده گردید و به روش زیل- نیلسن اصلاحشده رنگآمیزی شدند. فراوانی کلی آلودگی 1 درصد (300 : 3) با توزیع فراوانی 67/0 درصد (150 : 1) و 33/1 درصد (150 : 2)، به ترتیب، در سگهای ولگرد تبریز و ارومیه بود ولی در سگهای خانگی آلودگی یافت نشد. بیشترین شیوع آلودگی در سگهای زیر یک سال بود. قوام مدفوع در نمونههای آلوده اسهالی و شل بود. فراوانی آلودگی در فصول مختلف معنیدار نبود. نتایج این مطالعه نشان داد که آلودگی کریپتوسپوریوم در مناطق تحت مطالعه با فراوانی پایینی حضور دارد که نیازمند مطالعه تکمیلی برای تعیین تنوع گونهای و ژنوتیپ انگل به عنوان یک عامل بیماریزای مشترک در میان جمعیت دامی و انسانی میباشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Evaluation of Razi attenuated variety of Toxoplasma gondii in Balb/c miceارزیابی ایمنیزایی واریته تخفیف حدتیافته رازی از توکسوپلاسما گوندی در موش Balb/c107113113197FAآرزو عباسی فرگروه میکروبیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرممهدی نام آوریموسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران.عباسعلی رضاییانمربی، گروه میکروبیولوژی ، واحد جهرم ، دانشگاه آزاد اسلامی ، جهرم ، ایرانJournal Article20161206Currently, the live vaccine Toxovax is produced from the attenuated variety of Toxoplasma (T.) gondii. The aim of this study was to evaluate the immunogenicity of live variety of T. gondii which was produced through serial passages in cell culture in Shiraz, Razi Institute. Twenty-four Balb/C mice were randomly divided into three groups. Group I was the negative control and received cell culture media. Group II as positive control and group III were inoculated with acute and Razi strains of T. gondii, respectively. All mice were assessed daily and potential mortality was recorded. Twenty-eight days later blood sample were collected from all groups for ELISA and then all mice were challenged with injections of acute strain of T. gondii. The results showed that in the control group, mortality started from day 8 and up to14 days after challenge, all mice of this group died. Similar to the first group, mortality was started in the positive control group 8 days after challenge and all mice died until the day 18. The interesting finding was that the mortality rate was 50% in the third group. These results suggest that the Razi variety of T. gondii caused partial immunity in mice and this variety doesn’t cause disease and mortality in mice.در حال حاضر واکسن زنده توکسوواکس از واریته تخفیف حدتیافتهی توکسوپلاسما تولید میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی ایمنیزایی واریتهی رازی از توکسوپلاسما است که در موسسه رازی شیراز از طریق پاساژهای متوالی و طولانی مدت تولید شده است. بیست و چهار سر موش Balb/c در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول کنترل منفی محیط کشت، گروه دوم کنترل مثبت سوش زنده و گروه سوم واریته زنده توکسوپلاسما رازی را دریافت کردند. تمامی موشها به صورت روزانه بررسی و تلفات احتمالی ثبت شد . بیست و هشت روز بعد از تزریق، از تمامی گروههای باقی مانده خونگیری جهت تست الایزا انجام گرفت و سپس همه گروهها با تزریق سوش حاد چالش شدند. نتایج نشان داد که در گروه کنترل منفی هشت روز پس از چالش تلفات شروع شد و تا روز 14 تمامی موشها در این گروه تلف شدند. در گروه کنترل مثبت مانند گروه اول هشت روز پس از چالش تلفات شروع شد و تا روز 18 تمامی موشهای این گروه نیز تلف شدند. نتیجه بسیار جالب اینکه در گروه سوم 14 روز پس از چالش تلفات شروع شد و تا یک ماه پس از چالش تنها 50 درصد این گروه تلف شدند. این نتایج نشان داد که واریته توکسوپلاسما رازی منجر به ایجاد ایمنی نسبی در موش گردیده و باعث ایجاد تلفات و بروز بیماری نشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Investigation on worm infestation of digestive tract in Persian gulf Cynoglossus bilineatusبررسی آلودگیهای کرمی دستگاه گوارش در کفشک ماهی زبان گاوی (Cynoglossus bilineatus) خلیجفارس114124113198FAمریم عضدیدانشجوی دکترای بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازرحیم پیغاناستاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمحمدحسین راضی جلالیدانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمسعود قربانپوراستاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170120Persian Gulf is very important economically, environmentally and politically that habitat of nearly 250 species of fish that a few of them have been studied parasitically. This study accomplished to investigate the worms of Cynoglossus bilineatus in district of Persian Gulf (Ahvaz). In this study during March to June 2016, 100 pieces of Cynoglossus bilineatus bought and transferred to laboratory. Separated parasites from different parts of fish stabilized in 70% alcohol and then identified with identification keys. In this survey, 82% of sampled fish had helminthic infestations. The most value of infestation regarding to two kinds of trematodes Treptodemoides fukenensis and Aphanuroides lethrini that the first species showed greater frequency. Reviews showed that two identified trematodes have not been reported before form this fish. There were also other nematodes including Capillaria, Procaecum and Raphidascaroides nipponensis in gastrointestinal tract, liver and abdominal cavity. The results of paersons correlation showed that there weren’t any significant correlation between the number of each identified trematodes and the weight and length of this fish.خلیجفارس از نظر اقتصادی، محیط زیستی و سیاسی دارای اهمیت فراوانی بوده و زیستگاه حدود 205 گونه ماهی است که تنها تعداد معدودی از آنها از نظر انگلشناسی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مطالعه حاضر به منظور بررسی آلودگیهای کرمی درکفشک ماهی زبان گاوی (Cynoglossus bilineatus) حوزه خلیجفارس (شهر اهواز) صورت گرفت. در تحقیق حاضر در طی بهار سال 1395، تعداد 100 قطعه کفشک ماهی زبان گاوی خریداری و به آزمایشگاه منتقل گردید. انگلهای جدا شده از قسمتهای مختلف ماهی در الکل 70 درصد تثبیت گردیدند و سپس توسط کلید تشخیصی، شناسایی گردیدند. در این بررسی، 82 درصد از ماهیهای نمونهبرداری شده آلودگی انگلی داشتند. بیشترین میزان آلودگی مربوط به دو نوع ترماتود ترپتودموئیدس فوکهننسیس و آفانوروئیدس لترینی بودند که گونه اول فراوانی بیشتری را نشان داد. بررسیها نشان داد که دو گونه ترماتود شناسایی شده تاکنون از این ماهی گزارش نگردیدهاند. سایر نماتودها شامل کاپیلاریا، پروسکوم و رافیدآسکاروئیدس نیپوننسیس نیز در دستگاه گوارش، کبد و حفره شکمی این ماهی وجود داشت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین تعداد هر کدام از ترماتودهای شناسایی شده که بیشترین آلودگی را در این ماهی داشتند با وزن و طول ماهی هیچ گونه رابطه معنیداری وجود ندارد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Study of prevalence, fertility and vitality of hydatid cystic in cattle slaughtered in abattoirs of mazandaran province (a case study:Amol city)مطالعه میزان شیوع، باروری و قدرت حیاتی کیست هیداتیک در گاوهای کشتار شده در کشتارگاههای استان مازندران (مطالعه موردی: شهرستان آمل)125133113199FAنصرالله واحدی نوریمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران،
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران.0000-0003-4678-5424شیرزاد محمدنژادکیاسریمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مازندران،
