موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
مروری بر شیستوزومیوزیس در گوسفندان ایران
19
24
FA
غلامرضا
کریمی
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، کرج، بخش انگل شناسی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
karimighr2003@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106293
شیستوزوما ترکستانیکم یکی از گونههای جنس شیستوزوما و از خانواده شیستوزوماتیده میباشد که موجب خسارات اقتصادی از جمله کاهش فراورده های دامی از قبیل توقف رشد، کاهش پشم، گوشت و وزن گوسفندان دامداری ها می شود. آلودگی به این انگل از ترکستان (کشورهای آسیای میانه شامل ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان)، روسیه، چین، مغولستان، پاکستان، عراق، ترکیه و ایران گزارش شده است. شیستوزومیوزیس یکی از بیماریهای انگلی میباشد که موجب خسارات اقتصادی در دامداریها میشود و طبق گزارشهای موجود این بیماری در شمال، بعضی از مناطق مرکزی و جنوب ایران شایع میباشد. در این مطالعه بعد از مرور مطالعات انجام شده در زمینه وضعیت آلودگی شیستوزوما، وضع کنونی آلودگی در کشور مشخص شده و بعد از اشاره به بعضی خسارات ناشی از آلودگی در گوسفندان، راههای کنترل اصولی بحث شده است. علاوه بر آن نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها در امر کنترل بیماری، معرفی و در نهایت راهکارهای پیشگیری، مبارزه و کنترل و برنامههای لازم ارائه شدهاند. <br />کلمات کلیدی:
شیستوزومیوزیس,شیستوزوما ترکستانیکم,کنترل,گوسفند,ایران
https://vj.areeo.ac.ir/article_106293.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106293_0d0284fd471576afe9cf63589e15dd4a.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
مطالعه بافت شناسی و آناتومی نای در کبکهای بومی (چوکار چوکار)
2
9
FA
بهزاد
مبینی
گروه آموزشی علوم پایه دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
dr.mobini@iaushk.ac.ir
10.22034/vj.2016.106291
این تحقیق بر روی 8 جفت کبک نر و ماده سالم بومی در سن 20 هفته صورت گرفت. پرندگان با اتر بیهوش و به روش انسانی کشته شدند. پس از تشریح، موقعیت نای و ساختارهای مرتبط مشخص و به سه قسمت قدامی، میانی و خلفی تقسیم گردید. ویژگیهای نای شامل تعداد و شکل ظاهری حلقههای نایی، محل اتصال ماهیچه جناغی-نایی، کامل یا ناقص بودن حلقهها، مقطع عرضی و چیدمان آنها، وجود رباطهای حلقوی، میزان استحکام نای در برابر فشار با استریومیکروسکوپ بررسی شد. نمونههایی از سه قسمت جهت پایدارسازی به فرمالین بافر 10 درصد منتقل شدند. برشهای بافتی با هماتوکسیلین-ائوزین و رنگآمیزیهای اختصاصی آلسین بلو، پاس، فوت، ورهوف و ماسون تری کروم رنگآمیزی شد. حلقههای نایی در کبکهای بومی، کامل و از قدام به خلف از الگوی بیضی به گرد تغییر نمودند. آنها دارای رباطهای حلقوی بوده و در برابر فشار مقاوم هستند. تعداد آنها 102 تا 114 عدد و محل اتصال ماهیچه جناغی-نایی بین حلقه 90 تا 102 بود. ساختار بافتی نای بین قسمتها و جنسهای مختلف، تفاوت قابل توجهی نداشت و از طبقات مخاطی-زیرمخاطی، غضروفی-ماهیچهای و سروزی تشکیل شده بود. بافت پوششی، شبه مطبق استوانهای مژهدار است که دارای غدد موکوسی از نوع حبابی ساده بود. غدد در آلسین بلو، مثبت ولی در پاس، منفی بودند. ماهیچه مخاطی مشاهده نشد. پارین-زیرمخاط سست دارای همه رشتههای همبندی بود. طبقه غضروفی-ماهیچهای، از حلقههای کامل غضروف شفاف و ماهیچههای مخطط تشکیل شده است. سروز از بافت سست حاوی رگهای خونی، گانگلیون عصبی پاراسمپاتیکی، چربی و رشتههای همبند تشکیل شده بود.
