موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Detection And Molecular Identification Of Burkholderia mallei Isolated From Blood Specimen Of An Infected Horse With Glandersشناسایی و تعیین هویت مولکولی باکتری بورخولدریا مالئی جدا شده از نمونهی خون اسب مبتلا به مشمشه21011854410.22092/vj.2018.122682.1474FAسجاد یزدانستادگروه زیست شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایراننادر مصوریبخش توبرکولین، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانکیوان تدینبخش واکسن های باکتریایی هوازی دامپزشکی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانایرج مهرگانگروه زیست شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20180729Burkholderia mallei is a causative agent of glanders, a zoonotic disease and one of the most dangerous and oldest contagious diseases in equidae. Iran has still been recognized as the major center for glanders. The present study was conducted to isolate B. mallei from blood specimen of an infected horse with glanders reported from Oshnavieh-West Azerbaijan in the past decade and molecular identification based on specific genes BimA, IS407-flip, and 23S rRNA.The blood sample of infected horse were cultured in biphasic medium containing nutrient broth and nutrient agar supplemented with glycerin and antibiotic. The bacterial isolate was identified by biochemical tests. The isolate was inoculated to male guinea pig intraperitoneally as a sensitive host for pathobiological studies. B. mallei isolate was verified by PCR and sequencing of BimA, IS407-flip, and 23S rRNA genes. B. mallei was isolated from blood sample of infected horse. The major sign of testicular swelling was seen in the male guinea pig after about 72 h IP inoculation with B. mallei and testicular colonization. The PCR amplification of BimA, IS407-flip, and 23S rRNA genes of B. mallei resulted in expected sizes of 989 bp, 250 bp, and 526 bp, respectively. Burkholderia pseudomallei and Pseudomonas aeruginosa were used as negative control.The report of glanders is alarming for healthcare organizations and need to monitor carefully. Due to the complication of diagnosis of glanders infectious agent, the identification of B. mallei using BimA, IS407-flip, and 23S rRNA is according to the diagnostic standards of World Organisation for Animal Health (OIE).بورخولدریا مالئی عامل اتیولوژیک بیماری زئونوزی مشمشه، یکی از خطرناکترین و قدیمیترین بیماریهای واگیردار در تکسمیان است. کشور ایران به عنوان کانون مشمشه در دنیا شناخته شده است. مطالعۀ حاضر بهمنظور جداسازی باکتری بورخولدریا مالئی از نمونۀ خون یک مورد اسب مبتلا به مشمشه در منطقۀ اشنویه آذربایجان غربی در دهه گذشته و تعیین هویت مولکولی ارگانیسم با استفاده از ژنهای اختصاصی BimA ،IS407-flip و 23S rRNA انجام گرفت. نمونۀ خون اسب مبتلا به مشمشه در محیط دیفازیک حاوی بویون و ژلوز گلیسیرینه همراه با آنتیبیوتیک کشت داده شد. بورخولدریا مالئی با آزمونهای بیوشیمیایی شناسایی و خالصسازی شد. ایزولۀ باکتری با تزریق به میزبان حساس و بررسی علائم پاتوبیولوژیکی آن، تایید شد. تعیین هویت ایزولۀ کلینیکی بورخولدریا مالئی بر اساس تکثیر و تعیین توالی ژنهای اختصاصی BimA ،IS407-flip و 23S rRNA باکتری انجام گرفت. بورخولدریا مالئی از نمونۀ خون اسب مبتلا به مشمشه جداسازی و شناسایی شد. حدود 72 ساعت متعاقب تزریق سوسپانسیون باکتری بصورت درونصفاقی به خوکچه هندی نر و کلونیزاسیون باکتری در بافت بیضه، علامت بارز تورم بیضه در حیوان مشاهده شد. تکثیر قطعات BimA ،IS407-flip و 23S rRNA محصولات مورد انتظار در اندازههای به ترتیب 989، 250 و 526 جفت باز را نشان داد. بورخولدریا پسودومالئی و پسودوموناس آئروژینوزا به عنوان کنترل منفی استفاده شدند. گزارش مشمشه هشداری برای مراقبتهای بیشتر نهادهای بهداشتی است. با توجه به مشکلات تشخیص سریع و دقیق عامل عفونی مشمشه، شناسایی ارگانیسم با استفاده از ژنهای اختصاصی BimA ،IS407-flip و 23S rRNA مطابق با استانداردهای تشخیصی سازمان جهانی بهداشت حیوانات (OIE) صورت گرفت.https://vj.areeo.ac.ir/article_118544_ecc6b8dc3e6c870c2ce2f91e3738d1df.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Salinomycin Impact On Eimeria Species Oocyst Excretion In Poultry By Litter Monitoringبررسی اثر داروی سالینومایسین روی دفع اواوسیست آیمریا در ماکیان از طریق آزمایش مانیتورینگ بستر111811854510.22092/vj.2018.123118.1489FAطاهره نوروزی کوهگروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران0000-0002-3238-1165سالومه شیرعلیگروه زیست فناوری، دانشکده علوم پایه ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایرانhttps://orcid.org/00صادق رهبریگروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانJournal Article20180910Coccidiosis is well known parasitic disease for the poultry industry worldwide. The disease causes a lot of economic losses by causing poor growth, feed efficiency and high mortality in the industry. Therefore, taking measures to prevent, diagnose, treat and control it become very important in farm management. The aim of this study is to qualitatively assess the Salinomycin efficacy against oocyte excretion in pullets by litter monitoring. To this end the litter samples were collected weekly during the growth period. Litter’s OPG was measured by McMaster and Eimeria species diagnosed using ocular micrometer and stage micrometer. Species identification carried out by morphometric indices of 154 oocysts. Basen on which four species of the Eimeria were identified, including Eiemeria acervulina, Eiemeria tenella, Eiemeria maxima and Eiemeria necatrix. E. maxima has the highest frequency and E. tenella had the lowest. According to this study Salinomycin prescription leads to the decrease in oocyst excretion and reduce the sporulation rate during pullets’ growth and Eimeria tenella oocysts showed the highest decrease following Salinomycin treatment. In this study, for the first time, salinomycin efficacy on the oocyst excretion was studied.