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران.Journal Article20161127The fertility and vitality of the hydatid cysts protoscoleces in infected organs of intermediate hosts is very important in the epidemiology of echinococcosis. This study was conducted to assess the prevalence of hydatid cyst, fertility rate, its distribution based on organ type and their vitality in cattle slaughtered at Amol abattoir. A total of 2097 cattle carcasses were examined and Echinococcus granulosis metacestodes were found in 478 of them (22.08%). The organ distributions of cysts were 51.5% in lungs, 21.5% in liver and 27% both liver and lungs. Two or three year old animals had lower contamination than older animals. The cysts fertility rate in animals infected the lungs, liver and both (lungs and liver) were 14.38%, 32.81% and 32.50, respectively. Examining the fertile cysts showed that 36.5% of cysts were vital. The numbers were 33.7% for liver cysts and 39.3% for lung cysts. These results showed that hydatidosis is an economically important disease in cattle in Mazandaran province. Therefore, it should be controlled by safe disposal of infected offal from slaughterhouses.باروری و زندهبودن پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک در اعضای آلوده میزبانهای واسط از موارد بسیار مهم در اپیدمیولوژی اکینوکوکوزیس میباشد. این مطالعه به جهت ارزیابی شیوع کیست هیداتیک، میزان باروری، توزیع آن برحسب نوع عضو و قدرت حیاتی آنها در گاوهای کشتارشده درکشتارگاه شهرستان آمل به انجام رسیده است. از مجموعه 2097 راس لاشه گاو مورد بررسی، مرحله لاروی انگل اکینوکوکوس در 478 راس مشاهده شد (8/22 درصد). توزیع کیست بر حسب فراوانی در اندام ریه به میزان 5/51 درصد، در اندام کبد به میزان 5/21 درصد و آلودگی توام در اندامهای ریه و کبد دامهای آلوده برابر با 27 درصد بود. دامهای با سنین دو و یا سه سالگی نسبت به دامهای مسنتر میزان کمتری از آلودگی را نشان دادند. میزان کیستهای هیداتیک بارور در دامهایی که اندامهای ریه، کبد و یا توامان (ریه و کبد) آلوده بوده است به ترتیب برابر با 38/14 درصد، 81/32 درصد و 50/32 درصد بود. همچنین بررسی کیستهای هیداتیک بارور نشان داد به طور متوسط 5/36 درصد از آنها دارای قدرت حیاتی بودند که این میزان در عضو کبد برابر با 7/33 درصد و در عضو ریه برابر با 3/39 درصد بود. نتایج این تحقیق نشان داد هیداتیدوزیس از بیماریهای مهم اقتصادی گاو در استان مازندران بوده و دفع بهداشتی اندامهای آلوده در کشتارگاهها ضروری است.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Study of using the triple Dot-ELISA for simultaneous diagnosis of Neospora caninum, IBR and BVDVبررسی استفاده از روش دات-الیزای سهگانه برای تشخیص همزمان نئوسپورا کانینوم، BVD و IBR13414011320010.22092/vj.2017.109696.1277FAصدف کامکار صالحیگروه بیوشیمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیرازمهدی نام آوریموسسه تحقیقات سرم و واکسن سازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانJournal Article20170220The major agents cause abortion in cattle are Neospora caninum, Infectious Bovine Rhinotracheitis (IBR), and Bovine Viral Diarrhea (BVD). These infection agents cause reproductive disorders which can lead in economic loss in dairy and beef herds. Serological test including ELISA are calculated as the best diagnostic ways for Neospora caninum, IBR, and BVD. The aim of this study was to develop a multiplex Dot-ELISA kit for simultaneous detecting of three abortion agents: Neospora caninum, IBR, and BVD. The blood samples were collected from 184 cows with a history of abortion in the northern of Fars province. Sera were analyzed by Multiplex Dot-ELISA and commercial ELISA kits, and the results were compared to each other. The commercial kit showed 32%, 98,9% and 64.1% positive results for Neospora caninum, IBR, and BVD, respectively. On the other hand, positive results for Multiplex Dot-ELISA showed 29.3%, 93.5% and 79.3% for these agents. Kappa agreement assessment demonstrated that appropriate agreement between multiplex Dot-ELISA results and ELISA kits, and McNemar test showed that both methods have the same efficacy for the identification of these abortion agents. The results of this study revealed that multiple Dot-ELISA kit, could be a simple and economical method for the simultaneous detection of three abortion agents in cattle. This experimentally kit is designed as the first step in designing a multiple kit for the diagnosis of infections in cows which could be introduced with complementary studies as a commercial kit in the future.سه عامل بیماریزای نئوسپورا کانینوم (Neospora caninum)، رینوتراکئیت گاوی (IBR) و اسهال ویروسی گاوی (BVD)، از مهمترین عوامل عفونی بروز سقط جنین در گاو در جهان هستند. جهت تشخیص این عفونتها از روش الیزا استفاده میشود. هدف از این مطالعه طراحی تست تشخیصی بود که قادر به شناسایی راحت و همزمان این عوامل عفونی باشد. بدین منظور نمونههای سرم از 184 گاو با سابقه سقط در یک سال گذشته در مناطق شمال فارس جمعآوری گردید سپس نمونهها با استفاده از کیتهای تجاری الیزا و روش الیزای نقطهای چندگانه ارزیابی گردید. نتایج بدست آمده از کیت تجاری نشان داد که میزان موارد مثبت برای سه عامل عفونی مورد مطالعه به ترتیب 32 درصد برای نئوسپورا کانینوم، 98.2 درصد برای IBR و 64.1 درصد برای BVDV میباشد در حالی که نتایج مثبت با استفاده از روش الیزای نقطهای برای همین سه مورد به ترتیب 29.3 درصد، 93.5 درصد و 79.3 درصد است. با استفاده از روش آماری کاپا توافق این دو روش برای تکیاخته نئوسپورا کانینوم، ویروس IBR و ویروس BVDV در حد مناسب تا خیلی خوب ارزیابی گردید. همچنین نتایج آماری مکنمار نشان داد که بین دو روش برای هیچکدام از عوامل مورد نظر در این پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج این مطالعه مشخص شد که کیت الیزای نقطهای چندگانه، میتواند به عنوان روشی ساده و مقرون به صرفه جهت تشخیص همزمان سه عامل مهم سقط در گاو مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه گامی نخست در طراحی یک کیت چندگانه برای تشخیص عوامل عفونتی سقط در گاو برای اولین بار در جهان میباشد و میتواند در آینده با انجام مطالعات تکمیلی به عنوان یک کیت تجاری معرفی گردد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Determination of radon levels and other parameters affecting the quality of pasteurized milk available in the market in Kermanتعیین مقدار رادون و سایر فراسنجههای موثر بر کیفیت شیرهای پاستوریزه ی موجود در بازار کرمان141146113201FAمنصوره منصوربهمنیگروه علوم دامی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهدعلیرضا وکیلیگروه علوم دامی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهدمحسن دانش مسگرانگروه علوم دامی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهدمحمدرضا رضاییگروه مهندسی هستهای، دانشکده برق و کامپیوتر، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی والهام رضوان نژادگروه بیوتکنولوژی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمانJournal Article20160426Radon is one of the most important natural radioactive gases, about which there are numerous reports of being carcinogenic and harmful for the body. One way for this gas to enter the body is eating and drinking radon-included water and foods. Milk is among those edible materials in which there is a high probability of radon contamination. In order to study the amount of radon in milk and its components, during seven days in Khordad 1394, a daily accidental sample was prepared from ten different highly demanded milk brands in the supermarkets of Kerman. Radon amount was detected by RAD7 system. There were radon gas amounts, found in all collected samples. The average amount of radon in all ten collected samples was about 105.32±64.89 Bq/m3. Then the milk components such as fat, protein and lactose were investigated in all samples and compared with each other. Different groups had significantly different (P<0.05). Meanwhile, study of somatic cells also showed that samples with higher radon amounts included more somatic cells.