آناتومی,بافتشناسی,کبکهای بومی,نای,هیستوشیمی
https://vj.areeo.ac.ir/article_106291.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106291_b18642eaa6bd68bff2f674d99ac17ef9.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
بررسی اثرات ضد باکتریائی باکتریهای Lactobacillus casei و Lactobacillus acidophilus روی باکتری Paenibacillus larvae عامل لوک آمریکائی زنبورعسل در شرایط آزمایشگاه
25
36
FA
مصطفی
مرادی
استادیار موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، کرج، ایران
m.moradi@rvsri.ir
عبدالغفار
اونق
دانشیار گروه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی ارومیه
10.22034/vj.2016.106294
در این بررسی با استفاده از روشهای Agar spot test و انتشار در چاهک و Microdilution اثرات ضد باکتریائی لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس روی باکتری پنی باسیلوس لاروا عامل لوک آمریکائی زنبورعسل مورد مطالعه قرار گرفت. در روش Agar spot test غلظت cfu/ml 107 باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد باکتری به قطر 45 میلی متر و 40 میلی متر علیه باکتری پنی باسیلوس لاروا گردیدند. در روش انتشار در چاهک، 100 میکرولیتر از مایع روئی عاری از سلول(cfcs)، باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد باکتری به قطر 40 و 30 میلی متر و 50 میکرولیتر مایع روئی باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد 30 و 25 میلی متر و 30 میکرولیتر مایع روئی باکتری لاکتوباسیلوس کازئی و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به ترتیب باعث ایجاد هاله ممانعت از رشد 20 و 12 میلیمتر شدند. در روش میکرودیلوشن غلظتهای cfu/ml 108 الی 103 هر دو باکتری اسید لاکتیک مانع از رشد باکتری پنیباسیلوس لاروا در غلظت cfu/ml 104 گردیدند. ولی هر دو باکتری در غلظت cfu/ml 102 تأثیری روی باکتری مذکور نداشتند. لذا غلظت cfu/ml 103 هر دو باکتری اسیدلاکتیک استفاده شده به عنوان حداقل غلظت مهار کننده رشد(MIC) و حداقل غلظت کشندگی(MBC) هر دو باکتری علیه باکتری پنیباسیلوس لاروا در نظر گرفته شدند. نتایج این بررسی نشان داد که باکتریهای لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس باعث مهار رشد باکتری پنی باسیلوس لاروا عامل بیماری لوک آمریکائی زنبورعسل در محیط کشت شده و با اثراتی که روی جوانه زدن اسپور باکتری مذکور و همچنین نابودی شکل رویشی آن میگردند میتوانند در صورت بی خطری آنها برای لاروهای زنبورعسل، به عنوان یکی از روشهای مبارزه با این بیماری در کلنیهای زنبورعسل مورد استفاده قرار گیرند.
زنبورعسل,بیماری لوک آمریکائی,باکتری پنی باسیلوس لاروا,باکتری لاکتوباسیلوس کازئی,باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس
https://vj.areeo.ac.ir/article_106294.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106294_7db45a8c4718656a9c04eb143e80f913.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
اثر سطوح مختلف مکمل گیاهی بیوهربال (حاوی پودر زنجبیل و رازیانه) بررشد، تغذیه و ترکیب شیمیایی لاشه کفال ماهی
10
18
FA
پریا
اکبری
استادیار گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران
paria.akbary@gmail.com
یوسف
نگهداری جعفر بیگی
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران
10.22034/vj.2016.106292
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مکمل گیاهی بیوهربال (پودر زنجبیل و رازیانه) بر شاخصهای رشد (وزن نهایی و میزان رشد روزانه)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی، بازده مصرف پروتئین، بازده مصرف چربی، بازده تولید پروتئین و بازده تولید چربی) و ترکیب بدن (میزان پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) ماهی کفال خاکستری به مدت 62 روز صورت گرفت. تعداد 450 قطعه لارو کفال ماهی با میانگین وزنی g 01/0±72/0 در طرح آماری کاملاً تصادفی با 5 تیمار آزمایشی و 3 تکرار ( با تعداد 30 قطعه در هر تکرار) که شامل تیمار آزمایشی شاهد (بدون استفاده از بیوهربال) و در تیمارهای آزمایشی 2، 3، 4 و 5 میزان استفاده از این مکمل گیاهی به ترتیب g/kg 5، 10، 15 و 20 غذا بود مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین وزن نهایی، میزان رشد روزانه، میزان غذای دریافتی، بازده مصرف و تولید پروتئین، بازده مصرف چربی و میزان پروتئین لاشه در تیمار حاوی g/kg 15مکمل گیاهی مشاهده شد.که با تیمار شاهد دارای تفاوت معنیدار بود (05/0>P). در مجموع بر اساس نتایج، افزودن g/kg 15 مکمل گیاهی (زنجبیل و رازیانه) به جیره غذایی ماهی کفال خاکستری به منظور بهبود شاخصهای رشد، تغذیه و کیفیت لاشه در این ماهی پیشنهاد می شود.
