موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922A review on schistosomiosis in sheep in Iranمروری بر شیستوزومیوزیس در گوسفندان ایران192410629310.22034/vj.2016.106293FAغلامرضا کریمیموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، کرج، بخش انگل شناسی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20151129Schistosoma turkestanicum from schistosoma genus and family Schistosomatidae is an important agent of parasitological infection in sheep. Schistosomiosis as one of the parasitic infections may give rise to serious problems in animal husbandry such as decrease in product of wool, milk, meat and other bestial products that finally lead to an economic detriment. This parasite has been reported from Russia, China, Turkestan (Kazakhstan, Kyrgyzstan, Turkmenistan, and Uzbekistan), Pakistan, Iraq, Turkey and Iran. Schistosomiosis, as one of the parasitic infections, may give rise to serious economic problems in animal husbandry. According to some reports, this infection is prevalent in North, some central and Southern parts of Iran. In this study, different studies about schistosomiosis infection were reviewed, present situation of infection was described and economic losses of the infection in sheep were argued. In addition, strengths and weaknesses, opportunities and threats related to the situation of schistosomiosis infection control were introduced. Finally strategies and plans for schistosomiosis infection control were described.شیستوزوما ترکستانیکم یکی از گونههای جنس شیستوزوما و از خانواده شیستوزوماتیده میباشد که موجب خسارات اقتصادی از جمله کاهش فراورده های دامی از قبیل توقف رشد، کاهش پشم، گوشت و وزن گوسفندان دامداری ها می شود. آلودگی به این انگل از ترکستان (کشورهای آسیای میانه شامل ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان)، روسیه، چین، مغولستان، پاکستان، عراق، ترکیه و ایران گزارش شده است. شیستوزومیوزیس یکی از بیماریهای انگلی میباشد که موجب خسارات اقتصادی در دامداریها میشود و طبق گزارشهای موجود این بیماری در شمال، بعضی از مناطق مرکزی و جنوب ایران شایع میباشد. در این مطالعه بعد از مرور مطالعات انجام شده در زمینه وضعیت آلودگی شیستوزوما، وضع کنونی آلودگی در کشور مشخص شده و بعد از اشاره به بعضی خسارات ناشی از آلودگی در گوسفندان، راههای کنترل اصولی بحث شده است. علاوه بر آن نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها در امر کنترل بیماری، معرفی و در نهایت راهکارهای پیشگیری، مبارزه و کنترل و برنامههای لازم ارائه شدهاند. <br />کلمات کلیدی: موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Histological and anatomical study of trachea of native partridges (Chukar chukar)مطالعه بافت شناسی و آناتومی نای در کبکهای بومی (چوکار چوکار)2910629110.22034/vj.2016.106291FAبهزاد مبینیگروه آموزشی علوم پایه دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکردJournal Article20150802This study was carried out in 8 female and 8 male twenty-week-old healthy native partridges. The birds were deeply anesthetized by ether inhalation and euthanized. After dissection, the position of trachea and related structures were studied then divided into cranial, middle and caudal portions. The following characteristics were studied by using stereomicroscope: the gross shape and numbers of tracheal rings, insertion of sternotrachealis muscles on trachea, complete or incomplete of rings, their shape in cross section and arrangement of the rings, annular ligaments and tracheal collapsibility. The specimens were taken from three portions and fixed in 10% neutral buffered formalin. Tissue sections stained with H&E and special stainings: Alcian blue, PAS, Foot’s, Verhoeff’s, and Masson’s trichrome. The tracheal rings in native partridges were complete and their shape varied and changed from elliptic cranially to circular manner caudally. They bounded by annular ligaments and are resistant against pressure. The numbers of rings were 102-114 and sternotrachealis muscles inserted between the 90-102th rings. The histology of trachea showed no significant differences according to sex and among various portions. The trachea was composed of tunica mucosa-submucosa, cartilagino-muscular and serosa. The epithelium was ciliated pseudostratified columnar contained simple alveolar mucous glands which reacted positively to alcian blue but negatively to PAS. The muscularis mucosa was absent. The loose propria-submucosa contained of all the connective fibers. Tunica cartilagino-muscular was composed of complete hyaline cartilaginous rings and striated muscles. Serosa was composed of loose tissue contained vessels, parasympathetic ganglia, adipose tissues and all the connective fibers.این تحقیق بر روی 8 جفت کبک نر و ماده سالم بومی در سن 20 هفته صورت گرفت. پرندگان با اتر بیهوش و به روش انسانی کشته شدند. پس از تشریح، موقعیت نای و ساختارهای مرتبط مشخص و به سه قسمت قدامی، میانی و خلفی تقسیم گردید. ویژگیهای نای شامل تعداد و شکل ظاهری حلقههای نایی، محل اتصال ماهیچه جناغی-نایی، کامل یا ناقص بودن حلقهها، مقطع عرضی و چیدمان آنها، وجود رباطهای حلقوی، میزان استحکام نای در برابر فشار با استریومیکروسکوپ بررسی شد. نمونههایی از سه قسمت جهت پایدارسازی به فرمالین بافر 10 درصد منتقل شدند. برشهای بافتی با هماتوکسیلین-ائوزین و رنگآمیزیهای اختصاصی آلسین بلو، پاس، فوت، ورهوف و ماسون تری کروم رنگآمیزی شد. حلقههای نایی در کبکهای بومی، کامل و از قدام به خلف از الگوی بیضی به گرد تغییر نمودند. آنها دارای رباطهای حلقوی بوده و در برابر فشار مقاوم هستند. تعداد آنها 102 تا 114 عدد و محل اتصال ماهیچه جناغی-نایی بین حلقه 90 تا 102 بود. ساختار بافتی نای بین قسمتها و جنسهای مختلف، تفاوت قابل توجهی نداشت و از طبقات مخاطی-زیرمخاطی، غضروفی-ماهیچهای