رادون یکی از مهمترین گازهای رادیواکتیو طبیعی است که گزارشهای متعددی در خصوص سرطانزایی و آثار زیان بار مصرف آن وجود دارد. یکی از راههای ورود این گاز به بدن انسان، خوردن و آشامیدن آب و غذاهای آلوده به گاز رادیو اکتیو رادون است. شیر از جمله مواد خوراکی است که احتمال آلودگی به رادون در آن بالاست. جهت بررسی میزان رادون شیر و ترکیبات آن، در خرداد ماه سال 1394 طی هفت روز متوالی، روزانه یک نمونهی شیر (به صورت تصادفی)، از ده برند پر تقاضای موجود در سوپرمارکتهای شهر کرمان تهیه شد. وجود گاز رادون در نمونههای شیر، توسط دستگاه RAD7 تشخیص داده شد. تقریبا در همهی نمونههای جمعآوری شده، گاز رادون وجود داشت. میانگین میزان رادون در ده نمونهی شیر جمعآوری شده، 89/64±32/105 بکرل بر متر مکعب بود. سپس ترکیبات شیر یعنی میانگین چربی، پروتئین و لاکتوز در نمونههای شیر جمعآوری شده، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. میانگین این ترکیبات در گروههای مختلف، با هم اختلاف معنیداری داشت (05/0 > p). همچنین در بررسی سلولهای سوماتیکی مشخص شد شیرهایی که حاوی رادون بیشتری بودهاند، تعداد سلولهای سوماتیکی در آنها بالاتر بوده است.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Aflatoxin M1 contamination of raw milk in Khoy cityبررسی میزان آلودگی شیرهای خام به آفلاتوکسینM1 در شهرستان خوی147154113202FAامین صنعتگرگروه مهندسی علوم و صنایع غذایی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران.معصومه آقازادهگروه مهندسی علوم و صنایع غذایی، واحد ماکو، دانشگاه آزاد اسلامی، ماکو، ایران.Journal Article20161120Aflatoxins are toxic mold metabolites produced by different Aspergillus species. These toxins have an important role in the pathogenesis of liver diseases such as cancer, chronic hepatitis and cirrhosis. The aim of this study was to determine the level of aflatoxin M1 in raw milk and the presence of the fungus in animal feed collected in Khoy city. In a cross-sectional study, random samples were selected from the collected raw milk in different parts of Khoy city in a time interval between the second half of the summer and the first half of the winter. After centrifugation of samples, upper part of centrifuged milk containing milk fat was removed and the lower portion of fat-free milk was used to analyze the aflatoxin level by ELISA kit manufactured by R-biopharm Company. Results showed that 51.06% of samples collected in the second half of summer (July and August) and 52.32% of samples collected in the first half of winter (October, November and December) in 1394, were contaminated with aflatoxins with a range of 0-8 μg/L and an average of 0.5-8 μg/L, respectively. The average of the aflatoxin contamination was over Europe standard (0.05μg/L) in 60.47% of samples. R. stolonifer, A. flavus and A. clavatus species were found in all studied cattle feeds. The presence of aflatoxin in dairy products is a very serious and important problem to public health, especially to infants and children who are considered as the largest consumers of these products. To reduce the amount of aflatoxin in milk, dairy animal feeds must be controlled in terms of contamination with M1 aflatoxin.<span class="matnasli1"><span lang="FA">آفلاتوکسین</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها متابولیت</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های سمی قارچ</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها هستند که توسط گونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های مختلف آسپرژیلوس تولید می</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">شوند. این سموم در ایجاد بیماری</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">هایی از قبیل سرطان کبد، هپاتیت مزمن و سیروز نقش بسیار مهمی دارند. هدف از این مطالعه تعیین میزان آفلاتوکسین </span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR">M1</span></span><span class="matnasli1"><span> <span lang="FA">در شیر خام جمع</span></span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">آوری شده و بررسی وجود قارچ</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های مولد آن در خوراک دام شهرستان خوی می</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">باشد. در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از شیرهای خام جمع</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">آوری شده مناطق مختلف شهرستان خوی به طور تصادفی چند نمونه در فاصله زمانی نیمه دوم فصل تابستان تا نیمه اول فصل زمستان انتخاب گردید. بعد از سانتریفوژ کردن نمونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها بخش فوقانی شیر سانتریفوژ شده که شامل چربی</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های شیر بود خارج و کنار گذاشته شد و بخش پائینی شیر سانتریفوژ شده که فاقد چربی بود، با روش الایزا و با کیت مخصوص ساخت شرکت </span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR">R-biopharm</span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">، آنالیز و مقدار آفلاتوکسین آن</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد از 133 نمونه شیر خام که در نیمه دوم فصل تابستان (ماه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های مرداد و شهریور) و نیمه اول فصل زمستان (ماه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های مهر، آبان و آذر) در سال 1394 نمونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">برداری شده و به روش الایزا مورد آزمایش قرار گرفته اند، 06/51 درصد نمونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها در نیمه دوم فصل تابستان با محدوده صفر تا 0/8 میکروگرم بر لیتر آلوده به آفلاتوکسین </span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR">M1</span></span><span class="matnasli1"><span> <span lang="FA">بودند و در 51/45 درصد از نمونه</span></span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های آلوده میزان میانگین آفلاتوکسین بیش از استاندارد اروپا (05/0 میکروگرم بر لیتر) بود. همچنین 32/52 درصد نمونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها در نیمه اول فصل زمستان با محدوده 5/0 تا 0/8 میکروگرم بر لیتر به آفلاتوکسین </span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR">M1</span></span><span class="matnasli1"><span> <span lang="FA">آلوده بوده و در 47/60 درصد از نمونه</span></span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های آلوده میزان میانگین آفلاتوکسین بیش از استاندارد اروپا (05/0 میکروگرم بر لیتر) بود. گونه</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های</span></span><span class="matnasli1"><em><span lang="FA" dir="LTR"> </span></em></span><span class="matnasli1"><em><span dir="LTR">(R. stolonifer) Rhizopus stolonifer</span></em></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">و</span></span><span class="matnasli1"><em><span dir="LTR">Aspergillus flavus</span></em></span><span class="matnasli1"><span> <span lang="FA">(</span></span></span><span class="matnasli1"><em><span dir="LTR">A. flavus</span></em></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">) و </span></span><span class="matnasli1"><em><span dir="LTR">A. clavatus) Aspergillus clavatus</span></em></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">) به طور مشترک در همه گاوداریهای مورد مطالعه بر روی خوراکهای دام یافت شد. حضور آفلاتوکسین در لبنیات یک مشکل بسیار جدی و مهم برای سلامت عمومی است، مخصوصاً نوزادان و کودکان که بیشترین مصرف</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">کننده این محصولات بشمار می</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">روند. برای کاهش میزان آفلاتوکسین در شیر، کنترل تغذیه دام</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">های شیرده که به نوعی از شیر آن</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">ها استفاده می</span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR"></span></span><span class="matnasli1"><span lang="FA">شود از لحاظ آلودگی به آفلاتوکسین </span></span><span class="matnasli1"><span dir="LTR">M1</span></span><span class="matnasli1"><span> <span lang="FA">باید مورد توجه قرار گیرد.