کفال ماهی,بیوهربال,زنجبیل,رازیانه,ترکیب لاشه,تولید پروتئین,محرک رشد
https://vj.areeo.ac.ir/article_106292.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106292_07d7e48a423c9690c6f2cc5567139d8c.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
توزیع جغرافیایی و فصلی واروآ دسترکتور در زنبور عسل (آپیس ملیفرا) در استان آذربایجان شرقی : دوره یک ساله 1393-1392
37
43
FA
کیخسرو
سرهنگ زاده
کارشناس ارشد انگل شناسی، گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
sarhangzadeh43@gmail.com
محمد
یخچالی
استاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
yakhchalim@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106295
آلودگی زنبور عسل به بندپایان انگل خارجی می تواند با تاثیر بر این حشره مفید موجب کاهش جمعیت آن در زنبورستان های ایران گردد. این مطالعه برای تعیین فراوانی، تنوع گونه ای، توزیع فصلی و جغرافیایی بندپایان انگل زنبور عسل در زنبورستان های استان آذربایجان شرقی در طی یک سال (1393-1392) انجام گردید. از 960 کندو ثابت در 146 زنبورستان در شمال، مرکز و جنوب آذربایجان شرقی به روش تصادفی خوشه ای نمونه برداری گردید. برای جدا سازی جرب واروآ، از زنبور بالغ و نوزاد داخل حجره های هر کندو نمونه برداری شد. تراشه های زنبورهای بالغ نیز از نظر آلودگی به جرب آکاراپیس وودی بررسی گردیدند. از هر کندو 100 عدد زنبور کارگر و بالغ برای جدا کردن مگس برولا سوئکا بررسی شدند. شیوع کلی واروآ دسترکتور 1/55% بود. بیشترین فراوانی آلودگی زنبوران بالغ به واروآ دسترکتور در فصل پائیز (5/54%) و کمترین فراوانی آلودگی در فصل بهار (8/25%) بود. بیشترین و کمترین فراوانی آلودگی نوزاد زنبور به ترتیب در فصل بهار (37%) و زمستان (0%) بود. مطالعه توزیع جغرافیایی آلودگی به ترتیب بیانگر حضور بیشترین و کمترین آلودگی به جرب واروآ دسترکتور در زنبور بالغ (2/41%) از شمال (5/31%) و زنبور نوزاد (6/25%) از جنوب (15%) استان آذربایجان شرقی بود. آلودگی جرب آکاراپیس وودی و مگس برولا سوئکا در زنبورستان های تحت مطالعه مشاهده نشد. نتایج این تحقیق بیانگر حضور فعال آلودگی جرب واروآ دسترکتور در اغلب کندوهای زنبورستان های تابعه شهرستان های مختلف استان آذربایجان شرقی بود که از نظر اقتصادی حائز اهمیت است.
واروآ دسترکتور,زنبورعسل,آذربایجان شرقی,ایران
https://vj.areeo.ac.ir/article_106295.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106295_ff5792e72277b9fd901ff6868d4afb92.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
تجمع و توزیع دیکلرو دی فنیل تریکلرواتان و مشتقات آن در بافتهای مختلف شغال طلایی (Canis aureus)
44
50
FA
حسن
ملوندی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، سبزوار
malvandi_hassan@yahoo.com
عباس
اسماعیلی ساری
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
نادر
بهرامی فر
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
سید محمود
قاسمپوری
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
مرتضی
داودی
دانشجوی دکترای محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس
davodimorteza@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106296
در این تحقیق غلظت دیکلرو دیفنیل تری کلرو اتان و متابولیتهایش (DDTs) شامل o,p'-DDE، p,p'-DDE، o,p'-DDD، p,p'-DDD، o,p'-DDT وp,p'-DDT در بافت های کلیه، عضله، چربی و موی از 21 قلاده شغال طلایی از استان مازندران بررسی شد. آنالیز با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی با گیرنده الکترون انجام شد. متابولیت o,p'-DDE بیشترین غلظت (%83) را در بین متابو لیتهای DDTs در تمام بافتها نشان داد. نسبت DDE/DDT در بافتها نشان دهنده این بود که اخیراً در منطقه از DDT استفاده نشده است. به طور کلی غلظت ترکیبات DDTs پایینتر از حدی بود که باعث اثرات مخرب بر حیوانات شود. این تحقیق پایهای برای انجام تحقیقات آتی بر روی سایر پستانداران در ایران میباشد.