و سروزی تشکیل شده بود. بافت پوششی، شبه مطبق استوانهای مژهدار است که دارای غدد موکوسی از نوع حبابی ساده بود. غدد در آلسین بلو، مثبت ولی در پاس، منفی بودند. ماهیچه مخاطی مشاهده نشد. پارین-زیرمخاط سست دارای همه رشتههای همبندی بود. طبقه غضروفی-ماهیچهای، از حلقههای کامل غضروف شفاف و ماهیچههای مخطط تشکیل شده است. سروز از بافت سست حاوی رگهای خونی، گانگلیون عصبی پاراسمپاتیکی، چربی و رشتههای همبند تشکیل شده بود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Antibacterial effects of Lactobacillus casei and Lactobacillus acidophilus on the Paenibacillus larvae causative agent of honeybee American foulbrood disease In vitroبررسی اثرات ضد باکتریائی باکتریهای Lactobacillus casei و Lactobacillus acidophilus روی باکتری Paenibacillus larvae عامل لوک آمریکائی زنبورعسل در شرایط آزمایشگاه253610629410.22034/vj.2016.106294FAمصطفی مرادیاستادیار موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، کرج، ایرانعبدالغفار اونقدانشیار گروه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی ارومیهJournal Article20151125In this survey antibacterial effects of Lactobacillus casei and Lactobacillus acidophilus against Painibacillus larvae, causative agent of honeybee American foulbrood disease, has investigated by Agar spot test, Well diffusion and Microdilution methods. In Agar spot test 107cfu/ml of Lactobacillus casei and Lactobacillus acidophilus made inhibition zone 45 and 40 mm around spots on the agar medium respectively. In the well diffusion method, 100 microliters of cell free supernatant (cfcs) of Lactobacillus casei and Lactobacillus acidophilus mede inhibition zone 40 and 30 mm around wells respectively, 50 microlitrs of L. casei and L. acidophilus supernatant mede inhibition zone 30 and 25 mm around wells respectively and 30 microlitrs of L. casei and L. acidophilus supernatant made inhibition zone 20 and 12 mm around wells respectively. In the microdulation method 103 -108cfu/ml concentrations of two lactobacillus inhibited P. lrvae growth completely, but 102 and 10 cfu/ml of two lactobacillus have not any effect on the P. larvae growth. The results of this study show that L. casei and L. acidophilus have antibacterial effects on the P. larvae, causative agant of the honeybee American foulbrood disease and can use as a safe remedy for treatment of this disease.در این بررسی با استفاده از روشهای Agar spot test و انتشار در چاهک و Microdilution اثرات ضد باکتریائی لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس روی باکتری پنی باسیلوس لاروا عامل لوک آمریکائی زنبورعسل مورد مطالعه قرار گرفت. در روش Agar spot test غلظت cfu/ml 107 باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد باکتری به قطر 45 میلی متر و 40 میلی متر علیه باکتری پنی باسیلوس لاروا گردیدند. در روش انتشار در چاهک، 100 میکرولیتر از مایع روئی عاری از سلول(cfcs)، باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد باکتری به قطر 40 و 30 میلی متر و 50 میکرولیتر مایع روئی باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد 30 و 25 میلی متر و 30 میکرولیتر مایع روئی باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد 20 و 12 میلیمتر شدند. در روش میکرودیلوشن غلظتهای cfu/ml 108 الی 103 هر دو باکتری اسید لاکتیک مانع از رشد باکتری پنیباسیلوس لاروا در غلظت cfu/ml 104 گردیدند. ولی هر دو باکتری در غلظت cfu/ml 102 تأثیری روی باکتری مذکور نداشتند. لذا غلظت cfu/ml 103 هر دو باکتری اسیدلاکتیک استفاده شده به عنوان حداقل غلظت مهار کننده رشد(MIC) و حداقل غلظت کشندگی(MBC) هر دو باکتری علیه باکتری پنیباسیلوس لاروا در نظر گرفته شدند. نتایج این بررسی نشان داد که باکتریهای لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس باعث مهار رشد باکتری پنی باسیلوس لاروا عامل بیماری لوک آمریکائی زنبورعسل در محیط کشت شده و با اثراتی که روی جوانه زدن اسپور باکتری مذکور و همچنین نابودی شکل رویشی آن میگردند میتوانند در صورت بی خطری آنها برای لاروهای زنبورعسل، به عنوان یکی از روشهای مبارزه با این بیماری در کلنیهای زنبورعسل مورد استفاده قرار گیرند.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Effect of different levels of bioherbal feed supplement (contains Foeniculum vulgare and Zingiber officinale powder) on growth, feed and carcase composition in Mugil cephalusاثر سطوح مختلف مکمل گیاهی بیوهربال (حاوی پودر زنجبیل و رازیانه) بررشد، تغذیه و ترکیب شیمیایی لاشه کفال ماهی101810629210.22034/vj.2016.106292FAپریا اکبریاستادیار گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانیوسف نگهداری جعفر بیگیدانش آموخته کارشناسی ارشد گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20151127This experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of bioherbal feed supplement on the growth performances, voluntary feed intake (VFI), protein efficiency ratio (PER), lipid efficiency ratio (LER), protein productive value (PPV) , lipid productive value (LPV) and body composition of Mugil cephalus for 62 days. This study was conducted in a completely randomized design with 450 of grey mullet larvae (with average weight of 0.72±0.01g) in 5 treatments and 3 replicates (n=30 in each replicate) and included: control group without using bioherbal, other groups including: treatment 2, 3, 4 and 5. The amounts of this herbal supplement were 5, 10, 15 and 20 g/kg food. The results showed that at the end of experiment, the highest FW, DGR, VFI, PER, PPV, LER and crude protein were observed in the diet containing 15 g /kg bioherbal supplement in all of these parameters. Furthermore treatment 4 (15 g/kg) showed a significant difference compared with control treatment (P<0.05). Finally, the present results suggest that diet containing 15 g/kg bioherbal supplement (ginger and fennel powder) could improve growth, feed performances and carcase quality of Mugil cephalus larvae.تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مکمل گیاهی بیوهربال (پودر زنجبیل و رازیانه) بر شاخصهای رشد (وزن نهایی و میزان رشد روزانه)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی، بازده مصرف پروتئین، بازده مصرف چربی، بازده تولید پروتئین و بازده تولید چربی) و ترکیب بدن (میزان پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) ماهی کفال خاکستری به مدت 62 روز صورت گرفت. تعداد 450 قطعه لارو کفال ماهی با میانگین وزنی g 01/0±72/0 در طرح آماری کاملاً تصادفی با 5 تیمار آزمایشی و 3 تکرار ( با تعداد 30 قطعه در هر تکرار) که شامل تیمار آزمایشی شاهد (بدون استفاده از بیوهربال) و در تیمارهای آزمایشی 2، 3، 4 و 5 میزان استفاده از این مکمل گیاهی به ترتیب g/kg 5، 10، 15 و 20 غذا بود مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین وزن نهایی، میزان رشد روزانه، میزان غذای دریافتی، بازده مصرف و تولید پروتئین، بازده مصرف چربی و میزان پروتئین لاشه در تیمار حاوی g/kg 15مکمل گیاهی مشاهده شد.که با تیمار شاهد دارای تفاوت معنیدار بود (05/0>P). در مجموع بر اساس نتایج، افزودن g/kg 15 مکمل گیاهی (زنجبیل و رازیانه) به جیره غذایی ماهی کفال خاکستری به منظور بهبود شاخصهای رشد، تغذیه و کیفیت لاشه در این ماهی پیشنهاد می شود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Geographical and seasonal distribution of Varroa destructor in honey bee (Apis mellifera) of East Azarbaijan Province, Iran: in a period of one year (2014-2013)توزیع جغرافیایی و فصلی واروآ دسترکتور در زنبور عسل (آپیس ملیفرا) در استان آذربایجان شرقی : دوره یک ساله 1393-1392374310629510.22034/vj.2016.106295FAکیخسرو سرهنگ زادهکارشناس ارشد انگل شناسی، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانمحمد یخچالیاستاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20151124Honey bee ectoparasites infestations may affect the insect and causes the population reduction, particularly, in Iranian apiculture system. The present study was aimed to determine frequency, seasonal and geographical distribution of ectoparasites in apiaries of East Azarbaijan Province, Iran, over one year (2013-2014). A total of 960 beehives of 146 apiaries from 44 villages of 12 municipalities in north, center and south parts of the region were sampled using random cluster sampling method. The honey bees and larvae in each cell of beehive were investigated for Varroa infestation. Tracheal infection of honey bees with Acarapis woodi was also examined. A total number of 100 honeybees from each hive were investigated for Braulea coeca infestation. The overall prevalence of Varroa destructor was 55.1%. Of those, 340 honey bees (35.4%) and 190 bee larvae (19.7%) were infested with Varroa destructor. The highest infestation and lowest was found in honey bees and bee larvae in autumn (54.5%) and spring (37%), respectively. There was no significant difference between frequency of infestation and seasons. While larval infestation was significantly higher in summer. The highest infestation of honey bees (41.2%) and bee larvae (25.6%) was respectively found in north (31.5%) and south (15%) parts of the region. Honey bee infestation with Acarapis woodi and Braulea coeca was not detected in the examined apiaries. From the results of this work, it was concluded that Varroa destructor mite is a prevalent ectoparasite in apiaries of East Azarbaijan Province which may have economic importance.آلودگی زنبور عسل به بندپایان انگل خارجی می تواند با تاثیر بر این حشره مفید موجب کاهش جمعیت آن در زنبورستان های ایران گردد. این مطالعه برای تعیین فراوانی، تنوع گونه ای، توزیع فصلی و جغرافیایی بندپایان انگل زنبور عسل در زنبورستان های استان آذربایجان شرقی در طی یک سال (1393-1392) انجام گردید. از 960 کندو ثابت در 146 زنبورستان در شمال، مرکز و جنوب آذربایجان شرقی به روش تصادفی خوشه ای نمونه برداری گردید. برای جدا سازی جرب واروآ، از زنبور بالغ و نوزاد داخل حجره های هر کندو نمونه برداری شد. تراشه های زنبورهای بالغ نیز از نظر آلودگی به جرب آکاراپیس وودی بررسی گردیدند. از هر کندو 100 عدد زنبور کارگر و بالغ برای جدا کردن مگس برولا سوئکا بررسی شدند. شیوع کلی واروآ دسترکتور 1/55% بود. بیشترین فراوانی آلودگی زنبوران بالغ به واروآ دسترکتور در فصل پائیز (5/54%) و کمترین فراوانی آلودگی در فصل بهار (8/25%) بود. بیشترین و کمترین فراوانی آلودگی نوزاد زنبور به ترتیب در فصل بهار (37%) و زمستان (0%) بود. مطالعه توزیع جغرافیایی آلودگی به ترتیب بیانگر حضور بیشترین و کمترین آلودگی به جرب واروآ دسترکتور در زنبور بالغ (2/41%) از شمال (5/31%) و زنبور نوزاد (6/25%) از جنوب (15%) استان آذربایجان شرقی بود. آلودگی جرب آکاراپیس وودی و مگس برولا سوئکا در زنبورستان های تحت مطالعه مشاهده نشد. نتایج این تحقیق بیانگر حضور فعال آلودگی جرب واروآ دسترکتور در اغلب کندوهای زنبورستان های تابعه شهرستان های مختلف استان آذربایجان شرقی بود که از نظر اقتصادی حائز اهمیت است.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Accumulation and distribution of dichlorodiphenyltrichloroethane and its metabolites in various tissues of golden jackal, Canis aureusتجمع و توزیع دیکلرو دی فنیل تریکلرواتان و مشتقات آن در بافتهای مختلف شغال طلایی (Canis aureus)445010629610.22034/vj.2016.106296FAحسن ملوندیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، سبزوارعباس اسماعیلی ساریعضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرسنادر بهرامی فرعضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرسسید محمود قاسمپوریعضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرسمرتضی داودیدانشجوی دکترای محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20150601In this study, the concentration of dichlorodiphenyltrichloroethane (DDT) and its metabolites including, o,p'-DDE, p,p'-DDE, o,p'-DDD, p,p'-DDD, o,p'-DDT and p,p'-DDT were determined in liver, kidney, muscle, fat and hair tissues in 21 golden jackal (Canis aureus) from Mazandaran province. Analyses were carried out by Gas Chromatography - Electron Capture Detector (GC-ECD). The metabolite o, p'-DDE showed the highest concentration (83%) in all tissues. DDE/DDT ratios showed that DDTs have not recently been used in the area. Generally lower concentration of DDTs is not enough to cause harmful effects in animals. This investigation may be a basis for future studies on other mammals in Iran.