</span></span></span>موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Chemical, microbiological and sensory changes in whole and gutted tigertooth croaker (Otolithes ruber) during ice storageتغییرات شیمیایی، میکروبی و حسی ماهی شوریده (Otolithes ruber) کامل و شکم خالی طی نگهداری در یخ155167113203FAآی ناز خدانظریاستادیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایرانپرستو پورعاشوریاستادیار، گروه شیلات، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20170118The effect of gutting on microbiological, chemical and sensory properties of tigertooth croaker (Otolithes ruber) stored under ice were studied. Psychrophilic, Entrobacteriaceae, lactic acid bacteria and H2S producing were higher in gutted fish compared to whole fish during ice storage. However, gutted fish was higher content of thiobarbituric acid, free fatty acid and total volatile nitrogen than whole fish. pH of whole and gutted tigertooth croaker did not show significant difference during ice storage period. Trimethylamin values of whole and gutted tigertooth croaker increased, reached final values of 16.00 mg TMA/ 100 g and 19.27 mg TMA/ 100 g in day 12. Results of sensory evaluation revealed that gutted has improved the sensory quality of the fish. Microbiological analysis revealed higher Psychrophilic, Entrobacteriaceae, lactic acid bacteria and H2S producing count in gutted fish.تاثیر تخلیه امعاء و احشا بر خواص میکروبی، شیمیایی و حسی ماهی شوریده (Otolithes ruber) ذخیره شده در یخ مورد مطالعه قرار گرفت. میزان بار باکتریایی سرمادوست، باکتری انتروباکتریاسه، باکتری اسید لاکتیک و باکتریهای تولیدکننده H2S ماهی شوریده شکم خالی بیشتر از ماهی کامل طی نگهداری در یخ بود. اگر چه، میزان تیوباربیتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد و بازهای ازته فرار ماهی کامل بیشتر از ماهی شکم خالی بود. pH ماهی شوریده کامل و شکم خالی طی دوره نگهداری در یخ تفاوت معنیداری نشان نداد. میزان تریمتیلآمین در ماهی شوریده کامل و شکم خالی افزایش یافت، در روز 12 میزان نهایی به ترتیب 00/16 میلیگرم تریمتیلآمین در 100 گرم و 27/19 میلی گرم تریمتیلآمین در 100 گرم رسید. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که تخلیه امعاء و احشا کیفیت حسی ماهی را بهبود میدهد (05/0>p). آنالیزهای میکروبی نشان داد که میزان بار باکتری سرمادوست، انتروباکتریاسه، باکتری اسید لاکتیک و باکتریهای تولیدکننده H2S در ماهی شکم خالی بیشتر بود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Assessment of the prevalence and risk factors for disorders of oral cavity in sheep and goats in south of Iranتعیین میزان شیوع و بررسی عوامل خطر ضایعات محوطه دهانی گوسفند و بز در جنوب ایران168181113204FAامیرسعید صمیمیگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0003-4568-6619بلال صادقیگروه بهداشت و مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0003-4568-6619جواد تاجیکگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانامین فیاضگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانJournal Article20161212Oral disorders can negatively influence the health and productive efficiency of livestock. This study was performed to evaluate the prevalence for soft tissue, jawbone and dental disorders of small ruminants in South of Iran and analyze the effect of risk factors including age, sex, species, breed, diet, herd size, herd management and diet on these disorders. Data were analyzed by 95% confidence interval for prevalence index of oral disorders. To evaluate the associations between suggested risk factors and oral disorders, univariate and multivariate logistic regression analyses were used. Based on our results, clinical disorders of tooth, jawbone and soft tissue were observed in 523 (39%), 123 (9.2%) and 81 (6%) subjects, respectively, of 1342 sheep and goats. Several factors including age, sex, herd management and diet were significantly associated with disorders of oral cavity in sheep and goats. The odds of oral diseases increased as the age of animals increased. Moreover, Pakistani goats were more likely than Saanen breed to develop oral disorders. In logistic regression analysis of dental disorder, females had 1.7 times higher risk than males. The odds of traditional herds and roughage diet were 3.5 and 2.5 times more than dairy herds and roughage-concentrate diets in tooth disorders, respectively. Therefore, it is important to inform the herders that choosing the proper breed and maintaining a young flock as well as good management and diet can decrease costs and improve economic efficiency.ضایعات محوطه دهانی یکی از مؤثرترین عوامل بر روی سلامت و راندمان تولید است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی شیوع این ضایعات شامل بیماریهای دندان، استخوانهای فک و بافتهای نرم، در بین نشخوارکنندگان کوچک در منطقه جنوب ایران و بررسی تاثیر عوامل خطر این دسته از بیماریها شامل سن، جنس، گونه، نژاد، جیره، اندازه و نحوه مدیریت دامپروریها است. شاخصهای بررسی میزان شیوع بیماریهای محوطه دهانی با دامنه اطمینان 95 درصد برآورد شد. برای بررسی ارتباط بین شیوع و عوامل خطر پیشنهاد شده، از روش رگرسیون لجستیک تک متغیره و چند متغیره استفاده گردید. نتایج ما نشان داد که از 1342 دام مورد بررسی بهترتیب 523 (39 درصد)، 123 (2/9 درصد) و 81 راس (شش درصد) دارای ضایعات بالینی دندانی، استخوانهای فک و بافتهای نرم هستند. از عوامل خطر مورد مطالعه بین جنس، نژادهای بز، گروههای سنی، مدیریت دامپروری و جیره با میزان شیوع، رابطه معنیداری داشت. شانس ابتلا به بیماریهای دندانی با افزایش سن نیز افزایش قابل توجهی نشان داد و در بز نژاد پاکستانی نسبت به نژاد سانن بیشتر بود. در بررسی لجستیک بیماریهای دندان، شانس ابتلا در جنس ماده نسبت به نر 7/1 برابر بود و در دامپروریهای با مدیریت سنتی و تغذیه با جیرههای علوفهی بهترتیب 5/3 و 5/2 برابر دامپروریهای با مدیریت صنعتی و جیرههای دانهی-علوفهی برآورد شد. در نظر گرفتن عوامل فوق از طریق آگاهسازی دامداران در جهت جوانسازی دامها، انتخاب نژاد مناسب و نظارت دقیق بر نحوه مدیریت و نوع جیره میتواند نقش عمدهی در کاهش هزینهها و افزایش بازدهی اقتصادی واحدهای دامپروری داشته باشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Evaluation of morphological characteristics of testis-epididymis and their relationship with epididymal sperm parameters of Lori Black goatبررسی ویژگیهای ریختشناسی بیضه و اپیدیدیم و ارتباط آنها با شاخصهای اسپرم اپیدیدیمی در بز سیاه لری182191113205FAطیبه بشارتدانشجوی کارشناسی ارشد اصلاح نژاد دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجمحمدرضا بحرینی بهزادیاستادیار ژنتیک و اصلاح دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجمهرداد معماراستادیار فیزیولوژی دام، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجJournal Article20170214This research aimed at finding, not only the relationship between testicle morphometric indices and epididymis but also is sperm features in the epididymis. For this purpose 53 pairs of Kohgilouye Va Boyerahmad native goat testicle in aged less than six months, 6 months to a year, one year to two years, two years to three years and three to four years collected from the Yasouj slaughterhouse and immediately transported to the laboratory. Then the morphometric feature of the testicles and epididymis and weight of these organs measured and then evaluate sperm characteristics, such as; concentration, active sperm precent, alive and normal, and examined the relationship of these feature with morphometric indicator. The results showed there is not a significant correlation between left and right testis weight with the percentage of the alive, dead and normal sperm. But there is significant correlation between the left and right testicular with sperms concentration. The weight, length, thickness, environment and width of left testicle were non-significantly higher than the right testicle. Also the weight, body length and tail length of right epididymis was more than left and the total length and head length of left epididymis was more than right. However the significant differences between left and right epididymis parameters were not observed at any age. The percentage of live sperm at the age of one to two years was higher than other age groups.