دیکلرودیفنیل تری کلرو اتان,متابولیت,کلیه,عضله,چربی,مو,شغال
https://vj.areeo.ac.ir/article_106296.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106296_93fe27c73ac4c0a9b92f140db8081d92.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
مطالعه تجربی اثر متفورمین روی زخم سوختگی قرنیه در خرگوش
110
117
FA
احمد
اصغری
گروه جراحی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
dr.ahmad.asghari@gmail.com
سیده بهاره
هاشم زاده همایونی
دانش آموخته دکترای حرفهای دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
oz_ozmai@yahoo.com
پژمان
مرتضوی
گروه پاتوبیولوژی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
p-mortazavi@gmail.com
علیرضا
جهاندیده
گروه جراحی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
dr.ahmad.asghari@gmail.srbiau.ac.ir
10.22034/vj.2016.106438
این تحقیق به منظور مطالعه تجربی اثر متفورمین بر روی ترمیم زخم سوختگی قرنیه در خرگوش انجام گرفت. در این تحقیق از 20 سر خرگوش نیوزلندی نر بالغ با میانگین وزنی 3-5/2 کیلوگرم سالم استفاده شد. بعد از بیهوشی عمومی، زخم قرنیه در چشم چپ تمام حیوانات ایجاد شد. بعد از برگشت از بیهوشی، خرگوشها به 4 گروه 5 تایی تقسیم شدند. سپس در گروه اول متفورمین mg/kg 50 گاواژ شد، در گروه دوم متفورمین mg/kg 100، در گروه سوم متفورمین mg/kg 200 و در گروه چهارم آب مقطر تا 21 روز بعد از ایجاد زخم قرنیه روزانه گاواژ شد. 21 روز بعد از ایجاد سوختگی قرنیه، نمونههای بافتی از محل زخم اخذ و تحت بررسی آسیبشناسی بافتی قرار گرفتند. با توجه به مطالعات آسیبشناختی عروقزایی، میزان التهاب و ادم بستره قرنیه در خرگوشهای تحت درمان با متفورمین در مقایسه با گروه شاهد بطور معنیداری کاهش اما لایههای بافت پوششی قرنیه افزایش یافته بود (05/0 >p). همچنین استفاده از متفورمین موجب بهبود نظم طبیعی رشتههای کلاژن قرنیه شد (05/0 >p). براساس نتایج به دست آمده به نظر میرسد که متفورمین اثرات مناسب و قابل قبولی بر روند التیام بخشی و ترمیم زخم قرنیه خرگوش داشته باشد.
زخم قرنیه,متفورمین,سود سوزآور,خرگوش
https://vj.areeo.ac.ir/article_106438.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106438_4f1322aefdd45f8694fc17ba8e3db9d0.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
بررسی فلور قارچی کلنیهای زنبورعسل استان آذربایجان غربی
51
59
FA
مصطفی
مرادی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی
m.moradi@rvsri.ir
مجتبی
محرمی
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی کرج
mojmoharrami@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106297
در این بررسی که هدف اصلی آن شناسائی فلور قارچی کلنی های زنبورعسل استان آذربایجان غربی بوده است، طی سالهای 1384 الی1389 از تعدادی از کلنی های زنبورعسل این استان بالغ بر 2000 نمونه شامل زنبور بالغ، لارو و شفیره، گرده گل و عسل در شرایط تمیز ودر ظروف نمونه برداری پلاستیکی جمع آوری و در کنار یخ به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ها بعد از آماده سازی، بطور جداگانه در محیط کشت سابرودگستروز آگار کشت شده و در دمای 25 درجه ساتتی گراد قرار داده شدند و تا 10 روز بعد از کشت نمونه ها، قارچها و مخمرهای مختلف موجود در آنها شناسائی وثبت گردیدند. در طول سه فصل نمونه برداری از 500 نمونه زنبوربالغ 357 مورد(4/71 درصد) و از 500 نمونه لارو و شفیره 353 مورد(6/70 درصد) و از 500 نمونه گرده گل 459 مورد(8/91 درصد) و از 500 نمونه عسل 364 مورد(8/72 درصد) آلوده به قارچها و مخمرهای مختلف بوده اند. قارچها و مخمرهای جداسازی شده و میزان حضور آنها در نمونه ها عبارتند از: مخمرها(29 درصد)، پنی سیلیوم(12 درصد)، موکور(8 درصد)، هلمنتوسپوریوم( 4 درصد)، آلترناریا(3 درصد)، کلادوسپوریوم( 5/2 درصد)، پسیلومایسس( 1/1 درصد)، اسکوپولاریویسیس(1 درصد)، رایزوپوس( 8/ درصد)، استمفیلیوم(8/ درصد) و سپتونیوم(3/ درصد). این نتایج نشان می دهد که انواع قارچها ومخمرها با میزان نسبتاً زیادی درکلنی های زنبور عسل وجود دارند که در صورت عدم رعایت بهداشت کلنی های زنبورعسل و عدم دقت در استحصال و نگهداری فراورده های آن، می توانند به عنوان یکی از عوامل بروز عوارض در زنبورعسل و کاهش کیفیت فراورده های آن و همچنین مخاطراتی در مصرف کنندگان فراورده های زنبورعسل تلقی شوندکه البته میزان تأثیر این عوامل در بروز این مشکلات نیازمند بررسیهای بیشتری است.<br /><br />