در این تحقیق غلظت دیکلرو دیفنیل تری کلرو اتان و متابولیتهایش (DDTs) شامل o,p'-DDE، p,p'-DDE، o,p'-DDD، p,p'-DDD، o,p'-DDT وp,p'-DDT در بافت های کلیه، عضله، چربی و موی از 21 قلاده شغال طلایی از استان مازندران بررسی شد. آنالیز با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی با گیرنده الکترون انجام شد. متابولیت o,p'-DDE بیشترین غلظت (%83) را در بین متابو لیتهای DDTs در تمام بافتها نشان داد. نسبت DDE/DDT در بافتها نشان دهنده این بود که اخیراً در منطقه از DDT استفاده نشده است. به طور کلی غلظت ترکیبات DDTs پایینتر از حدی بود که باعث اثرات مخرب بر حیوانات شود. این تحقیق پایهای برای انجام تحقیقات آتی بر روی سایر پستانداران در ایران میباشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Experimental study of the effect of metformin on corneal burn ulcer healing in rabbitمطالعه تجربی اثر متفورمین روی زخم سوختگی قرنیه در خرگوش11011710643810.22034/vj.2016.106438FAاحمد اصغریگروه جراحی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانسیده بهاره هاشم زاده همایونیدانش آموخته دکترای حرفهای دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانپژمان مرتضویگروه پاتوبیولوژی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانعلیرضا جهاندیدهگروه جراحی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20160107This study was conducted to examine the effect of metformin on corneal burn wound healing in rabbit. In this study, 20 adult healthy male New Zealand rabbits were used with an average weight of 2.5-3 kg. After general anesthesia, corneal ulcer in the left eye of the all animals was induced. After returning from anesthesia, the rabbits were randomly divided into 4 groups of 5 numbers. Then the first group was gavaged with 50 mg/kg of metformin, the second group with 100 mg/kg and the third group with 200 mg/kg while the fourth group was gavaged with water for 21 days. In the day 21 after making a corneal ulcer, tissue samples were taken and evaluated histopathologically. According to the pathological results, the vascularization, inflammation and edema of matrix of cornea significantly diminished while the epithelium of cornea increased in metformin-treated rabbits compared to control group (P<0.05). Also, administration of metformin significantly improved the natural structure of cornea collagen fibers (P<0.05). Based on the results, it seems metformin has favorable effect on the healing process in rabbit’s corneal ulcer.این تحقیق به منظور مطالعه تجربی اثر متفورمین بر روی ترمیم زخم سوختگی قرنیه در خرگوش انجام گرفت. در این تحقیق از 20 سر خرگوش نیوزلندی نر بالغ با میانگین وزنی 3-5/2 کیلوگرم سالم استفاده شد. بعد از بیهوشی عمومی، زخم قرنیه در چشم چپ تمام حیوانات ایجاد شد. بعد از برگشت از بیهوشی، خرگوشها به 4 گروه 5 تایی تقسیم شدند. سپس در گروه اول متفورمین mg/kg 50 گاواژ شد، در گروه دوم متفورمین mg/kg 100، در گروه سوم متفورمین mg/kg 200 و در گروه چهارم آب مقطر تا 21 روز بعد از ایجاد زخم قرنیه روزانه گاواژ شد. 21 روز بعد از ایجاد سوختگی قرنیه، نمونههای بافتی از محل زخم اخذ و تحت بررسی آسیبشناسی بافتی قرار گرفتند. با توجه به مطالعات آسیبشناختی عروقزایی، میزان التهاب و ادم بستره قرنیه در خرگوشهای تحت درمان با متفورمین در مقایسه با گروه شاهد بطور معنیداری کاهش اما لایههای بافت پوششی قرنیه افزایش یافته بود (05/0 >p). همچنین استفاده از متفورمین موجب بهبود نظم طبیعی رشتههای کلاژن قرنیه شد (05/0 >p). براساس نتایج به دست آمده به نظر میرسد که متفورمین اثرات مناسب و قابل قبولی بر روند التیام بخشی و ترمیم زخم قرنیه خرگوش داشته باشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Study of honeybee colonies Mycoflora in West Azarbaijanبررسی فلور قارچی کلنیهای زنبورعسل استان آذربایجان غربی515910629710.22034/vj.2016.106297FAمصطفی مرادیعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربیمجتبی محرمیعضو هیئت علمی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی کرجJournal Article20151210In this study that its main goal is identification of honeybee colonies mycoflora in West Azarbaijan province, 2000 samples of adult bee (500 samples), larvae and pupae (500 samples), pollen (500 samples) and honey (500 samples), randomly collected of apiaries in 1384-1389. After preparing and culturing of samples in SDA media, many different fungi and yeasts isolated. During three seasons of sampling, 357 samples of Adult bee (71.4 %), 353 samples of larvae and pupae (70.6 %), 459 samples of pollen (91.8 %) and 364 samples of honey (72.8 %) were contaminated with different fungi and yeasts. Main fungi and yeasts that identified and their percent were: Aternaria spp. 2.9%, Aspergillus. fl (4.5%), Aspergillus fumigatus (4.55%), Aspergillus niger (13%), Aspergillus spp. (0.1%), Cladosporium spp. 0.65%, Helmetosporiun spp. 3.9%, Mucor spp. 7.65%, Paecilomyces spp. 0.8%, Penicillium spp. (12.15%), Rhizopus spp. (0.4%), Scopolariupsis spp. (0.9%), Sepdonium spp. (0.3%), Stemphylium spp. (0.9%), Yeasts (58.05%). <br />This study shows that honey bee colonies can be contaminated with many fungi and yeasts that much of them are pathogenic for human. In other hand, most of those fungi can produce different mycotoxines and metabolites that are harmful for honeybee products consumers.