هدف از انجام این پژوهش یافتن ارتباط بین ویژگیهای ریختشناسی بیضه و اپیدیدیم با شاخصهای اسپرم اپیدیدیمی بود. بدین منظور از 53 جفت بیضه بز سیاه لری استان کهگیلویه و بویراحمد در سنین کمتر از شش ماه، شش ماه تا یکسال، یک تا دو سال، دو تا سه سال و سه تا چهار سال استفاده شد. پس از ذبح حیوانات در کشتارگاه صنعتی یاسوج، بیضه آنها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شد. سپس ویژگیهای ریختشناسی بیضه و اپیدیدیم و همچنین وزن این اندامها اندازهگیری شده و پس از آن ارزیابی ویژگیهای اسپرم اپیدیدیمی شامل غلظت، درصد اسپرمهای جنبا، زنده و بهنجار و ارتباط این ویژگیها با شاخصهای ریختشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد همبستگی معنیداری بین وزن بیضههای چپ و راست با درصد اسپرمهای زنده، مرده، بهنجار وجود ندارد، اما همبستگی معنیداری بین محیط بیضه چپ و راست با غلظت اسپرمها وجود داشت (05/0>P). وزن، طول، ضخامت، محیط و عرض بیضه چپ از بیضه راست بیشتر بود ولی این تفاوت معنیدار نبود. همچنین وزن و طول بدنه و طول دم در اپیدیدیم راست نسبت به چپ بیشتر بوده و طول کل و طول سر در اپیدیدیم چپ نسبت به راست بیشتر بود. با این وجود تفاوت معنیداری بین پارامترهای اپیدیدیم چپ و راست در هر سن وجود نداشت. همچنین درصد اسپرمهای زنده در سن یک تا دو سالگی نسبت به سایر سنین بیشتر بود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Macroscopic and pathologic evaluation of cattle abomasal ulcers in Tabriz industrial slaughterhouseارزیابی ظاهری و آسیب شناختی زخمشیردان گاو در کشتارگاه صنعتی تبریز192202113206FAحمید اکبریگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانامیرعلی شهبازفرگروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانعبداله عراقی سورهگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه، ارومیه، ایرانحمیده حسن نژاددانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانمهسا زنگیشهدانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانمصطفی طاهریدانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20170217The aim of this study was to determine the frequency and histopathology of abomasal ulcers in the slaughtered cattle in Tabriz in 2015-2016. A total of 288 cattle (197 males, 91 females) were randomly selected to evaluate the abomasal ulcers during four seasons. The age, gender, location and type of ulcers were recorded. All types of ulcers that were observed in different abomasa were randomly selected for the histopathological examination. The data were analyzed using theChi-square test. In this study, 235 (%81.6) cattle had abomasal ulcer which all of them were type 1 ulcers, but the other type of abomasal ulcers were not observed. Among the type 1 ulcer, the frequency of type 1a (122 cases) was significantly more than the others. Also, the abomasal ulcers in summer were significantly higher than in other seasons. There was no significant relationship between age and abomasal ulcers, but a significant relationship was found between gender and abomasal ulcers. The odds of having an abomasal ulcer for female were 2.26 timeshigher than for male. The distribution of ulcers was differed in the various part of theabomasum and in the pylorus was observed more than others (P<0.05). In addition, the histopathological examination was done to confirm the presence of type 1 ulcers which was in accordance with macroscopic classification. The results of this study showed that a high percentage of cattle abomasa examined in this area has the type 1 abomasal ulcers.هدف از انجام این مطالعه، تعیین فراوانی و مطالعۀ آسیبشناختی انواع زخمهای شیردانی در گاوهای کشتار شده در تبریز در سالهای 95-94 بود. تعداد 288 رأس گاو (197 رأس نر و 91 رأس ماده) به صورت تصادفی برای ارزیابی زخم شیردان در طی چهار فصل مورد ارزیابی قرارگرفت. مشخصات دامها از نظر سن، جنس، محل و نوع زخمهای شیردان ثبت شد. از تمام انواع زخمهای مشاهده شده، تعدادی به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی آسیب شناختی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون مربع کای استفاده شد. در این بررسی، 235 رأس (6/81 درصد) گاو دارای زخم شیردان بودند که همگی از نوع یک بود ولی سایر انواع زخم شیردان مشاهده نشد. در بین زخمهای نوع یک، فراوانی زخم نوع 1a (122 مورد) به صورت معنیداری بیشتر از بقیه بود. همچنین، زخمهای شیردان در فصل تابستان به صورت معنیداری بیشتر از سایر فصول بود. بین سن و زخم شیردان ارتباط معنیداری یافت نشد ولی با جنس ارتباط معنیداری وجود داشت. احتمال وجود زخم شیردان در جنس ماده، 26/2 برابر بیشتر از جنس نر بود. نحوه توزیع زخمها در محلهای مختلف بافت شیردان متفاوت بود و در پیلور بیشتر از سایر نقاط دیده شد (05/0 >P). همچنین بررسی آسیبشناختی زخمهای شیردان برای تأیید وجود انواع زخمهای نوع یک انجام گردید که در تمامی موارد با طبقهبندی ظاهری مطابقت داشت. نتایج این مطالعه نشان داد که درصد بالایی از شیردانهای مورد بررسی در گاوهای این منطقه دارای زخم شیردان نوع یک هستند.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Concentration pattern of hexachlorocyclohexanes in kidney, muscle, fat and hair tissues of golden jackal, Canis aureusالگوی غلظت هگزاکلروسیکلوهگزانها در بافت های کلیه، عضله، چربی و موی شغال طلایی (Canis aureus)20320911321210.22092/vj.2017.113212FAحسن ملوندیاستادیار گروه علوم و مهندسی محیط زیست، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواریعباس اسماعیلی ساریاستاد گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسنادر بهرامی فردانشیار گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسسید محمود قاسمپوریاستادیار گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20170913In this study, the concentration of hexachlorocyclohexanes (HCHs) and their metabolites including, α-HCH, β–HCH and γ-HCH were determined in kidney, muscle, fat and hair tissues in 21 golden jackal (Canis aureus) from Mazandaran province. Analyses were carried out by Gas Chromatography-Electron Capture Detector (GC-ECD).The metabolite α-HCH showed the highest concentration (64%) in all tissues. The values obtained from the ratio of β-HCH/ΣHCH in all samples can indicate that the HCHs and Lindane pesticides have been recently used in the studied area. This study provides useful and basic information for carrying out similar studies on other mammals in Iran.در این تحقیق غلظت هگزاکلروسیکلوهگزانها (HCHs) و متابولیتهایش شامل α-HCH ،β–HCH و γ-HCH در بافتهای کلیه، عضله، چربی و موی از 21 قلاده شغال طلایی از استان مازندران بررسی شد. آنالیز با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی با گیرنده الکترون انجام شد. متابولیت α-HCH بیشترین غلظت (64 درصد) را در متابولیتهای (HCHs) در تمام بافتها داشت. مقادیر به دستآمده از نسبت β-HCH/ΣHCH در بافتها میتواند نشاندهنده این مطلب باشد که اخیراً در منطقه مورد مطالعه از آفتکشهای هگزاکلروسیکلوهگزان و لیندان استفاده شده است. این مطالعه اطلاعات مفید و پایهای را برای انجام تحقیقات مشابه بر روی سایر پستانداران ایران ارائه میدهد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Evaluation of serum concentration of cortisol, and the effects of age, sex and season in dromedary camels (Camelus dromedarius)بررسی غلظت سرمی کورتیزول و تأثیر سن، جنس و فصل بر روی آن در شتر یک کوهانه (Camelus dromedarius)21021511321310.22092/vj.2017.113213FAعلیرضا سازمندمرکز تحقیقات بیماریهای مشترک انسان و حیوان، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایرانجواد تاجیک (مرحوم)گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانآریا رسولیگروه مدیریت بهداشت دام، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز ،شیراز، ایرانسیدحسین حکمتی مقدمگروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایرانJournal Article20170913In this study the effects of season, sex and age on serum concentration of cortisol, and its correlation with age in 180 clinically healthy dromedary camels (146 males and 34 females) were evaluated. Serum concentration of cortisol had no significant difference between two sexes, and had also no significant correlation with the age. There was a marginally significant difference between summer and winter seasons in serum cortisol (p=0.06). In male camels, there was a significant relationship between serum cortisol and the age (r=– 0.146, p=0.08). No significant differences were detected for the serum cortisol between different age groups of camels. In camels up to 5 years of age, the serum cortisol showed a significant difference between summer and winter seasons(p=0.044). The current study showed that season, sex and age may affect the changes of serum cortisol in dromedary camels, and can be proposed as the probable cause of controversial findings regarding serum cortisol in previous studies.