کلنی زنبورعسل,آذربایجان غربی,زنبورستان,قارچ,مخمر
https://vj.areeo.ac.ir/article_106297.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106297_1b13b4f54f4b986cd9bc37aade3bd5e5.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
بررسی اثرات نالوکسان بر تغییرات هیستولوژیک و مورفومتریک بیضه در اثر تجویز مورفین در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار
60
66
FA
آرش
اسفندیاری
استادیار گروه علوم پایه دامپزشکی، واحد کازرون ،دانشگاه آزاد اسلامی ، کازرون، ایران
esfandiari.arash@gmail.com
حسین
بازدار
فارغالتحصیل دکترای عمومی دامپزشکی، واحد کازرون، دانشگاه آزاد اسلامی، کازرون، ایران
10.22034/vj.2016.106298
هدف از این مطالعه بررسی اثر مورفین و نالوکسان بر روی تغییرات هیستومورفومتریک بیضه موشهای صحرایی نر نژاد ویستار بود. 15 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه تقسیم شدند : 1- گروه کنترل. 2- گروه آزمایشی مورفین (مورفین به میزان5 میلی گرم بر کیلوگرم برای 30 روز به صورت داخل صفاقی دریافت کردند). 3- گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان (مورفین به میزان5 میلیگرم بر کیلوگرم برای 30 روز به صورت داخل صفاقی و در روز 30 یک دوز نالوکسان به میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت کردند. ده روز بعد از پایان آزمایش، نمونهها در روز چهل گرفته شد. نتایج نشان داد که ضخامت دیواره لولههای اسپرمساز و وزن بیضهها در گروه آزمایشی مورفین کاهش معنیداری داشته است (05/0 ≥ p). هم چنین، تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین کاهش یافته بود. بعلاوه، ضخامت دیواره لولههای اسپرمساز، وزن بیضهها و تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان نسبت به گروه آزمایشی مورفین افزایش یافته بود، اما افزایش تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک در گروه آزمایشی مورفین-نالوکسان نسبت به گروه آزمایشی مورفین فاقد اختلاف معنیدار بود (05/0 ≤ p). به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که مورفین میتواند فعالیت جنسی، تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک، ضخامت دیواره لولههای اسپرم ساز و وزن بیضهها را کاهش دهد اما نالوکسان میتواند این کاهش را بهبود بخشد.
نالوکسان,هیستومورفومتریک,مورفین,موش صحرایی
https://vj.areeo.ac.ir/article_106298.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106298_ad1ecc0e6f24407f14b3d471f71549a4.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
اثر محرومیت غذایی بر زندهمانی جوجههای گوشتی بعد از عمل جراحی مغز استریوتاکسیک
67
72
FA
فرشید
حمیدی
0000-0002-5433-3826
بخش فیزیولوژی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
farshidhamidi@um.ac.ir
مرتضی
زنده دل
بخش فیزیولوژی، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
10.22034/vj.2016.106299
عمل جراحی استریوتاکسیک مغز اغلب برای کمک به انواع مختلف مطالعات پژوهشی حیوانی و پایه به کار میرود. از این عمل، بهخصوص برای دسترسی به محلهای هدف مشخص و تزریق مستقیم مواد دارویی که قادر به عبور از سد خونی مغزی نیستند استفاده میشود. لذا، تحقیق حاضر جهت آزمودن تاثیر محرومیت غذایی اعمال شده قبل از عمل جراحی استریوتاکسیک، بر زندهمانی جوجههای گوشتی در پایان جراحی در 4 گروه آزمایشی طراحی شد. جوجهها با نور پیوسته تا سن سه هفتگی پرورش داده شدند. در سه هفتگی، کانول راهنما از طریق جراحی استرئوتاکسیک در بطن جانبی راست مغز جوجهها جا دادهشد. در گروه آزمایشی 1، خوراک بصورت آزاد در اختیار جوجهها بود. در گروههای آزمایشی 2 ، 3 و 4 به ترتیب جوجهها تحت سه، شش و دوازده ساعت محرومیت غذایی قبل از عمل جراحی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت.یافتههای ما نشان داد که محرومیت غذایی میتواند وقوع مرگ در جراحی استریوتاکسیک را کاهش دهد (05/0 > p). مناسبترین زمان محرومیت دسترسی به خوراک قبل از عمل جراحی 6 ساعت بود و افزایش این زمان از 6 ساعت به دوازده ساعت، تاثیر مشابهی بر زندهمانی جوجههای گوشتی تحت جراحی داشت. بنابراین، بر اساس نتایج این آزمایش، محرومیت دسترسی به خوراک6 ساعت قبل از شروع عمل جراحی استریوتاکسیک مغز در جوجهها پیشنهاد میشود.