در این بررسی که هدف اصلی آن شناسائی فلور قارچی کلنی های زنبورعسل استان آذربایجان غربی بوده است، طی سالهای 1384 الی1389 از تعدادی از کلنی های زنبورعسل این استان بالغ بر 2000 نمونه شامل زنبور بالغ، لارو و شفیره، گرده گل و عسل در شرایط تمیز ودر ظروف نمونه برداری پلاستیکی جمع آوری و در کنار یخ به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ها بعد از آماده سازی، بطور جداگانه در محیط کشت سابرودگستروز آگار کشت شده و در دمای 25 درجه ساتتی گراد قرار داده شدند و تا 10 روز بعد از کشت نمونه ها، قارچها و مخمرهای مختلف موجود در آنها شناسائی وثبت گردیدند. در طول سه فصل نمونه برداری از 500 نمونه زنبوربالغ 357 مورد(4/71 درصد) و از 500 نمونه لارو و شفیره 353 مورد(6/70 درصد) و از 500 نمونه گرده گل 459 مورد(8/91 درصد) و از 500 نمونه عسل 364 مورد(8/72 درصد) آلوده به قارچها و مخمرهای مختلف بوده اند. قارچها و مخمرهای جداسازی شده و میزان حضور آنها در نمونه ها عبارتند از: مخمرها(29 درصد)، پنی سیلیوم(12 درصد)، موکور(8 درصد)، هلمنتوسپوریوم( 4 درصد)، آلترناریا(3 درصد)، کلادوسپوریوم( 5/2 درصد)، پسیلومایسس( 1/1 درصد)، اسکوپولاریویسیس(1 درصد)، رایزوپوس( 8/ درصد)، استمفیلیوم(8/ درصد) و سپتونیوم(3/ درصد). این نتایج نشان می دهد که انواع قارچها ومخمرها با میزان نسبتاً زیادی درکلنی های زنبور عسل وجود دارند که در صورت عدم رعایت بهداشت کلنی های زنبورعسل و عدم دقت در استحصال و نگهداری فراورده های آن، می توانند به عنوان یکی از عوامل بروز عوارض در زنبورعسل و کاهش کیفیت فراورده های آن و همچنین مخاطراتی در مصرف کنندگان فراورده های زنبورعسل تلقی شوندکه البته میزان تأثیر این عوامل در بروز این مشکلات نیازمند بررسیهای بیشتری است.<br /><br />موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922An investigation on the effect of Naloxone on histomorphometrical change of testis induced by morphine administration in male Wistar rats.بررسی اثرات نالوکسان بر تغییرات هیستولوژیک و مورفومتریک بیضه در اثر تجویز مورفین در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار606610629810.22034/vj.2016.106298FAآرش اسفندیاریاستادیار گروه علوم پایه دامپزشکی، واحد کازرون ،دانشگاه آزاد اسلامی ، کازرون، ایرانحسین بازدارفارغالتحصیل دکترای عمومی دامپزشکی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایرانJournal Article20140501<br />The aim of this study was to investigate the effect of Naloxone on histomorphometrical change of testis induced by morphine administration in male wistar rats. Fifteen male wistar rats divided into three groups : 1- control group. 2- Morphine experimental group (IP received 5 mg/kg morphine for 30 days). 3- Morphine-naloxone experimental group (IP received 5 mg/kg morphine for 30 days and one dose IP received 2mg/kg Naloxone at 30th day). Ten days after the end of experiment the specimens were obtained at 40th . Results showed that the thickness of the wall of seminiferous tubule, and the weight of testis, in morphine experimental group significantly decreased (p ≤ 0.05). Also, the number of the spermatogenic cells in the seminiferous tubule were decreased in morphine experimental group. In addition, the thickness of the wall of seminiferous tubule, the weight of testis and the number of the spermatogenic cells were increased in morphine-naloxone experimental group compared with morphine experimental group but the number of the spermatogenic cells increased in morphine-naloxone experimental group with no significant difference in comparison with morphine experimental group (0.05 ≤ P). It is concluded that morphine decreased the sexual activity, the number of spermatogenic cells, the thickness of seminiferous tubule, and the weight of testis but Naloxone can improve this decrement.هدف از این مطالعه بررسی اثر مورفین و نالوکسان بر روی تغییرات هیستومورفومتریک بیضه موشهای صحرایی نر نژاد ویستار بود. 15 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه تقسیم شدند : 1- گروه کنترل. 2- گروه آزمایشی مورفین (مورفین به میزان5 میلی گرم بر کیلوگرم برای 30 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند). 3- گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان (مورفین به میزان5 میلیگرم بر کیلوگرم برای 30 روز به صورت داخل صفاقی و در روز 30 یک دوز نالوکسان به میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت کردند. ده روز بعد از پایان آزمایش، نمونهها در روز چهل گرفته شد. نتایج نشان داد که ضخامت دیواره لولههای اسپرمساز و وزن بیضهها در گروه آزمایشی مورفین کاهش معنیداری داشته است (05/0 ≥ p). هم چنین، تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین کاهش یافته بود. بعلاوه، ضخامت دیواره لولههای اسپرمساز، وزن بیضهها و تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان نسبت به گروه آزمایشی مورفین افزایش یافته بود، اما افزایش تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان نسبت به گروه آزمایشی مورفین فاقد اختلاف معنیدار بود (05/0 ≤ p). به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که مورفین میتواند فعالیت جنسی، تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک، ضخامت دیواره لولههای اسپرم ساز و وزن بیضهها را کاهش دهد اما نالوکسان میتواند این کاهش را بهبود بخشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Effect of food deprivation on the survival rate of broiler cockerels after stereotactic brain surgeryاثر محرومیت غذایی بر زندهمانی جوجههای گوشتی بعد از عمل جراحی مغز استریوتاکسیک677210629910.22034/vj.2016.106299FAفرشید حمیدیبخش فیزیولوژی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5433-3826مرتضی زنده دلبخش فیزیولوژی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20151028Stereotactic brain surgery is often used in different types of