در این مطالعه تأثیرات فصل، جنس و سن بر روی غلظت سرمی کورتیزول و همبستگی آن با سن دامها در 180 شتر تک کوهانهی سالم (شامل 146 شتر نر و 34 شتر ماده) بررسی گردید. غلظت سرمی کورتیزول تفاوت معنیداری بین دو جنس نر و ماده نداشت و نیز همبستگی معنیداری با سن دامها نداشت. بین دو فصل تابستان و زمستان تفاوت نسبتاً معنیداری از نظر غلظت سرمی کورتیزول مشاهده گردید (06/0=p). در شترهای نر همبستگی نسبتاً معنیداری بین سن با غلظت سرمی کورتیزول وجود داشت (08/0=p ،146/0-=r). همچنین غلظت سرمی کورتیزول تفاوت معنیداری بین گروههای سنی مختلف شتر نداشت. در گروه سنی کمتر از پنج سال، غلظت کورتیزول سرم تفاوت معنیداری بین دو فصل تابستان و زمستان داشت (044/0>p). مطالعهی حاضر نشان داد که فصل، جنس و سن میتواند بر تغییرات کورتیزول سرم در شتر تککوهانه اثر داشته باشد و ممکن است علت نتایج متناقض گزارش شده در مطالعات قبلی دربارهی کورتیزول سرم در این گونه باشد و باید در مطالعات بعدی در این گونه مورد توجه قرار گیرد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Changes of serum concentrations of cortisol and thyroid hormones and their correlation during pregnancy, lactation and dry periods in Saanen goatsمطالعه تغییرات غلظت هورمونهای کورتیزول و تیروئیدی، و همبستگی بین آنها در طی دوره آبستنی، شیرواری و خشکی بز نژاد سانن216222113207FAامیرسعید صمیمیگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی
دانشگاه شهید باهنرکرمان، کرمان، ایران0000-0003-4568-6619سید مرتضی اقامیریگروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی
دانشگاه شهید باهنرکرمان، کرمان، ایران0000-0003-4568-6619Journal Article20170201The importance of serum concentrations of cortisol and thyroid hormones in metabolic process have been emphasized since old days. Aim of this study is to investigate the analysis of serum concentrations of cortisol and thyroid hormones and the correlation between them during lactation, pregnancy and dry periods in Saanen goats. A total of twenty female adult Saanen goats at age of 3 years with a body condition score of 3.5 (in the beginning of experiment) and average weight of 30.2±2.20 kg were selected. The animals were reared under the same management conditions and definite feeding program (according to their maintenance and physiologic demands). The whole duration of the study was divided into three periods including dry (non-pregnant) period, four-month single pregnancy (at the end of the fourth month) and lactating period. Serum concentrations of cortisol were increased and those of thyroid hormones were decreased significantly (p<0.05) during different periods (from dry period to pregnancy and pregnancy period to lactation). There was a significant negative correlation between serum concentrations of cortisol and thyroxin (T4) (p<0.05, r=-0.44) as well as between serum concentrations of cortisol and triiodothyronine (T3) (p<0.01, r=-0.88) in pregnancy period. There was no significant correlation between serum concentrations of cortisol and thyroid hormones during lactation period. These changes are not necessarily indicative of disease but may reflect the physiological status of animal. Serum concentrations of cortisol and thyroid hormones can be used as a marker to evaluate the metabolic status in various physiological conditions in dairy goats.اهمیت هورمونهای کورتیزول و تیروئیدی در روندهای متابولیسمی از دیرباز مورد تاکید قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، مطالعه تغییرات غلظت هورمونهای کورتیزول و تیروئیدی سرم، و همبستگی بین آنها در طی دوره آبستنی، شیرواری و خشکی در بز نژاد سانن است. برای انجام پژوهش حاضر از 20 راس بز ماده سه ساله (20/2±2/30 کیلوگرم) نژاد سانن با نمره وضعیت بدنی 5/3 (در زمان شروع آزمایش) استفاده شد. این دامها در شرایط مدیریتی یکسان و برنامه تغذیهای مشخص (متناسب با احتیاجات نگهداری و فیزیولوژیک هر دوره) نگهداری شدند. حیوانات در زمانهای خشکی (دو ماه قبل از آبستنی)، 4 ماه آبستنی تک قلو (اتمام ماه چهارم)، یک ماه پس از زایش (دوره شیرواری) تحت مطالعه قرار گرفتند. غلظت سرمی هورمون کورتیزول روند افزایشی و هورمونهای تیروئیدی روند کاهشی معنیداری در طی سه دوره مختلف مطالعه (از خشکی به آبستنی و از آبستنی به شیرواری) داشت (05/0>P). در دوره آبستنی، همبستگی منفی معنیداری بین غلظت هورمون کورتیزول با تیروکسین (05/0>P و ضریب همبستگی 44/0-) و غلظت هورمون کورتیزول با ترییدوتیرونین (01/0>P و ضریب همبستگی 88/0-) دیده شد. اما غلظت هورمون کورتیزول در زمان شیرواری، با سطح سرمی هورمونهای تیروئیدی همبستگی نداشت. هرچند این تغییرات نمیتواند نشاندهنده وجود بیماری باشد اما مقادیر غلظت هورمونهای کورتیزول و تیروئیدی ارائه شده، میتواند بهعنوان شاخصی بهمنظور ارزیابی وضعیت متابولیک در شرایط مختلف فیزیولوژیک بزهای نژاد شیری باشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Survey of effects of different levels of dietary macroalgae (Gracilaria pygmaea) on some hematological parameters Asian Sea bass (Lates calcarifer)بررسی اثرات سطوح مختلف ماکروجلبک جیره (Gracilaria pygmaea) بر برخی شاخص خونی ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer)223230113208FAنرجس تنگستانیدانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانوحید مرشدیاستادیار پژوهشکده خلیج فارس، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانمحمود نفیسی بهابادیدانشیار پژوهشکده خلیج فارس، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانمریم عضدیدانشجوی دکتری، دانشگاه شهیدچمران، کارشناس پژوهشی پژوهشکده خلیج فارس، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانآناهیتا فرهودیدانشجوی دکتری دانشکده شیلات، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایرانJournal Article20161221Almost 300 species of marine algae has been identified in south of Iran that they were classified in groups of red algae (Rhodophytes), brown algae (Phaeophytes) and green algae (Chlorophytes). Among seaweed, Gracilaria made due to high production and extraction of economic value such as agar, one of the most important algae. Graclaria algae are Gracilariaceae family and red algae (Rhodophyta) category. The aim of this study was to investigate the effect of algae powder as additives in the diet Grasilaria Asian Sea bass (Lates calcarifer) on hematological parameters were. For this purpose, 120 Asian sea bass fish with an average weight of 28 ± 8/1g in 4 treatments and 3 replications in twelve 300-liter fiberglass tanks (10 fish per tank) was divided. The treatments based on each of the four diets containing 0, 1.5, 2 and 2.5 percent algae powder Gracilaria per kg food was prepared. At the end of the experiment the fish tail vein stem collected blood samples and blood parameters were measured. The results of this study indicated that supplementation of the macroalgae didn’t influence the blood parameters including hemoglobin, hematocrit, white blood cells count and differential WBC counts in Asian sea bass.