کوکسیدیوز بیماری انگلی شناخته شده در صنعت طیور در سراسر جهان است. این بیماری باعث ایجاد زیانهای اقتصادی فراوانی از جمله، کاهش اضافه وزن، افزایش ضریب تبدیل غذایی و مرگ و میر بالا در این صنعت میشود. بنابراین، شناخت، پیشگیری، درمان و کنترل این بیماری برای مدیریت مزارع از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از انجام این بررسی، ارزیابی کیفی داروی سالینومایسین بر روی میزان دفع اواوسیست در پولتهای تخمگذار، از طریق مانیتورینگ بستر میباشد. برای این منظور جمعآوری نمونه بستر با تناوب هفتگی در طول یک دوره پرورشی پولتهای تخمگذار انجام شد. روش مک ماستر جهت تعیین میزان OPG بستر و لام میکرومتری و چشمی مدرج جهت تشخیص گونههای آیمریا استفاده شد. در تعیین نوع گونه آیمریا، با توجه به سنجش شاخصهای مورفومتریک مربوط به 154 اووسیست، چهار گونه از جنس آیمریا شامل Eiemeria acervulina ،Eiemeria tenella ،Eiemeria maxima و Eiemeria necatrix شناسایی شدند که E. maxima بیشترین فراوانی و E. tenella کمترین فراوانی را داشتند. نتایج حاصل از ارزیابی کیفی داروی سالینومایسین نشاندهنده کاهش دفع اواوسیست و کاهش ضریب اسپورولاسیون در طی رشد پولتها میباشد و بیشترین تاثیر بر روی آیمریا تنلا دیده شد. در این مطالعه ارزیابی تاثیر داروی سالینومایسین، روی دفع اواوسیست آلمیریا، برای اولین بار انجام شد.https://vj.areeo.ac.ir/article_118545_9d47b6e8402eb16976f2bf408f8e33cf.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Genotypic Diversity Of Dopamine D1 Receptor Gene (DRD1) In Indigenous Chickens Of Marandi And Mazandarani Breedsتنوع ژنوتیپی ژن گیرندهی شمارهی یک دوپامین (DRD1) در مرغهای بومی نژادهای مرندی و مازندرانی192511854610.22092/vj.2018.123395.1499FAجعفر پیش جنگ آقاجریاستادیار گروه علوم دامی، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایران0000-0002-1781-0101زهرا بدخشاندانشجوی رشتهی ژنتیک، گروه زیستشناسی، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایرانسمیه تیراندازدانشجوی رشتهی ژنتیک، گروه زیستشناسی، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایرانJournal Article20180924Prolactin gene plays a key role in the initiation and continuation of broodiness in chickens. Dopamine in the pituitary gland reduces the effect of prolactin. This research was conducted to investigate the allelic polymorphism of dopamine D1 receptor gene (DRD1) using PCR-RFLP method in Marandi and Mazandarani indigenous chickens. In this study, blood samples were collected randomly from 200 chickens and genomic DNA was extracted using salting out method. Amplification of the desired locus with 283 bp was performed using specific primers and the CfrI enzyme was used to identify the mutation in the desired locus. After digestion, for DRD1 marker site, three genotypes AA, AG and GG, and two alleles of A (with on band of 283 bp) and G (with two bands of 183 and 100 bp) were identified. Indigenous chicken masses were in the Hardy-Weinberg equilibrium. For Marandi and Mazandarani indigenous chicken masses, the Shannon information index in DRD1 marker site was 0.59 and 0.67, respectively, the fixation index was -0.09 and -0.19, respectively and the observed heterozygosity index was 0.44 and 0.58, respectively. Regarding the presence of polymorphism and mutation in the studied locus and by studying the traits of related to the observed genotypes, it is suggested that this locus can be used as an appropriate marker for breeding programs.برای شروع و ادامهی کرچی در مرغها ژن پرولاکتین نقش اساسی دارد. دوپامین در غدهی هیپوفیز باعث کاهش اثر پرولاکتین میشود. این تحقیق به منظور بررسی چندشکلیهای آللی ژن گیرندهی شمارهی یک دوپامین (DRD1) در مرغهای بومی نژادهای مرندی و مازندرانی با استفاده از تکنیک PCR-RFLP انجام شد. به طور تصادفی از 200 قطعه مرغ خونگیری و DNAی ژنومی به روش شستشوی نمکی استخراج شد. تکثیر جایگاه ژنی مورد نظر به طول 283 جفت باز به کمک آغازگرهای اختصاصی انجام و برای شناسایی جهش در جایگاه ژنی مورد نظر از آنزیم برشی CfrI استفاده شد. بعد از هضم آنزیمی، برای جایگاه نشانگری DRD1، سه نوع ژنوتیپ AA، AG و GG و دو آلل A (با یک نوار 283 جفت بازی) و G (با دو نوار 183 و 100 جفت بازی) شناسایی شد. تودههای مرغهای بومی از نظر شاخص تعادل برای جایگاه ژنی مورد نظر در تعادل هاردی - واینبرگ قرار داشتند. برای تودههای مرغهای بومی نژادهای مرندی و مازندرانی شاخص اطلاعات شانون در جایگاه نشانگری DRD1 به ترتیب 59/0 و 67/0، شاخص تثبیت به ترتیب 09/0- و 19/0- و مقدار شاخص هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 44/0 و 58/0 برآورد شدند. با توجه به وجود چندشکلی و جهش در جایگاه ژنی مورد مطالعه و با مطالعهی صفات تولیدی ژنوتیپهای مشاهده شده میتوان از این جایگاه ژنی به عنوان مارکر مناسب در برنامههای اصلاح نژاد استفاده کرد.https://vj.areeo.ac.ir/article_118546_2318ab04976ba37a369e044200b43ef6.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622A Study Of The Effects Of Spring And Summer Seasons, Broiler Breeder Age And Egg Weight On Hatchability Traits And Chick Quality Of Broiler Breeder Flocksمطالعه اثر فصول بهار و تابستان، سن مرغ مادر و وزن تخممرغ بر صفات جوجهدرآوری و کیفیت جوجه در گلههای مادر گوشتی263311742310.22092/vj.2018.122863.1480FAآیدین عزیزپوردانشیار بیماریهای طیور، دانشکده کشاورزی مشگین شهر، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-2834-2200Journal Article20180808The aim of this study was to investigate the effect of spring and summer seasons, broiler breeder age and egg weight on hatchability traits and chick quality. For this purpose, 1796863 fertile eggs with hatchability from three broiler breeder flocks (Ross 308) were thoroughly inspected in hatchery from March to September 2016. After the incubation period, the hatched eggs of farms were recorded and the hatching chicks were graded and weighed. The age range of broiler breeder flocks in 9 groups and