animal research and basic studies. One of its most application is to target specific sites of the brain for direct injecting of pharmacological agents which otherwise may not be able to cross the blood-brain barrier. Because of that the present study was designed to examine the effect of food deprivation (FD) before the surgery on the survival rate in 4 experimental groups of broiler cockerels. Chickens were reared with continuous lighting until 3 weeks age. At three weeks of age, a guide cannula was stereotaxically implanted into the right lateral ventricle of each bird. In group 1, birds had free access to feed during the experimental period. In groups 2, 3 and 4; chickens had 3, 6 and 12 hours of FD before the surgery, respectively. The Data were analyzed by two-way ANOVA in SPSS software. Our results showed that FD can decrease the incidence of mortality in broiler cockerels after stereotactic surgery (P<0.05). The best time of FD was 6 hours prior to surgery, and an increase of FD from six to twelve showed the same effect on the bird's survival rate. Based on the results of the current study, off–feed 6 hours prior to the stereotactic brain surgery is suggested in broiler chickens.عمل جراحی استریوتاکسیک مغز اغلب برای کمک به انواع مختلف مطالعات پژوهشی حیوانی و پایه به کار میرود. از این عمل، بهخصوص برای دسترسی به محلهای هدف مشخص و تزریق مستقیم مواد دارویی که قادر به عبور از سد خونی مغزی نیستند استفاده میشود. لذا، تحقیق حاضر جهت آزمودن تاثیر محرومیت غذایی اعمال شده قبل از عمل جراحی استریوتاکسیک، بر زندهمانی جوجههای گوشتی در پایان جراحی در 4 گروه آزمایشی طراحی شد. جوجهها با نور پیوسته تا سن سه هفتگی پرورش داده شدند. در سه هفتگی، کانول راهنما از طریق جراحی استرئوتاکسیک در بطن جانبی راست مغز جوجهها جا دادهشد. در گروه آزمایشی 1، خوراک بصورت آزاد در اختیار جوجهها بود. در گروههای آزمایشی 2 ، 3 و 4 به ترتیب جوجهها تحت سه، شش و دوازده ساعت محرومیت غذایی قبل از عمل جراحی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت.یافتههای ما نشان داد که محرومیت غذایی میتواند وقوع مرگ در جراحی استریوتاکسیک را کاهش دهد (05/0 > p). مناسبترین زمان محرومیت دسترسی به خوراک قبل از عمل جراحی 6 ساعت بود و افزایش این زمان از 6 ساعت به دوازده ساعت، تاثیر مشابهی بر زندهمانی جوجههای گوشتی تحت جراحی داشت. بنابراین، بر اساس نتایج این آزمایش، محرومیت دسترسی به خوراک6 ساعت قبل از شروع عمل جراحی استریوتاکسیک مغز در جوجهها پیشنهاد میشود.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922The first report of oral myiasis caused by Lucilia sericata (Diptera: Calliphoridae) in the goat from Kerman, Iranچکیده گزارش میاز محوطه دهانی ناشی از Lucilia sericata (Diptera: Calliphoridae) در یک راس بز در استان کرمان737610630010.22034/vj.2016.106300FAامیر سعید صمیمیاستادیار گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان0000-0003-4568-6619سعیدرضا نورالهی فرددانشیار گروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانجواد خدریدانشجوی دوره دکتری تخصصی انگل شناسی دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانحیدر خلیلیدانشجوی دوره دکتری تخصصی بیماری های داخلی دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی،
دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانJournal Article20151109Lucilia sericata is one of the facultative parasites which cause myiasis in animals and rarely in humans as an ectoparasite. Infestation in humans and domestic herbivorous animals occurs in wounds which was causes itching and inflammation. We report on a 4-year-old goat from Kerman, with signs of anorexia, progressive emaciation, decreasing mental clearness, and coma. From the wounds of her oral cavity, many live larvae were removed. The larvae proved to be L. sericata. This present report is the first report of oral myasis with osteolysis caused by L. sericata in goat.Lucilia sericata یکی از انگلهای خارجی اختیاری است که میتواند باعث میاز در دامها و ندرتا در انسان بشوند. عفونت در انسان و دامهای علفخوار در محل زخمها اتفاق میافتد که میتواند منجر به خارش و التهاب محل ضایعه بشود. گزارش حاضر در رابطه با یک راس بز چهار ساله با علائم بیاشتهایی، لاغری پیشرونده، کاهش هوشیاری و کما بوده که تعداد بسیار زیادی لارو زنده مگس L. sericata از زخم های موجود در محوطه دهانی جدا شدند. این گزارش اولین گزارش از میاز محوطه دهانی به همراه لیز استخوان توسط مگس L. sericata در بز میباشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Study of camel and goat Sarcocystis by electron microscopic and PCR- RFLPبررسی سارکوسیستیس در شتر و بز با میکروسکوپ الکترونی و PCR- RLFP778410630110.22034/vj.2016.106301FAمحمد اسلام پناهبخش آسیب شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیغلامرضا معتمدیبخش انگل شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیعبدالحسین دلیمیبخش انگل شناسی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرسعباس نوریبخش میکروسکوپ الکترونی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی0000-0003-3374-6979غلامرضا حبیبیبخش تک یاخته شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیخسرو آقایی پوربخش بیوتکنولوژی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیمحیالدین نیرومندبخش تحقیق و تولید واکسن های هوازی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیJournal Article20160420Sarcocystis is one of the largest genera of the protozoan phylum apicomplexa, order sporozoa. It is one of the most prevalent parasites in domestic and wild animals, and is a worldwide distributed parasite. Certain species also infect humans, therefore it has economic and public health importance as a zoonosis. Diagnosis of Sarcocystis in camels and goats with Electron microscopy and PCR- RFLP methods and discriminating of different species of Sarcocystis in different hosts was carried out. 166 small pieces of tissues were collected from freshly slaughtered camels and goats by squash and trypsin digestion techniques were applied for the detection of the cysts. The infected organs fixed in glutaraldehyd and frozen at -20 until use for ultrastracturtural and molecular study, respectively. In this study no macrocyst were found in the samples of camels. In camels only microcysts were observed. The cysts in the goats may be probably S.moulei species. But to verify this statement needs more investigation. The results of this study will be helpful in discriminating of different species of Sarcocystis in different hosts. Based on ultrastructural cyst wall and molecular information of DNA sequences in goat, fat and thin macrocysts represent one species.