تقریبا 300 گونه از جلبکهای دریایی در جنوب ایران شناسایی شده است که در دستههای جلبک قرمز (Rhodophytes)، جلبک قهوهای (Phaeophytes) و جلبک سبز (Chlorophytes) طبقهبندی شدهاند در بین جلبکهای دریایی، جنس Gracilaria بدلیل تولیدات بالا و عصارههای با ارزش اقتصادی از جمله آگار، یکی از مهمترین جلبکها است. جلبک گراسیلاریا از خانواده گراسیلاریاسه (Gracilariaceae) و رده جلبکهای قرمز (Rhodophyta) است. هدف از این تحقیق بررسی اثر کاربرد پودر جلبک گراسیلاریا به صورت افزودنی در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی (Lates calcarifer) بر پارامترهای خونی بود. بدین منظور 120 قطعه ماهی سیباس آسیایی با میانگین وزنی 8/1±28 گرم به چهار تیمار و سه تکرار در 12 تانک فایبرگلاس 300 لیتری (10 عدد ماهی به ازای هر تانک) تقسیم شد. تیمارهای آزمایش بر اساس چهار جیره غذایی هریک به ترتیب حاوی 0، 1.5، 2 و 2.5 درصد پودر جلبک گراسیلاریا به ازا هر کیلوگرم غذا تهیه گردید. در پایان آزمایش از سیاهرگ ساقهی دمی ماهیان خونگیری انجام و شاخصهای خونی اندازهگیری شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن ماکروجلبک در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی بر روی فاکتورهای خونی ماهی شامل هموگلوبین، هماتوکریت، گلبولهای سفید و درصد افتراقی گلبولهای سفید تاثیر معنیداری ندارد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Effects of tetraploidization on hatching, survival, growth performance and proximate composition in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)تاثیر القای تتراپلوییدی بر تخم گشایی، بازماندگی، شاخصهای رشد و ترکیب بیوشیمیایی لاشه قزلآلایرنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)231240113209FAصمد بهرامی باباحیدریدانشجوی دکتری، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایرانسعید کیوان شکوهدانشیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا،
دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایرانسالار درافشاناستادیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی،
دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانسید علی جوهریاستادیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، ایرانJournal Article20170114The aim of this study was to assess the effects of Tetraploidy induction on survival, growth performance, body composition and fatty acids profile in rainbow trout. For this work, 8 female brood stock (1600±246 g) and 6 male brood stock (1393±186 g) with 4 years old mean age were used. Heat shock achieved 65 degree- hour after fertilization, for 10 min and in 28˚c. The results showed that the level of tetraploidization induction was 68.21±2% that determined via red blood cell measurement. The survival rates in tetraploid group were significantly (p<0.05) lower than those of diploid group. Growth performance was significantly higher in diploids as compared to triploids (p<0.05). Proximate compositions of fish including protein, fat and moisture content were affected by tetraploidization, compared to that of the diploids. The results showed that the survival rate in first development stage was decreased, as well as, the levels of saturated fatty acids decreased as an effect of tetraploid induction.هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر القای تتراپلوییدی در قزلآلای رنگینکمان بر بازماندگی، رشد، ویژگیهای لاشه و همچنین ترکیب اسیدهای چرب عضله میباشد. برای این کار از 8 مولد ماده با میانگین وزن 246±1600 گرم و 6 مولد نر با میانگین وزن 186±1393 گرم که از نظر سنی 4 ساله بودند استفاده شد. شوک دمایی 65 ساعت-درجه بعد از لقاح و به مدت 10 دقیقه و با دمای 28 درجه سانتیگراد اعمال شد. نتایج نشان داد درصد القای تتراپلوییدی به صورت میانگین 2±21/68 بود که با اندازهگیری گلبولهای قرمز مشخص شد. نرخ بازماندگی از مرحله لقاح تا چشمزدگی در گروه تحت شوک دیرهنگام برای القای تتراپلوییدی 20/1±33/67 بود که نسبت به گروه دیپلویید که 59/1±12/92 به طور معناداری کاهش یافت (05/0 > p). بازماندگی در مرحله چشمزدگی تا تخمگشایی در گروه تحت شوک 33/1±33/55 بود که نسبت به گروه دیپلویید که 45/0±10/98 به طور معناداری کاهش یافت (05/0 > p) از نظر شاخصهای رشد نظیر وزن نهایی و افزایش وزن در انتهای دوره آزمایش یعنی 38 روز بعد از شروع تغذیه فعال گروه تحت شوک به طور معناداری بهتر از گروه دیپلویید بود (05/0 > p). ترکیب بیوشیمیایی لاشه از نظر میزان پروتئین، چربی و رطوبت بین دو گروه تفاوت داشت (05/0 > p) نتایج این پژوهش نشان داد که در اثر شوک دیرهنگام القای تتراپلوییدی میزان بازماندگی در مراحل اولیه تکامل ماهی کاهش مییابد و همچنین میزان اسیدهای چرب اشباع کاهش مییابد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222A Study on Levels of Heavy Metals (Fe, Pb and Cr) in Muscle of Fenneropenaeus indicus in Jask and Strait of Hormuzبررسی مقادیر فلزات آهن، سرب و کروم در عضله میگوی سفید هندی (Fenneropenaeus indicus) جاسک و تنگه هرمز241247113210FAامین غلام حسینیبخش آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، شیرازپریا اکبریگروه شیلات دانشکده علوم دریایی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهارمحسن علیبخش آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، شیرازسیاووش سلطانیانبخش آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، شیرازوحیده تقدسیمرکز تحقیقات پاتوبیولوژی مولکولی شیراز، پاتوبیولوژی دکتر دانشبد، شیراز، ایرانمحمد سعید فریدونیبخش آبزیان دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز، شیرازJournal Article20160922Heavy metals can easily contaminate aquatic animals especially shrimps, which are one of the most valuable resources in the food chain of humans. The aim of this study was to evaluate the concentration of heavy metals (Fe, Cr and Pb) in the muscle tissue of Fenneropenaeus indicus in Jask and Strait of Hormuz and compare them with global standards. Thirty samples of Fenneropenaeus indicus were obtained in October 2015 from daily hunting of fishermen in Jask and Strait of Hormuz. Then the muscle tissues were washed and dried in oven at 65 °C for 74 hours. Following acid digestion, the measurement of heavy metals concentration was performed by Atomic absorption spectrometry. Results showed that there was a significant difference between Cr, Fe and Pb concentrations in shrimp muscle in Jask and Strait of Hormuz (P<0.05). The highest concentration of Cr (0.82± 0.07 mg/kg dry weight) and Pb (0.14± 0.08 mg/kg dry weigh) were observed in Jask and the highest concentration of Fe (6.29± 0.45 mg/kg dry weight) was observed in Strait of Hormuz. The results of this investigation showed that the concentration of heavy metals including Fe, Cr and Pb (except Cr metal in Jask) in the shrimp muscle were less than the amounts reported by WHO and so they were not risky for health. However, the concentration of Cr in shrimp muscle was more than the recommended consumption limit for the humans, and it needs to be controlled cautiously.فلزات سنگین بهراحتی میتوانند باعث آلودگی زیست محیطی آبزیان بهخصوص میگوها شوند که یکی از ارزشمندترین منابع در زنجیره غذایی انسانها محسوب میشوند. هدف از این مطالعه، بررسی غلظت فلزات سنگین (آهن، سرب و کروم) بافت عضله میگوی هندی (Fenneropenaeus indicus) در جاسک و تنگه هرمز و مقایسه آنها با استانداردهای جهانی میباشد. تعداد 60 نمونه میگوی هندی از صید روزانه صیادان جاسک و تنگه هرمز در آبان ماه 1394 تهیه شدند. پس از شست و شو، بافت خوراکی میگو جداسازی و در آون در دمای 65 درجه سانتیگراد بهمدت 74 ساعت خشک گردید. و پس از انجام عملیات هضم اسیدی، غلظت فلزات سنگین نمونهها بهوسیله دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین غلظت فلزات آهن و سرب و کروم بافت عضله میگو در جاسک و تنگه هرمز وجود داشت (05/0>P). بیشترین غلظت کروم و سرب بهترتیب 07/0± 82/0 و 08/0±14/0 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک در جاسک و بیشترین غلظت آهن (45/0± 29/6 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک) در تنگه هرمز مشاهده شد. نتیجه این بررسی نشان داد که غلظت فلزات سنگین آهن، کروم و سرب (به استثنای کروم در جاسک) در عضله میگو از استانداردهای گزارش شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) کمتر بوده و نگران کننده نمیباشد. هر چند میانگین غلظت کروم در عضله میگوی بندر جاسک از حداکثر مجاز برای مصارف انسانی بالاتر بوده و نیاز به بررسی و حساسیت بیشتری دارد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Antioxidative indices and liver histology of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fed diets containing nickel oxide nanoparticles and silymarinشاخصهای پاداکسندگی و بافتشناسی کبد ماهیان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) تغذیه شده با جیرههای غذایی حاوی نانوذره اکسید نیکل و سیلیمارین248259113211FAاحمد ایمانیاستادیار گروه شیلات و آبزیان دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهمزدک رازیاستادیار گروه علوم پایه دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیهنینا نازداردانش آموخته کارشناسی ارشد تکثیر و پرورش آبزیان،