egg weight were classified into 5 groups. Data were analyzed in a completely randomized design with GLM (SAS 9.1) and Duncan test. The effects of six -months period and spring and summer seasons were significant (p<0.05) on average percentage of fertility, average percentage of hatchability of set eggs, average percentage of hatchability of fertility eggs and average percentage of non-salable chicks, so that in september and summer were observed the lowest frequency of these parameters. the effects of the six-months period on average percentage of egg weight, average percentage of chicken weight and average percentage of relative weight of chick were not significant, but these parameters were statistically significant in the two seasons of spring and summer. Average percentage of fertility, average percentage of hatchability of set eggs and hatchability of fertility eggs decreased significantly (p<0.05) in step with increase in the flock age, whereas average percentage of egg weight, average percentage of chicken weight and average percentage of relative weight of chickens increased. Therefore, the lowest frequency of fertility, hatchability of set eggs and hatchability of fertility eggs were recorded in broiler chickens over the age of 60 weeks and eggs weighing more than 69 gr. The effect breeder flock age and fertile egg weight on the frequency of non-salable chicks were not significant. The results of this study showed that hatchability traits decrease and chick quality increase in summer as the breeder flock age and egg weight increases.هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فصول بهار و تابستان، سن گله مرغ مادر و وزن تخممرغ نطفهدار بر صفات جوجهدرآوری و کیفیت جوجه بود. بدین منظور، تعداد 1796863 تخممرغ نطفهدار با قابلیت جوجهدرآوری متعلق به سه مزرعه پرورش گله مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 در کارخانه جوجهکشی طی شش ماه نخست سال 95 به دقت مورد بررسی قرار گرفتند. پس از پایان دوره انکوباسیون تخممرغهای جوجهدرآوری شده مزارع ثبت و جوجههای هچ شده درجهبندی و وزنکشی شدند. دامنه سنی گلههای مرغ مادر در 9 گروه و وزن تخممرغها در 5 گروه تقسیمبندی گردید. دادهها در قالب طرح کاملا تصادفی با روشGLM (SAS 9.1)1 و آزمون Duncan مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اثر شش ماهه اول سال و دو فصول بهار و تابستان بر میانگین درصد باروری، میانگین درصد جوجهدرآوری کل، میانگین درصد جوجهدرآوری تخممرغهای نطفهدار و میانگین درصد جوجههای غیرقابلفروش معنیدار بود (05/٠>p)، بهطوریکه در شهریور ماه و تابستان کمترین فراوانی این پارامترها مشاهده شد. اثر شش ماهه نخست سال بر میانگین وزن تخممرغ، میانگین وزن جوجه و میانگین درصد وزن نسبی جوجه معنیداری نبود، اما فراوانی این پارامترها در دو فصول بهار و تابستان اختلاف آماری معنیداری داشتند. با افزایش سن گله مرغ مادر میانگین درصد باروری، میانگین درصد جوجهدرآوری کل، میانگین درصد جوجهدرآوری تخممرغهای نطفهدار بهطور معنیدار کاهش یافت (05/٠>p)، درحالیکه میانگین وزن تخممرغ، میانگین وزن جوجه و میانگین درصد وزن نسبی جوجه افزایش پیدا کرد. بهطوریکه کمترین فراوانی درصد باروری، درصد جوجهدرآوری کل، درصد جوجهدرآوری تخممرغهای نطفهدار در مرغان سنین بالای 60 هفته و تخممرغهای با وزن بیش از 69 گرم مشاهده گردید. اثر سن گله مرغ مادر و وزن تخممرغ نطفهدار بر فراوانی جوجههای غیر قابلفروش معنیدار نبود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که صفات جوجهدرآوری در فصل تابستان و با افزایش سن گله مرغ مادر و وزن تخممرغ، کاهش مییابد و در مقابل کیفیت جوجه افزایش پیدا میکند.https://vj.areeo.ac.ir/article_117423_0f06ff80a67f9b6a7d54f1a6eddca0a1.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Diagnostic Value Of Antigen B In Hydatid Cyst By Dot-Blot Technique In The East Azerbaijan Provinceبررسی ارزش تشخیصی آنتیژن B کیست هیداتید، به روش دات بلات در استان آذربایجان شرقی344111854710.22092/vj.2018.123937.1519FAسالار ضرابی اهرابیگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایرانرسول مدنیبخش پروتئومیکس و بیوشیمی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، کرج، ایران. گروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران.بهار شمشادیگروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایرانشاهرخ رنجبر بهادریگروه انگلشناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، سمنان، ایرانحسین هاشم زاده فرهنگگروه انگلشناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایرانمجید منتظر باویلیگروه جراحی توراکس، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20181029Hydatidosis has been recognized as one of the most important zoonotic diseases in different parts of the world, including Iran. Serological methods that can detect hydatidosis with high sensitivity and specificity are have high value. In this study, the antigen B fluid of hydatid cysts was isolated and Dot-Blot technique performed on serum samples from human and sheep with hydatid cysts and healthy samples to evaluate their accuracy, sensitivity and specificity. After completing all stages of the dot blot test on 200 samples, it was found that the accuracy of the test in human cases is equivalent to 96% and in sheep cases it is equivalent to 92%. The sensitivity of this test is 92% in human cases and 84% in sheep. The test specificity is also 100% in both cases calculated. The evaluation of all of these cases indicates that B antigens have a high value in the diagnosis in hydatidiosis, and the dot blot technique using this antigen can be valuable as a diagnostic method and also as a method initial screening should be used.