سارکوسیستیس یکی از بزرگترین گونههای تکیاخته در شاخه اپی کمپلکسا و رده اسپوروزوآ میباشد. سارکوسیستیس یکی از شایعترین انگلهای تک یاختهای در حیوانات اهلی و وحشی است که گسترش جهانی دارد. بعضی از گونههای آن باعث آلودگی انسان میشود. در نتیجه این انگل از نظر دامپزشکی و پزشکی( زئونوز) دارای اهمیت میباشد. این مطالعه با هدف شناسائی میکروکیست و ماکروکیست گونههای سارکوسیستیس در اندامهای مورد نظر شتر و بزهای ذبح شده در کشتارگاه با استفاده از روشهای میکروسکوپ الکترونی و RFLP- PCR انجام گرفت. 166 نمونه بافتی تازه از شتر و بز کشتار شده جمعآوری و به کمک روشهای مهری و هضمی، آلوده و غیرآلوده بودن آنها تائید شد. نمونههای مثبت در ظرف حاوی سرم فیزیولوژی شسته و برای بررسی ساختار فراریزبینی دیواره کیستها؛ آنها را در گلوتارآلدئید 4% و جهت بررسی مولکولی تا زمان استفاده در دمای 20- قرار داده شدند. در این مطالعه نشان داده شده که شتر فقط به میکروکیست آلوده میشود و همگی یک گونه(سارکوسیستیس کملی) میباشند. در بز با توجه به توالیهای به دست آمده در کیستهای کوچک و بزرگ مشخص گردید که تشابه آن با سارکوسیستیس مولی نزدیکتر است. تجزیه و تحلیل توالیهای بدست آمده نشان میدهد PCR-RFLP روشی مناسب برای تفکیک گونههای سارکوسیستیس در میزبانهای متفاوت میباشد. بر اساس ساختار فراریزبینی دیواره کیست و اطلاعات مولکولی توالی DNA، ماکروکیستهای ضخیم و نازک در بز میتواند یک گونه باشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Prevalence of antibiotic resistance among bacterial pathogens isolated from dairy cows with mastitis in Far provinceشیوع مقاومت آنتیبیوتیکی در بین عوامل باکتریایی ورم پستان گاو در استان فارس859310630210.22034/vj.2016.106302FAمجید هاشمیاستادیار پژوهشی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی-شعبه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20151208Antibiotic resistance of bacterial agents of mastitis causes failure in treatment and spread of disease in herd and it can be considered as a threat for public health. Antibiotic resistance or susceptibility pattern is necessary to establish mastitis control program in an area. Milk samples from cows with clinical or subclinical mastitis were sent to bacteriological lab. The antibiotic resistance of isolated bacteria to gentamycin, ampicillin, penicillin, tetracycline, erythromycin and sulphamethoxazole/trimethoprim (SXT) were determined by disk diffusion method. Data were analyzed descriptively in the first step and then Chi-squared test was used to find seasonal and geographical differences. The most isolated bacteria were sensitive to gentamycin (80.42%) and SXT (73.43%) and resistant to penicillin (79.03%). Coagulase positive and negative Staphylococci were the most prevalent isolated bacteria. They had the highest sensitivity and resistance to gentamycin (92.31 and 88.24) and penicillin (80.77 and 58.72) respectively. Escherichia coli was resistant to penicillin in 88% of cases. Seasonal (except for SXT) and geographical differences were not observed. All over, our results demonstrated a wide range of antibiotic resistance in isolated bacteria from dairy cows with mastitis. It emphasized on the importance of rational and cautious use of antibiotics in the dairy farms of Fars province and establishing a regional plan for monitoring the resistance of antibiotics.مقاومت باکتریهای مولد ورم پستان به آنتیبیوتیکها باعث عدم درمان گاوهای مبتلا و گسترش بیماری در گله شده و حتی بهداشت عمومی جامعه را نیز تهدید میکند. وجود اطلاعات در زمینه الگوی حساسیت و مقاومت آنتیبیوتیکی برای اجرای برنامههای کنترل ورم پستان در هر منطقه ضروری میباشد. جهت انجام این مطالعه، نمونههای شیرخام از گاوهایی که دارای علائم بالینی و یا مشکوک به ورم پستان تحت بالینی بودند، مورد آزمایشهای باکتریشناسی قرار گرفتند. پس از شناسایی کلنیها، مقاومت جدایههای باکتریایی به آنتیبیوتیکهای جنتامایسین، آمپیسیلین، پنیسیلین، تتراسایکلین، اریترومایسین و سولفامتوکسازول به همراه تریمتوپریم (SXT) با روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS ابتدا به صورت توصیفی و سپس برای ارزیابی تفاوتهای فصلی و منطقهای با آزمون مربع لاتین مورد بررسی قرار گرفتند. اکثر جدایههای باکتریایی به جنتامایسین (42/80 درصد) و ترکیب SXT (43/73 درصد) حساسیت داشته و در مقابل به پنیسیلین (03/79 درصد) مقاوم بودند. استافیلوکوکوسهای کواگولاز مثبت و منفی به عنوان بیشترین جدایه، بالاترین حساسیت و مقاومت را به ترتیب به جنتامایسین (31/92 و 24/88 درصد) و پنیسیلین (77/80 و 82/58 درصد) داشتند. اشرشیا کلی در 88 درصد موارد به پنیسیلین مقاوم بود. تفاوت فصلی (بجز در SXT) و منطقهای در میزان حساسیت و مقاومت آنتیبیوتیکی مشاهده نشد. با توجه به درجات مختلفی از مقاومت به آنتیبیوتیکها در جدایههای باکتریایی و خطرات بهداشتی و مضرات اقتصادی آن، لزوم توجه به استفاده منطقی و محتاطانه آنتیبیوتیکها در گاوداریهای شیری استان فارس و برقراری سیستم پایش در هر منطقه ضروری میباشد.