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهشتاو حبیبیدانش آموخته کارشناسی ارشد تکثیر و پرورش آبزیان،
دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهاصغر زمانیاستادیار گروه فناوری نانو دانشکده علوم، دانشگاه ارومیهJournal Article20170104Recent nano-technological developments have resulted in outstanding industrial developments in one hand and aroused concerns regarding their discharge into water bodies and subsequent toxicity to aquatic lives in the other hand. This study evaluated the antioxidative indices and liver histology of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fed diets containing nickel oxide nanoparticles and silymarin. Therefore, 1200 fish (3.83±0.01g) were randomly allotted into 8 distinct treatments including control group and seven other experimental groups receiving various levels of dietary nickel oxide nanoparticles (0, 100 and 500 mg/kg feed) and silymarin (0 and 1 g/kg feed). The experiment lasted for 60 days with 3 respective replicates. Results showed that the total antioxidative capacity of various experimental groups did not significantly differ (P>0.05), whilst catalase showed significantly different levels of activity amongst various treatments (P≤0.05). Glutathione peroxidase did not show considerable differences among experimental groups, on the contrary superoxide dismutase had significantly different activities among treatments (P≤0.05). Histological examinations revealed that preventive and curative administration of nickel oxide nanoparticles did not have considerable positive effects on curbing pathological outcomes of nanoparticles on the tissue. However, to elucidate a comprehensive conclusion in this regard, further studies concerning various silymarin inclusion levels and exposure time are required.پیشرفتهای نانو فناورانه سال های اخیر از یک سو موجب تحولات صنعتی چشمگیری شده و از سوی دیگر نگرانیهایی را در ارتباط با احتمال ورود این مواد به محیطهای آبی و بروز مسمومیت در آبزیان موجب گردیده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی شاخصهای پاداکسندگی کبد و تغییرات بافت کبد در ماهی قزل آلای رنگین کمان تغذیه شده با نانوذره اکسید نیکل و سیلیمارین میباشد. برای این منظور تعداد 1200 قطعه ماهی (01/0±83/3 گرم) در هشت تیمار آزمایشی شامل گروه اول به عنوان تیمار شاهد و هفت تیمار دیگر به صورت ترکیبی از مقادیر مخلف نانوذره اکسید نیکل (0، 100 و 500 میلیگرم در هر کیلوگرم غذا) و سیلیمارین (صفر و یک گرم در هر کیلوگرم غذا) در زمانهای مختلف تقسیم گردیدند. هر تیمار در سه تکرار انجام شد و آزمایش به مدت 60 روز ادامه یافت. نتایج نشان داد که شاخص ظرفیت پاداکسندگی کل در گروههای مختلف تفاوت آماری نداشتند (05/0<P)، درحالیکه فعالیت آنزیم کاتالاز در گروههای مختلف از نظر آماری تفاوت قابل توجهی داشت (05/0 ≥P). با این وجود، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز گروههای مختلف تفاوتی با یکدیگر نداشت، اما فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز از نظر آماری میان گروههای مختلف آزمایشی تفاوت معنیداری نشان داد (05/0 ≥P). در بررسیهای بافتشناسی مشخص گردیدکه تجویز پیشگیرانه عصاره سیلیمارین و همچنین تجویز سیلیمارین همراه با نانوذره اکسید نیکل به عنوان ترکیب محافظتی قادر به مهار آسیبهای بافتی نانوذره نمیباشد. البته برای نتیجهگیری بهتر مطالعات بیشتری بویژه از نظر مقدار سیلیمارین مورد استفاده و مدت زمان آزمایش باید صورت پذیرد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540730420171222Molecular detection of avian infectious bronchitis serotypes in broiler chicken flocks with respiratory clinical signs in Guilan provinceردیابی مولکولی سویههای برونشیت عفونی طیور در گلههای گوشتی دارای علائم تنفسی در استان گیلان26026711334410.22092/vj.2017.111013.1322FAیداله اسدپوربخش تحقیقات دامپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، رشت، ایران.سهراب عاقبتیاداره کل دامپزشکی استان گیلان- مدیرکلفرشته زاهدیاداره کل دامپزشکی استان گیلان، رشت، ایرانابراهیم رحیم آبادیبخش تحقیقات دامپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، رشت، ایران.عبدالحمید شوشتریبخش تحقیق و تشخیص بیماریهای طیور، مؤسسه تحقیقات واکسن و سر م سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، کرج، ایران.Journal Article20170624Avian infectious bronchitis (IB) is caused by corona viruses. Infectious bronchitis virus (IBV) is a major cause of economic losses in poultry and can be involved in respiratory disease, nephritis, and both poor egg production and quality by reproductive tract infection. IBV has many serotypes that do not confer cross protection against each other. The aim of this study was conducted to detect IBV serotypes in broiler chicken farms of Guilan province were involveled with clinical signs respiratory disease. In the present study, tracheal and lung tissue samples were collected randomly from 28 broiler chicken farms with respiratory signs. Reverse Transcription Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) method was done after extraction of RNA virus from samples for diagnosis of IBV. 20 flocks (70%) out of 28 flocks were positive. Nested- PCR method was performed for detection of 3 serotypes of IBV (Mass, 793/B and D274) by using of specific primers. The results showed that 13samples (65%) belonged to Mass serotype, 7 samples(35%) to 793/B and both of Mass, 793/B serotypes were detected from 2 samples (10%), but in all of samples D274 serotype was not detected. In conclusion, for the best immunity against IB in broiler flocks of Guilan province, using of 2 serotypes (Mass, 793/B) in vaccination programs with biosecurity in farms are recommended.برونشیت عفونی طیور (IB) به وسیله کروناویروس ها ایجاد میشود. برونشیت یکی از عوامل مهم خسارت اقتصادی در طیور بوده که سبب درگیر شدن بیماریهای تنفسی ، نفریت و کاهش تولید و کیفیت تخم مرغ میشود. ویروس برونشیت دارای سروتیپهای متعددی بوده که ایمنی متقاطع در مقابل همدیگر ایجاد نمیکنند. هدف از این مطالعه ردیابی سروتیپهای ویروس برونشیت عفونی طیور در فارمهای گوشتی استان گیلان دارای علائم تنفسی بوده است. در مطالعه حاضر به طور تصادفی نمونههای نای و ریه 28 گله گوشتی که دارای علائم تنفسی بودند جمعآوری شد. آزمایش RT- PCR بعد از استخراج RNA ویروس از نمونهها جهت تشخیص برونشیت عفونی انجام شد. 20 گله (70درصد) از تعدادکل 28 گله گوشتی از نظر برونشیت عفونی تأیید شد. آزمایش Nested PCR جهت شناسائی سروتیپهای درگیر با استفاده از پرایمرهای اختصاصی سه سروتیپ Mass، ۱B/ ۷۹۳ و D274 انجام شد. نتایج نشان داد که 13 نمونه (65درصد) متعلق به سروتیپ Mass، 7 نمونه (35 درصد) به سروتیپ B/ ۷۹۳ و در 2 نمونه (10درصد) هر دو سروتیپ Mass و<br />B/ ۷۹۳ به طور توأمان ردیابی گردید امادر هیچ یک از نمونهها سروتیپ D274 شناسائی نشد. نتیجه اینکه به منظور وضعیت ایمنی بر علیه برونشیت در گلههای گوشتی استان گیلان، استفاده دو سروتیپ ماساچوست و B/ ۷۹۳ در برنامه واکسیناسیون و امنیت زیستی توصیه میشود.