محرومیت غذایی,جراحی استریوتاکسیک,زنده مانی,جوجههای گوشتی
https://vj.areeo.ac.ir/article_106299.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106299_e62efc733551021ae6b01b68ae5594a6.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
چکیده گزارش میاز محوطه دهانی ناشی از Lucilia sericata (Diptera: Calliphoridae) در یک راس بز در استان کرمان
73
76
FA
امیر سعید
صمیمی
0000-0003-4568-6619
استادیار گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
amirsamimi90@yahoo.com
سعیدرضا
نورالهی فرد
دانشیار گروه پاتوبیولوژی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
جواد
خدری
دانشجوی دوره دکتری تخصصی انگل شناسی دامپزشکی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
حیدر
خلیلی
دانشجوی دوره دکتری تخصصی بیماری های داخلی دام های بزرگ دانشکده دامپزشکی،
دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
10.22034/vj.2016.106300
Lucilia sericata یکی از انگلهای خارجی اختیاری است که میتواند باعث میاز در دامها و ندرتا در انسان بشوند. عفونت در انسان و دامهای علفخوار در محل زخمها اتفاق میافتد که میتواند منجر به خارش و التهاب محل ضایعه بشود. گزارش حاضر در رابطه با یک راس بز چهار ساله با علائم بیاشتهایی، لاغری پیشرونده، کاهش هوشیاری و کما بوده که تعداد بسیار زیادی لارو زنده مگس L. sericata از زخم های موجود در محوطه دهانی جدا شدند. این گزارش اولین گزارش از میاز محوطه دهانی به همراه لیز استخوان توسط مگس L. sericata در بز میباشد.
Lucilia sericata,Calliphoridae,میازمحوطه دهانی,بز,کرمان
https://vj.areeo.ac.ir/article_106300.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106300_76799307c4ed51ecace17d29aa7688a1.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
بررسی سارکوسیستیس در شتر و بز با میکروسکوپ الکترونی و PCR- RLFP
77
84
FA
محمد
اسلام پناه
بخش آسیب شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
m.islampanah@rvsri.ir
غلامرضا
معتمدی
بخش انگل شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
peregra85@yahoo.com
عبدالحسین
دلیمی
بخش انگل شناسی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس
عباس
نوری
0000-0003-3374-6979
بخش میکروسکوپ الکترونی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
a.nouri@rvsri.ac.ir
غلامرضا
حبیبی
بخش تک یاخته شناسی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
g.habibi@rvsri.ac.ir
خسرو
آقایی پور
بخش بیوتکنولوژی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
khosrow@rvsri.ac.ir
محیالدین
نیرومند
بخش تحقیق و تولید واکسن های هوازی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
10.22034/vj.2016.106301
سارکوسیستیس یکی از بزرگترین گونههای تکیاخته در شاخه اپی کمپلکسا و رده اسپوروزوآ میباشد. سارکوسیستیس یکی از شایعترین انگلهای تک یاختهای در حیوانات اهلی و وحشی است که گسترش جهانی دارد. بعضی از گونههای آن باعث آلودگی انسان میشود. در نتیجه این انگل از نظر دامپزشکی و پزشکی( زئونوز) دارای اهمیت میباشد. این مطالعه با هدف شناسائی میکروکیست و ماکروکیست گونههای سارکوسیستیس در اندامهای مورد نظر شتر و بزهای ذبح شده در کشتارگاه با استفاده از روشهای میکروسکوپ الکترونی و RFLP- PCR انجام گرفت. 166 نمونه بافتی تازه از شتر و بز کشتار شده جمعآوری و به کمک روشهای مهری و هضمی، آلوده و غیرآلوده بودن آنها تائید شد. نمونههای مثبت در ظرف حاوی سرم فیزیولوژی شسته و برای بررسی ساختار فراریزبینی دیواره کیستها؛ آنها را در گلوتارآلدئید 4% و جهت بررسی مولکولی تا زمان استفاده در دمای 20- قرار داده شدند. در این مطالعه نشان داده شده که شتر فقط به میکروکیست آلوده میشود و همگی یک گونه(سارکوسیستیس کملی) میباشند. در بز با توجه به توالیهای به دست آمده در کیستهای کوچک و بزرگ مشخص گردید که تشابه آن با سارکوسیستیس مولی نزدیکتر است. تجزیه و تحلیل توالیهای بدست آمده نشان میدهد PCR-RFLP روشی مناسب برای تفکیک گونههای سارکوسیستیس در میزبانهای متفاوت میباشد. بر اساس ساختار فراریزبینی دیواره کیست و اطلاعات مولکولی توالی DNA، ماکروکیستهای ضخیم و نازک در بز میتواند یک گونه باشد.