هیداتیدوزیس بعنوان یک بیماری مهم مشترک بین انسان و حیوان مطرح است و در مناطق مختلف جهان، از جمله ایران از شیوع بالایی برخوردار است. روشهای سرولوژیکی که بتوانند با حساسیت و ویژگی بالا، هیداتیدوز را تشخیص دهند، از ارزش بسیار بالایی برخوردار میباشد. در این مطالعه، آنتیژن B مایع کیست هیداتید را جداسازی کرده و بر روی نمونههای سرم بدست آمده از انسانها و گوسفندان مبتلا به کیست هیداتید و نمونههای سالم، تست دات بلات انجام گرفت تا دقت، حساسیت و ویژگی آن مورد ارزیابی قرار بگیرد. بعد از انجام تمام مراحل تست دات بلات بر روی 200 نمونه جمعآوری شده، مشخص شد که دقت این تست در موارد انسانی معادل با 96% و در موارد گوسفندی معادل با 92% میباشد. حساسیت این تست در موارد انسانی معادل با 92% و در گوسفندی هم معادل با 84% میباشد. ویژگی این تست هم در هر دو مورد معادل 100% بدست آمده است. ارزیابی تمامی این موارد مشخص میکند که آنتیژن B، در تشخیص هیداتیدوزیس از ارزش بسیار بالایی برخوردار است و روش دات بلات با استفاده از این آنتیژن، میتواند به عنوان یک روش تشخیصی ارزشمند و همچنین بعنوان یک روش غربالگری اولیه مورد استفاده قرار بگیرد.https://vj.areeo.ac.ir/article_118547_bec16288a6248678a99660bf70e0e271.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Effect Of Herbal Additives Of Milk Thistle (Silybum marianum) And Nettle (Urtica dioica) On Immune System Parameters, Blood Metabolites And Egg Yolk Cholesterol In Laying Hensتاثیر افزودنیهای گیاهی خارمریم و گزنه بر شاخصهای ایمنی، فرآسنجههای خون و مقدار کلسترول زرده تخممرغ در مرغهای نژاد تخمگذار424911854810.22092/vj.2018.122999.1485FAبهمن پریزادیان کاواناستادیار گروه علوم دامی، دانشگاه لرستانحشمتاله خسروینیااستاد گروه علوم دامی، دانشگاه لرستان0000-0001-6752-4237رزاق کریمیراددانشجوی دکتری تغذیه طیور دانشگاه لرستانفاطمه توکلی نسبدانشجوی دکتری تغذیه طیور دانشگاه لرستانJournal Article20180816The present study was carried out in order to investigate the effect of different levels of herbal additives of milk thistle and nettle on performance indices, immune parameters and egg yolk cholesterol. A total of 90 laying hens were randomly assigned to 5 treatment groups, 6 replicates of 3 birds each in a completely randomized design. Dietary treatments included control group and different amounts of milk thistle (0.5 and 1.5%) and nettle (0.5 and 1.5%). Results showed that adding of milk thistle (1.5%) to laying hens ration improved egg mass and feed conversion ratio (P<0.05). Using of milk thistle and nettle had not effect on shell quality. The highest yolk index was found out in the eggs from hens that were fed 1.5% of milk thistle in contrast to hens fed the control treatment without milk thistle (P<0.05). Egg yolk cholesterol amount was not affected by different levels of milk thistle and nettle powder. There were no significant differences in concentrations of glucose, triglyceride, cholesterol and HDL in plasma. Using of milk thistle (1.5%) fortified immune indices by decrease of heterophile percentage and heterophile to lymphocyte ratio (P<0.05). Therefore, it can be concluded that the supplementation of laying hens diet with milk thistle (1.5%) has positive effects on performance and immune system.تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف گیاهان خارمریم و گزنه بر شاخصهای تولید، پارامترهای ایمنی و کلسترول زرده تخممرغ مرغهای تخمگذار نژاد هایلاین از سن 35 تا 41 هفتگی مورد اجراء قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از پنج تیمار و شش تکرار انجام شد. تیمارها شامل شاهد و سطوح مختلف پودر خارمریم (5/0 و 5/1 درصد) و گزنه (5/0 و 5/1 درصد) بودند. نتایج نشان داد که افزودن 5/1 درصد پودر خارمریم به جیره غذایی مرغهای تخمگذار سبب بهبود تولید تودهای و ضریب تبدیل خوراک شد (05/0>p). اضافه نمودن پودر خارمریم و گزنه تغییر معنیداری در کیفیت پوسته ایجاد نکرد. افزودن پودر خارمریم به جیره مرغهای تخمگذار موجب افزایش شاخص زرده تخممرغ در مقایسه با شاهد شد (05/0>p). استفاده از پودر خارمریم و گزنه تاثیر معنیداری بر مقدار کلسترول زرده و فرآسنجههای خونی مرغهای تخمگذار نداشت. پودر خارمریم به مقدار 5/1 درصد سبب کاهش درصد هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت شد (05/0>p). بطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که استفاده از پودر خارمریم در سطح 5/1 درصد در تغذیه مرغهای تخمگذار سبب افزایش وزن تخممرغ، تولید تودهای، بهبود ضریب تبدیل غذایی و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت میشود.https://vj.areeo.ac.ir/article_118548_edf72fb0144739340085d07be499a169.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622A Study On Congenital Anomalies In Hatched Broiler Chickens At The End Of The Incubation Periodمطالعه ناهنجاریهای مادرزادی در جوجههای گوشتی هچ شده در پایان دوره جوجهکشی505711785510.22092/vj.2018.123598.1505FAآیدین عزیزپوردانشیار بیماریهای طیور دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-2834-2200Journal Article20181008The aim of this study was to investigate the prevalence of congenital anomalies in hatched broiler chickens of broiler breeder flocks at the end of the incubation period. For this purpose, hatched broilers from three broiler breeder flocks (Ross 308) were thoroughly inspected in hatchery from March to September 2016. After the incubation period, the hatched broilers of farms were recorded and the hatching chicks were graded for apparent complications and then recorded kinds of congenital anomalies. Data were analyzed in a completely randomized design with GLM (SAS 9.1) and Duncan test. During a period of 6 months. Among the hatching chicks examined, 1740832 normal chicks (96.88%) and 56031 chicks with congenital anomalies (3.12%) were observed. Eighteen types of congenital abnormality were identified for abnormal chicks. Stargazing (30.31%) and cross beak (27.43%) were the the highest abnormality. whereas small eyes (0.12%) and extra fingers (0.08%) had the lowest abnormality. The effects of six -months period were significant (p<0.05) on average percentage of congenital anomalies. so that, March with 4.87% and September with 0.47% had the highest and lowest frequency of abnormality, respectively. The results of this study showed that genetics and management factors were the most causes of congenital anomalies.هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع انواع ناهنجاریهای مادرزادی در جوجههای گوشتی هچ شده مزارع مرغ مادر گوشتی در پایان دوره جوجهکشی میباشد. بدین منظور، جوجههای هچ شده سه مزرعه پرورش مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 در کارخانه جوجهکشی طی شش ماه نخست سال 95 به دقت مورد بررسی قرار گرفت. پس از پایان دوره انکوباسیون جوجههای هچ شده مزارع ثبت و جوجههای هچ شده از لحاظ عوارض ظاهری درجهبندی شدند. سپس انواع ناهنجاریهای مادرزادی بهطور جداگانه ثبت گردید. دادهها در قالب طرح کاملا تصادفی با روش (GLM SAS 9.1) و آزمون Duncan مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از بین جوجههای هچ شده مورد بررسی، تعداد 1740832 جوجه سالم (88/96%) و تعداد 56031 جوجه با ناهنجاری مادرزادی (12/3%) بدست آمد. 18 نوع ناهنجاری مادرزادی برای جوجههای غیر نرمال شناسایی شد که ستارهنگری (31/30 %) و نوک ضربدری (43/27 %) بیشترین و کوچکی کره چشم (12/0%) و انگشتان اضافی (08/0%) کمترین میزان ناهنجاری بودند. اثر شش ماهه اول سال بر میانگین درصد ناهنجاریهای مادرزادی معنیدار بود (05/٠>p)، بطوریکه فروردین ماه با 87/4% و شهریور ماه با 47/0% به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشتند. نتایج این مطالعه نشان داد که عمدهترین عوامل تاثیرگذار در بروز ناهنجاری های مادرزادی ژنتیک و عوامل مدیریتی میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_117855_91c7a0865544dfbdf969ff380017c4a4.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622The Effect Of Alfalfa Replacement With Sodium Bentonite And Corn Silage On The Fattening Performance, Blood Metabolites And Carcass Quality Of Fars Native Kidsتأثیر جایگزین کردن یونجه با بنتونیت سدیم و سیلوی ذرت بر عملکرد پرواری، فرآسنجههای خونی و کیفیت لاشه بزغالههای بومی فارس586511863210.22092/vj.2018.115928.1373FAمظاهر صفدریاناستادیار پژوهشی، بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران0000-0001-7838-6554حسین نورالهیمربی پژوهشی، بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانمجید هاشمیاستادیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، شعبه شیراز، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانJournal Article20171128In this research, the effect of alfalfa replacement with sodium bentonite and corn silage on fattening performance, blood metabolites and carcass quality of goat kids in a completely randomized design with using of three treatments for 84 days were examined. The treatments were included control ration (without corn silage and sodium bentonite), ration contain corn silage and ration contain corn silage and sodium bentonite. The results showed that replacing alfalfa with corn silage and sodium bentonite had no significant effect on feed intake, body weight gain and feed conversion ratio. Goat kids were fed with corn silage had the lowest amount of blood cholesterol (P<0.05). The highest hot carcass weight was obtained in goat kids were fed with control group diet (P<0.05). The lowest amount of abdominal fat was obtained in goat kids were fed with corn silage and sodium bentonite (P<0.01). The lowest feed costs per kilogram weight gain were obtained by replacing alfalfa with corn silage and sodium bentonite (P<0.01). Due to the lack of quality foragers because of frequent droughts and the necessity of using cheap food for the feeding of goat kids, adding of sodium bentonite (5%) to goat kids diet can be a good solution.در این تحقیق تأثیر جایگزینی یونجه با بنتونیت سدیم و سیلوی ذرت در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بر عملکرد پرواری، فرآسنجههای خونی و کیفیت لاشه 27 رأس بزغاله نر بومی فارس با میانگین وزن 9/1 ± 5/22 کیلوگرم به مدت 84 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون سیلوی ذرت و بنتونیت سدیم)، جیره حاوی سیلوی ذرت و جیره حاوی سیلوی ذرت و پنج درصد بنتونیت سدیم بودند. بزغالهها با جیرههای غذایی فوق و بر اساس ماده خشک و به روش کل جیره مخلوط تغذیه شدند. نتایج نشان داد که جایگزینی یونجه با سیلوی ذرت و بنتونیت سدیم تاثیر معنیداری بر مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی نداشت. بزغالههای تغذیه شده با جیره حاوی سیلوی ذرت مقدار کلسترول خون کمتری را نشان دادند (05/0>p). بیشترین وزن لاشه گرم در بزغالههای تغذیه شده با جیره حاوی یونجه (گروه شاهد) بدست آمد (05/0>p). کمترین مقدار چربی محوطه شکمی در تیمار حاوی سیلوی ذرت و بنتونیت سدیم مشاهده شد (05/0>p). کمترین هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن با استفاده از جایگزینی یونجه با سیلوی ذرت و بنتونیت سدیم حاصل شد (01/0>p). با توجه به کمبود مواد علوفهای مرغوب به دلیل خشکسالیهای مکرر و لزوم استفاده از مواد غذایی ارزان برای پرواربندی بزغالهها، استفاده از بنتونیت سدیم در سطح پنج درصد در جیره غذایی بزغالههای نر پرواری مناسب میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_118632_ea74631e92145456eb84b3b8f1d72f21.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Comparison Of Three Administration Methods (Orally, Microinjection And Spraying Through Skin Contact) Of Scorpion Venom Against Stem Borer (Sesamia nonagrioides (Lepidoptera: Noctuidae))مقایسه سه روش تجویز سم عقرب (تزریقی، اسپری و خوراکی) در برابر آفت ساقهخوار نیشکر ((.Sesamia nonagrioides (Lef)667411854910.22092/vj.2018.121654.1456FAفاطمه ثعلبیاستادیار گروه جانوران سمی و تولید پادزهر، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی شعبه جنوب غرب کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایرانهدیه جعفریاستادیار گروه جانوران سمی و تولید پادزهر، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی شعبه جنوب غرب کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران0000-0002-2236-7132محمود نظریاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی- دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایرانحسین موذن رضا محلهموسسه تحقیقات و آموزش نیشکر و صنایع جانبی خوزستان، اهواز، ایران0000-0003-4417-4654Journal Article20180512Polyphagous Sesamia nonagrioides (Lepidoptera: Noctuidae) is an important pest of sugarcane in Khuzestan province. This study aimed to evaluate the toxicity effects of Hottentotta Saulcyi scorpion venom on S. nonagrioides using three methods; orally, microinjection and spraying through skin contact. After the venom collection and measuring the protein content of the venom, different venom doses were prepared. larvae were injected with five doses of venom (0.15µg, 0.35µg, 0.5µg, 0.75µg and 1µg; fifteen larvae per each dose) and the mortality percentage were recorded during the experiment. Finally, lethal doses (LD50 and LD100) and toxicity unit (TU) were calculated using Probit analysis. According to the results, S. nonagrioides was affected by the toxicity of scorpion venom. LD50, LD100 and TU values for stem borer larvae at 24h was obtained 0.96, 2.23 µg/mg and 104.17 respectively. This study demonstrated that injection of H. Saulcyi venom immediately causes locomotive paralysis and then death in all larvae injected by high doses of scorpion venom (1µg and 0.75µg) after 48h. The effect of orally and spraying through skin contact administration of different doses of scorpion venom in stem borer mortality were not statically significant. The results of this study indicated that the scorpion venom was effective in the injection method while larvae showed resistance to spraying and oral administration of the venom.کرم ساقهخوار نیشکر ((S. nonagrioides (Lef.i) در خوزستان یکی از مهمترین آفات نیشکر محسوب میشود. در این مطالعه اثر سمیت زهر عقرب Hottentotta saulcyi در برابر آفت ساقهخوار نیشکر ((S. nonagrioides (Lef.i) به سه روش تزریقی، اسپری و خوراکی بررسی شد. برای این منظور، سم عقرب جمعآوری شد و پس از اندازهگیری میزان پروتئین آن، دوزهای مختلف زهر تهیه گردید. دوزهای مختلف زهر (15/0، 35/0، 50/0، 75/0 و 1 میکروگرم) به 5 گروه آزمایشی با 15 لارو در هر گروه تزریق گردید و درصد مرگ و میر در طول آزمایش بصورت روزانه ثبت شد. در نهایت LD50, LD100 و واحد سمیت (TU) با استفاده از روش تحلیل آماری پروبیت (Probit Analysis) محاسبه گردید. بر اساس نتایج حاصل از تزریق، S.nonagrioides تحت تاثیر زهر عقرب قرار گرفت. مقادیر LD50 ،LD100 و واحد سمیت (TU) برای لاروهای ساقهخوار نیشکر پس از گذشت 24 ساعت از تزریق زهر به ترتیب 96/0، 23/2 میکروگرم بر میلیگرم و 17/104 به دست آمد. تزریق سم بلافاصله باعث فلج حرکتی و به دنبال آن مرگ تمام لاروهای تیمار شده با دوز بالای سم (75/0 و 1 میکروگرم) پس از 48 ساعت شد. در حالی که نتایج اثر تجویز پوستی و خوراکی غلظتهای مختلف سم عقرب بر میزان مرگ و میر لاروها معنیدار نبود. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشانگر کشندگی زهر عقرب در روش تزریقی بوده در حالی که لاروها نسبت به تجویز اسپری و خوراکی زهر عقرب مقاومت نشان دادند.https://vj.areeo.ac.ir/article_118549_3327c6a885b3ead823a50bd8d23c3242.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Comparing Accumulation Of Some Heavy Metals (Mercury, Copper, Zinc) In Liver And Muscle Tissues Of Grown Carp And Sea Carpمقایسه تجمع برخی فلزات سنگین (جیوه، مس و روی) در بافت کبد و عضله ماهی کپور پرورشی و کپور دریایی (Cypinus carpio)758311806610.22092/vj.2018.120174.1418FAسعید مشکینینویسنده مسئول، دانشیار، گروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانهیمن رسولی اقدمکارشناسی ارشد شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20180325Heavy metals are non-degradable pollutants affecting living creatures of waters including fish. In this study, concentration of three heavy metals of mercury, copper and zinc in liver and muscle tissues of Caspian Sea carp and grown carp (in a farm around Urmia with a well water resource) were studied as marine and grown samples, respectively and the risk was estimated. In this research, 20 specimens of carp were prepared from this resource. The heavy metals were measured using an atomic absorption device equipped with a flame system. The results showed that the maximum means of heavy metals in carp related to zinc and copper in Caspian Sea carp were 78.29 ± 7.52 and 6.24 ± 2.46, respectively and in grown carp were 134.31 ± 21.51 and 28.88 ± 7.9 ppm dry weight, respectively. The content of toxic and unnecessary metal of mercury in grown and sea carp was 10.48 ± 0.13 and 0.54±0.13 ppm dry weight, respectively. There was no significant difference between values of measured metal in both muscle and liver tissues (P>0.05). There was no significant relationship between the content of heavy metals with biometric indices (age, length, weight) of carp in both places of sampling (P>0.05). In addition, there was a significant relationship between carp sex and accumulation of zinc and mercury metals (P<0.05), while there was no significant relationship between carp sex and copper concentration (P>0.05). Comparison of these metals with the limit of global standards showed that the amount of mercury metal in grown carp was higher than all above mentioned standards.