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Investigation of seroprevalance of Mycoplasma gallisepticum infection and some effective factors on it, in broilerchickenflocks in Ardabil provinceبررسی شیوع سرمی عفونت مایکوپلاسما گالی سپتیکوم و چند عامل موثر بر آن، در مزارع جوجه گوشتی استان اردبیل9410110630310.22034/vj.2016.106303FAآیدین عزیزپوردانشکده کشاورزی مشگین شهر، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-2834-2200Journal Article20151226Mycoplasmosis is an important pathogen of poultry and turkeys which causes economic losses in poultry industry. The aim of this study was to investigate the seroprevalance of Mycoplasma gallisepticum (MG) infection and to identify some effective factors related with it in broiler chicken flocks in Ardabil province of northwestern Iran during 2012 to 2013. To achieve this, 20 blood samples were randomly taken from each 36 broiler flocks which were in the end of farming period in slaughterhouses.Samples were immediately sent to laboratory and after serum isolation from samples, Rapid Serum Agglutination test (RSA) and ELISA for investigation of infection rate was performed. From total 720 samples, in RSA 30.3% and in ELISA 19.7% of samples were MG positive. Sensitivity, specificity and correlation rate of RSA in compassion to ELISA, were 100%, 88.4% and -0.546, respectively. In view of MG seroprevalance in different seasons, the highest rate of seroprevalance with statistically difference (p<0.001) was in Winter. The highest rate of MG seroprevalance was in hens and large flocks (≥20001birds) and the lowest was in male and small flocks (≤5000 birds). In comparison of MG seroprevalance in various geographical regions, the dense area of Namin was statistically different (p<0.001) and had highest infection rate. The results of this study showed that contamination rate of Mycoplasma gallisepticum is relatively high in industrial flocks. Thus observation of sanitation facts, biosecurity, capacity and standard density in control of disease is very important.مایکوپلاسموز یکی از بیماریهای مهم ماکیان و بوقلمون است که خسارات اقتصادی زیادی به صنعت طیور وارد مینماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع سرمی آلودگی به مایکوپلاسما گالیسپتیکوم(MG) و تعیین چند عامل موثر بر آن، در گلههای جوجه گوشتی استان اردبیل در طی سالهای 1391 الی 1392 بود. بدین منظور،20 نمونه خون به صورت تصادفی از هر 36 مرغداری جوجه گوشتی در پایان دوره پرورشی و در محل کشتارگاه اخذ گردید. نمونهها سریعا به آزمایشگاه ارسال و پس از جداسازی سرم نمونهها، از آزمایشهای آگلوتیناسیون سریع سرم (RSA) والیزا برای بررسی میزان آلودگی استفاده شد. از مجموع 720 نمونه سرم اخذ شده، در آزمایش RSA، 3/30 درصد نمونهها و در آزمایش الیزا 7/19 درصد نمونهها MG مثبت بودند. حساسیت، ویژگی و همبستگی آزمون RSA در مقایسه با روش الیزا در این مطالعه به ترتیب 100 درصد، 4/88 درصد و 546/0- بود. از نظر آلودگی سرمی به مایکوپلاسما گالیسپتیکوم در فصول مختلف سال، بیشترین میزان شیوع با اختلاف معنیداری (001/0 > p) نسبت به سایر فصول مربوط به زمستان بود. بیشترین میزان شیوع MG در مرغان و گلههای با ظرفیت بالای 20000 قطعه و کمترین آنها در خروسها و گلههای کمتر از 5000 قطعه مشاهده گردید. در مقایسه شیوع سرمی مایکوپلاسما گالیسپتیکوم در مناطق مختلف جعرافیایی، مناطق متراکم نمین بطور معنیدار (001/0 > p). بیشترین میزان آلودگی را داشت. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان آلودگی سرمی به مایکوپلاسما گالی سپتیکوم در جوجههای گوشتی استان اردبیل نسبتا بالا میباشد. لذا رعایت اصول بهداشتی، امنیت زیستی، ظرفیت و تراکم استاندارد مزارع در کنترل این بیماری بسیار حایز اهمیت است.موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540729320160922Histopathological study of maid fish (Liza klunzingeri) in Bandar Abbas Coast line suspected to Viral Nervous Necrosisمطالعه هیستوپاتولوژیک ماهیان مید (Liza klunzingeri) سواحل بندرعباس مشکوک به بیماری نکروز عصبی ویروسی10210910682010.22034/vj.2016.106820FAامید کوهکنگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهاررحیم عبدیگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان، ایرانسیدجلیل ذریه زهراموسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، ایرانعبدالعلی موحدی نیاگروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان، ایرانعیسی شریف پورموسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، ایرانJournal Article20131201Maid is one of the most important economic species in Persian Gulf. In this research For histopathological study of Viral<br />Nervous Necrosis (VNN) in moribund Liza klunzingeri in Bandar Abbas, 150 samples were prepared. The samples<br />were fixed in Bouin’s fixative. After tissue processing, 5μm sections were stained with haematoxylin and eosin. In<br />addition to clinical signs, microscopic observations showed histopathological damages in a widespread the brain (necrosis<br />& vacuolation). Likely vacuolation observed in granular layer of retina. Histopathological study of infected fish<br />indicated likely VNN disease.ماهی مید یا گاریز یکی از گونه های مهم تجاری و اقتصادی در خلیج فارس به شمار می آید. در این تحقیق به منظور بررسی احتمال بیماری ویروسی نکروز عصبی در ماهیان مید <em>Liza klunzingeri</em> انجام گرفت نمونه ها از ماهیان در سواحل بندرعباس که به روش هیستوپاتولوژیک و تعداد 150 قطعه تهیه گردید. پس از فیکس کردن نمونه ها در محلول بوئن فیکس و انجام مراحل بافت شناسی، مقاطع µm5 تهیه و توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی گردید. علاوه بر علایم بالینی بیماری، مطالعات میکروسکوپیک بوضوح نشان دهنده صدمات مغزی (نکروز و واکوئولاسیون) در سطح وسیعی از مغز بود. در شبکیه چشم نیز در برخی نمونه ها واکوئولاسیون در لایه دانه دار دیده شد. مشاهده علائم آسیب شناسی در ماهیان مورد آزمایش احتمال ابتلای ماهیان گاریز به این بیماری را نشان داد.