سارکوسیستیس,بز,شتر,PCR- RFLP,میکروسکوپ الکترونی
https://vj.areeo.ac.ir/article_106301.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106301_aebcad93dc2e18dcc2820b4612975914.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
شیوع مقاومت آنتیبیوتیکی در بین عوامل باکتریایی ورم پستان گاو در استان فارس
85
93
FA
مجید
هاشمی
استادیار پژوهشی موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی-شعبه شیراز، شیراز، ایران
majid48h@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106302
مقاومت باکتریهای مولد ورم پستان به آنتیبیوتیکها باعث عدم درمان گاوهای مبتلا و گسترش بیماری در گله شده و حتی بهداشت عمومی جامعه را نیز تهدید میکند. وجود اطلاعات در زمینه الگوی حساسیت و مقاومت آنتیبیوتیکی برای اجرای برنامههای کنترل ورم پستان در هر منطقه ضروری میباشد. جهت انجام این مطالعه، نمونههای شیرخام از گاوهایی که دارای علائم بالینی و یا مشکوک به ورم پستان تحت بالینی بودند، مورد آزمایشهای باکتریشناسی قرار گرفتند. پس از شناسایی کلنیها، مقاومت جدایههای باکتریایی به آنتیبیوتیکهای جنتامایسین، آمپیسیلین، پنیسیلین، تتراسایکلین، اریترومایسین و سولفامتوکسازول به همراه تریمتوپریم (SXT) با روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS ابتدا به صورت توصیفی و سپس برای ارزیابی تفاوتهای فصلی و منطقهای با آزمون مربع لاتین مورد بررسی قرار گرفتند. اکثر جدایههای باکتریایی به جنتامایسین (42/80 درصد) و ترکیب SXT (43/73 درصد) حساسیت داشته و در مقابل به پنیسیلین (03/79 درصد) مقاوم بودند. استافیلوکوکوسهای کواگولاز مثبت و منفی به عنوان بیشترین جدایه، بالاترین حساسیت و مقاومت را به ترتیب به جنتامایسین (31/92 و 24/88 درصد) و پنیسیلین (77/80 و 82/58 درصد) داشتند. اشرشیا کلی در 88 درصد موارد به پنیسیلین مقاوم بود. تفاوت فصلی (بجز در SXT) و منطقهای در میزان حساسیت و مقاومت آنتیبیوتیکی مشاهده نشد. با توجه به درجات مختلفی از مقاومت به آنتیبیوتیکها در جدایههای باکتریایی و خطرات بهداشتی و مضرات اقتصادی آن، لزوم توجه به استفاده منطقی و محتاطانه آنتیبیوتیکها در گاوداریهای شیری استان فارس و برقراری سیستم پایش در هر منطقه ضروری میباشد.