فلزات سنگین جزو آلایندههای غیرقابل تجزیه میباشند که بر موجودات زنده آبها از جمله ماهیها اثـر میگذارند. در این مطالعه به بررسی غلظت سه فلز سنگین جیوه، مس و روی در بافت عضله و کبد ماهی کپور وحشی (Cypinus carpio) دریای خزر و کپور پرورشی (مزرعهای در اطراف شهر ارومیه با منبع آب چاه) بترتیب به عنوان نمونههای دریایی و پرورشی و برآورد میزان خطر پرداخته شد. در این تحقیق 20 نمونه ماهی کپور معمولی از این منابع تهیه گردید. فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی مجهز به سیستم شعله اندازهگیری گردیدند. نتایج نشان داد حداکثر میانگین میزان این فلزات در ماهی کپور، مربوط به فلزات روی و مس در ماهی کپور دریایی بترتیب 52/7 ± 29/78 و 46/2 ± 24/6، و در کپور پرورشی بترتیب 5/21 ± 31/134و 9/7 ± 8/22 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک بوده است و میزان فلز سمی و غیر ضروری جیوه در کپور پرورشی و دریایی به ترتیب 33/0 ± 48/1 و 13/0 ± 54/0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک بوده است. بین مقادیر فلزات اندازه گیری شده در دو بافت عضله و کبد اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). میزان فلزات سنگین با شاخصهای زیستسنجی (سن، طول و وزن) ماهی کپور در هر دو محل نمونهبرداری ارتباط معنیداری مشاهده نشد (05/0<P). علاوه بر این، جنسیت ماهی کپور با تجمع دو فلز روی و جیوه ارتباط معنیداری داشته (05/0>P) در حالیکه با تمرکز مس ارتباط معنیدار نداشت (05/0<P). مقایسه این فلزات با حد مجاز استانداردهای جهانی نشان داد که مقدار روی در کپور پرورشی از حد مجاز تمامی استانداردهای ذکر شده بالاتر است.https://vj.areeo.ac.ir/article_118066_f3d51d0f4453235722817980f1412186.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Effect Of Tripolyphosphate And Tetra Sodium Pyrophosphate On Microbial, Physicochemical And Sensory Properties Of Aurigequula Fasciata During Refrigerated Storageتاثیر سدیمتریپلیفسفات و تتراسدیمپیروفسفات بر خواص میکروبی، فیزیکوشیمیایی و ارزیابی حسی ماهی پنجزاری راهراه Aurigequula fasciata طی نگهداری در یخچال849511855010.22092/vj.2018.120651.1437FAلیدا نوبختدانشجوی کارشناسی ارشد رشته شیلات گرایش فرآوری محصولات شیلاتی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرآی ناز خدانظریاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسید مهدی حسینیاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرسهیلا مطرودیاستادیار گروه زیست دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرJournal Article20180212Improving food quality among consumers of highis of high importance. This case in fish meat due to its quick spoilage is the more obvious. Therefore in this study in order to maintaine and improve the quality of fish meat, effect of three different phosphate compounds including sodium tripolyphosphate 2%, tetra sodium pyrophosphate 2% and mixture of them with ration 1:1 on Aurigequula fasciata fillets (120 fillets) stored in refrigerator during 16 days (0, 4, 8, 12 and 16 day) was investigated. Common zipper pouches were used for packing fish fillets and microbiological, physicochemical, colorimeter, texture and sensory characteristics were measured. Total bacterial count and psychrotriphic count in coated samples with phosphates was lower than control sample (p<0.05). Total volatile bases, pH, thiobarbituric acid, free fatty acid, water holding capacity and total sulfhydryl in control sample was lower than coated samples with phosphates (p<0.05). The results of sensory characteristics were showed that treated fillets had high score compared to control samples. The results showed that Sodium tripolyphosphates was found to improve the microbiological count and delay the spoilage and extend the shelf life of Aurigequula fasciata at refrigerator.بهبود کیفیت غذا در میان مصرفکنندگان دارای اهمیت بالایی است. این مورد در گوشت ماهی بر طبق فسادپذیری سریع آن بسیار قابل مشاهده است. بنابراین در این مطالعه به منظور ماندگاری و بهبود کیفیت گوشت ماهی، تاثیر سه ترکیبات فسفات متفاوت از جمله سدیمتریپلیفسفات 2%، تتراسدیمپیروفسفات 2% و مخلوط آنها به نسبت 1:1 بر فیله ماهی پنجزاری راهراه (Aurigequula fasciata) (120 فیله) ذخیره شده در یخچال به مدت 16 روز (روزهای 0، 4، 8، 12 و 16) مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور بستهبندی فیله ماهی از کیسه زیپ معمولی استفاده شد و تغییرات خصوصیات میکروبیولوژی، فیزیکوشیمیایی، رنگسنجی، بافتسنجی و ارزیابی حسی مورد سنجش قرار گرفت. تعداد باکتریهای کل و سرمادوست در نمونههای غوطهور شده در فسفاتها در مقایسه با نمونه شاهد دارای کمترین میزان بودند (05/0>p). میزان بازهای ازته فرار، pH، تیوباربیتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد، ظرفیت نگهداری آب و سولفیدریل کل در نمونه شاهد در مقایسه با نمونههای غوطهور شده در فسفاتها دارای بالاتری میزان بودند (05/0>p). نتایج ارزیابی حسی نشان داد که فیلههای تیمار شده در مقایسه با نمونه شاهد دارای امتیاز بالاتری بودند. در مجموع نتایج نشان داد که پوشش سدیمتریپلیفسفات باعث بهبود بار میکروبیولوژیکی، تاخیر فساد اکسیداتیو و افزایش زمان نگهداری فیله ماهی پنجزاری در یخچال شدند. تیمار شاهد (فیله غوطهور شده در آب مقطر) 2-فیلههای غوطهور شده در سدیمتریپلیفسفات 2% (تهیه شده از شرکت سیگما) 3-فیلههای غوطهور شده در تتراسدیمپیروفسفات 2% 4- فیلههای غوطهور شده در سدیمتریپلی-فسفات به همراه تتراسدیمپیروفسفات (به نسبت 1:1) که نمونهها به طور مجزا 5 دقیقه در محلولها غوطهور شدند.https://vj.areeo.ac.ir/article_118550_f26ef53dd537d77bcfc181a5055d7e4d.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Evaluation Of The Effects Of Nano-Chitosan Coating On Quality Properties Of Cynoglossus arel Fish (Bloch & Schneider, 1801) During Superchilling (-3° C)ارزیابی اثرات پوشش نانوکیتوزان بر خواص کیفی و فیزیکوشیمیایی ماهی کفشک زبان گاوی (Bloch & Schneider, 1801)دCynoglossus arel در طول نگهداری در دمای فرا سرما (دمای 3- درجه سانتیگراد)9610411855110.22092/vj.2018.123422.1501FAرسا السادات غرابیدانشجوی فراوری محصولات شیلاتی آبزیان، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان-ایرانآی ناز خدانظریاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دریا، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان، ایرانJournal Article20180925Fish corruption is due to biological reactions such as microbial growth, lipid oxidation and the activity of fish autolysis<br />enzymes, resulting in a shorter shelf life of fish and other marine products. In the present study, the effects of nanochitosan<br />coating on the quality of fillets of Cynoglossus arel fish were measured during superchilling (-3°C). Thus, largescale<br />tonsole fillets were