مقاومت آنتیبیوتیکی,جدایههای باکتریایی,ورم پستان,گاو شیری
https://vj.areeo.ac.ir/article_106302.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106302_a04eed2ae34d550d2c7701837d541bc1.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
بررسی شیوع سرمی عفونت مایکوپلاسما گالی سپتیکوم و چند عامل موثر بر آن، در مزارع جوجه گوشتی استان اردبیل
94
101
FA
آیدین
عزیزپور
0000-0002-2834-2200
دانشکده کشاورزی مشگین شهر، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
aidin_azizpour@uma.ac.ir
10.22034/vj.2016.106303
مایکوپلاسموز یکی از بیماریهای مهم ماکیان و بوقلمون است که خسارات اقتصادی زیادی به صنعت طیور وارد مینماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع سرمی آلودگی به مایکوپلاسما گالیسپتیکوم(MG) و تعیین چند عامل موثر بر آن، در گلههای جوجه گوشتی استان اردبیل در طی سالهای 1391 الی 1392 بود. بدین منظور،20 نمونه خون به صورت تصادفی از هر 36 مرغداری جوجه گوشتی در پایان دوره پرورشی و در محل کشتارگاه اخذ گردید. نمونهها سریعا به آزمایشگاه ارسال و پس از جداسازی سرم نمونهها، از آزمایشهای آگلوتیناسیون سریع سرم (RSA) والیزا برای بررسی میزان آلودگی استفاده شد. از مجموع 720 نمونه سرم اخذ شده، در آزمایش RSA، 3/30 درصد نمونهها و در آزمایش الیزا 7/19 درصد نمونهها MG مثبت بودند. حساسیت، ویژگی و همبستگی آزمون RSA در مقایسه با روش الیزا در این مطالعه به ترتیب 100 درصد، 4/88 درصد و 546/0- بود. از نظر آلودگی سرمی به مایکوپلاسما گالیسپتیکوم در فصول مختلف سال، بیشترین میزان شیوع با اختلاف معنیداری (001/0 > p) نسبت به سایر فصول مربوط به زمستان بود. بیشترین میزان شیوع MG در مرغان و گلههای با ظرفیت بالای 20000 قطعه و کمترین آنها در خروسها و گلههای کمتر از 5000 قطعه مشاهده گردید. در مقایسه شیوع سرمی مایکوپلاسما گالیسپتیکوم در مناطق مختلف جعرافیایی، مناطق متراکم نمین بطور معنیدار (001/0 > p). بیشترین میزان آلودگی را داشت. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان آلودگی سرمی به مایکوپلاسما گالی سپتیکوم در جوجههای گوشتی استان اردبیل نسبتا بالا میباشد. لذا رعایت اصول بهداشتی، امنیت زیستی، ظرفیت و تراکم استاندارد مزارع در کنترل این بیماری بسیار حایز اهمیت است.
مایکوپلاسما گالیسپتیکوم,جوجه گوشتی,الیزا,RSA,استان اردبیل
https://vj.areeo.ac.ir/article_106303.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106303_3686eeecd8a3d8287b3a4045adf4e2f4.pdf
موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی
تحقیقات دامپزشکی و فرآوردههای بیولوژیک
2423-5407
2423-5415
29
3
2016
09
22
مطالعه هیستوپاتولوژیک ماهیان مید (Liza klunzingeri) سواحل بندرعباس مشکوک به بیماری نکروز عصبی ویروسی
102
109
FA
امید
کوهکن
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
koohkan@yahoo.com
رحیم
عبدی
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان، ایران
abdir@kmsu.ac.ir
سیدجلیل
ذریه زهرا
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، ایران
zorriehzahra@yahoo.com
عبدالعلی
موحدی نیا
گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خوزستان، ایران
عیسی
شریف پور
موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران، ایران
isharifpour@yahoo.com
10.22034/vj.2016.106820
ماهی مید یا گاریز یکی از گونه های مهم تجاری و اقتصادی در خلیج فارس به شمار می آید. در این تحقیق به منظور بررسی احتمال بیماری ویروسی نکروز عصبی در ماهیان مید <em>Liza klunzingeri</em> انجام گرفت نمونه ها از ماهیان در سواحل بندرعباس که به روش هیستوپاتولوژیک و تعداد 150 قطعه تهیه گردید. پس از فیکس کردن نمونه ها در محلول بوئن فیکس و انجام مراحل بافت شناسی، مقاطع µm5 تهیه و توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی گردید. علاوه بر علایم بالینی بیماری، مطالعات میکروسکوپیک بوضوح نشان دهنده صدمات مغزی (نکروز و واکوئولاسیون) در سطح وسیعی از مغز بود. در شبکیه چشم نیز در برخی نمونه ها واکوئولاسیون در لایه دانه دار دیده شد. مشاهده علائم آسیب شناسی در ماهیان مورد آزمایش احتمال ابتلای ماهیان گاریز به این بیماری را نشان داد.
نکروز عصبی ویروسی,Liza klunzingeri,بتانوداویروس,سیستم عصبی مرکزی,واکوئولاسیون
https://vj.areeo.ac.ir/article_106820.html
https://vj.areeo.ac.ir/article_106820_290064035f6431bf4a946d208801a79a.pdf