coated at three groups including the following: nanochitosan (% w/v chitosan and 2% sodium<br />tripolyphosphate, Nanochitosan), treated with 1% glacial acetic acid and distilled water as control sample. The control<br />and coated sample were periodically evaluated for microbiological (total bacterial count (TVC)), physicochemical (total<br />volatile nitrogen (TVBN), thiobarbituric acid (TBA), and trimethylamine (TMA)) and sensory properties (flavor and<br />odor) (the number of sapmles= 45). Results showed that the samples coated with nano-chitosan, had lower Total viable<br />bacteria, volatile nitrogen, thiobarbituric acid, trimethylamine and sensory properties than the control group.In general,<br />the results showed that fish coating with nano-chitosan solution could effectively preserve the optimum quality of the<br />samples and increase their useful life compared to the control group during superchilling at -3°C.فساد به دلیل واکنشهای زیستی مانند رشد میکروبی، اکسیداسیون لیپیدها و فعالیت آنزیمهای اتولیتیک رخ میدهد که سبب کوتاه شدن عمر مفید ماهی و سایر فراوردههای دریایی میگردد. در مطالعه حاضر اثرات پوشش نانوکیتوزان بر کیفیت فیلهی ماهی کفشک زبان گاوی (Cynoglossus arel) در طی نگهداری در دمای فرا سرما (دمای 3- درجه سانتیگراد) اندازهگیری شد. برای این منظور، فیلههای ماهی کفشک زبان گاوی را در سه گروه به ترتیب نانوکیتوزان (کیتوزان 2% و تری پلی فسفات 2%)، محلول اسید استیک و محلول آب مقطر به عنوان نمونه شاهد غوطهور شدند. نمونههای کنترل و پوشش دادهشده (محلول اسید استیک و نانوکیتوزان) از نظر میکروبیولوژی (شمارش باکتریهای کل (TVC))، فیزیکوشیمیایی (بازهای ازته فرار (TVBN)، تیوباربیتوریک اسید (TBA) و تری متیل آمین (TMA)) و خواص حسی (طعم و بو) بهطور دورهای ارزیابی شدند (تعداد نمونهها=45). نتایج نشان داد که نمونههای پوشش دادهشده با نانوکیتوزان ازنظر شمارش باکتریهای کل، میزان بازهای ازته فرار، تیوباربیتوریک اسید، تری متیل آمین و خواص حسی کمتر از گروه شاهد و نمونههای غوطهور شده در اسید استیک بودند. بهطورکلی، نتایج نشان داد پوشش ماهی با محلول نانوکیتوزان میتواند بهطور مؤثر سبب حفظ کیفیت مطلوب نمونهها و افزایش عمر مفید آنها در مقایسه با گروه کنترل در طول نگهداری در دمای فرا سرما (دمای 3- درجه سانتیگراد) گردید.https://vj.areeo.ac.ir/article_118551_1ea43027fa7c75ca860e8685983c15f2.pdfموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازیتحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک2423-540732220190622Serological Evaluation Of Live Avian Infectious Bronchitis 793/B.08Ir Vaccine In Controlled Conditionsارزیابی سرولوژی واکسن زنده برونشیت عفونی طیور سویه 793B/08IR در جوجههای صنعتی گوشتی در شرایط کنترل شده10511111855210.22092/vj.2018.123229.1492FAشهلا شاهسوندیدانشیار، ژنتیک مولکولی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-9599-6722شهین مسعودیدانشیار، بیوتکنولوژی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانمحمد مجید ایراهیمیاستادیار، بیوتکنولوژی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-9829-0637لیلا پیشرفت ثابتاستادیار، ویروس شناسی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-7095-5377Journal Article20180908Infectious bronchitis is an extremely contagious viral disease and causes the major health problems of the poultry industry in most countries of the world. The incidence of continuous genetic and antigenic changes in infectious bronchitis viruses challenges the bird's immune responses. Therefore, a vaccine to prevent the disease in young chickens may effective when formulated with circulating serotype. In case, live infectious bronchitis 793B/08IR was developed in Razi Institute at laboratory scale. The potency of the vaccine was evaluated in commercial broiler chickens in controlled conditions. Two hundred and fifty one-day-old Ross-308 chickens were divided into the four treatment groups and one control group (n=50). The two treatment groups were received 793B/08IR vaccine and other groups received an imported one via eye drop method. The booster was administrated three weeks post vaccinations. Blood samples were collected from chickens in each group before vaccination and at intervals of two-week. The potency of 793B/08IR vaccine was evaluated using ELISA and serum neutralization assays and compared with an imported vaccine. The neutralizing index data and increase in serum antibody titer in treatment chicken groups indicated that live infectious bronchitis 793B/08IR has proper potency against the disease.برونشیت عفونی بیماری بسیار مسری ویروسی ماکیان است و عامل مشکلات بهداشتی عمده صنعت طیور در بیشتر کشورهای دنیا به شمار میرود. بروز تغییرات پیوسته آنتیژنی و ژنتیکی در ویروس برونشیت عفونی پاسخهای ایمنی بدن پرنده را به چالش وا میدارند. بنابراین واکسنی که برای پیشگیری از این بیماری در ماکیان جوان مورد استفاده قرار میگیرد هنگامی موثر خواهد بود که دارای سروتیپ در گردش باشد. در این راستا واکسن زنده برونشیت عفونی 793B/08IR در موسسه رازی و در مقیاس آزمایشگاهی تولید شد. اثر بخشی این واکسن در جوجههای صنعتی گوشتی در شرایط کنترل شده ارزیابی شد. دویست و پنجاه قطعه جوجه سویه Ross-308 یک روزه در چهار گروه تیمار و یک گروه کنترل (هر گروه 50 قطعه) تقسیم شدند. دو گروه واکسن 793B/08IR و دو گروه دیگر یک واکسن زنده وارداتی را به صورت قطره چشمی دریافت کردند. سه هفته پس از واکسیناسیون اولیه، نوبت یادآور تجویز شد. پیش از واکسیناسیون و در فواصل دو هفتهای پس از آن از جوجههای هر گروه نمونه خون تهیه شـد. توانمندی واکسن 793B/08IR با انجام آزمایشهای خنثیسازی سرم و الایزا ارزیابی شده و نتایج با واکسن وارداتی مقایسه گردید. دادههای شاخص خنثیسازی ویروس و نیز روند افزایشی عیار پادتن سرمی در طیور گوشتی تحت آزمایش بیانگر این است که واکسن زنده برونشیت عفونی سروتیپ 793B/08IR از کارایی مناسب علیه این بیماری برخوردار میباشد.https://vj.areeo.ac.ir/article_118552_3be48673a4dbbfb7618cd0550f31003b.pdf